گروه سیاسی: محمد فاضلی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی در یادداشتی نوشت:اینکه دونالد ترامپ در بیمارستان به علت بیماری کرونا بستری شده عجیب نیست، هر کسی از جمله رئیسجمهور هر کشوری ممکن است بیمار شود؛ اما اینکه کسانی در کشور ایران از میان مردمی که بیشترین خسارات به زندگیشان از دوران ریاست جمهوری ترامپ رسیده است دعاگویان برای او سلامتی آرزو کنند خیلی عجیب است. من سانی را دیدهام که آرزو میکنند ترامپ سالم از بیمارستان مرخص شود.دسته اول دعاگویان ترامپ اغلب مردم عادی هستند که فکر میکنند اگرچه ریاست جمهوری ترامپ و بازگرداندن تحریمها و فشار حداکثری خسارات وحشتناکی به اقتصاد ایران وارد کرده و زندگی برای مردم سخت شده، اما امیدی هم به اصلاح در داخل نیست و مگر فشارهای خارجی پنجرهای به اصلاحات اساسی اقتصادی، تجدیدنظر در شیوههای حکمرانی و بازگشتن از مسیرهای نادرست باز کند.دسته دوم دعاگویان سلامت آقای ترامپ کسانی هستند که فکر میکنند مرگ احتمالی او از کرونا،بخت پیروزی جو بایدن را افزایش میدهد، و گشایش در وضعیت اقتصادی و حتی اثر روانی این پیروزی، اوضاع دولت حسن روحانی را بهبود میدهد و این چیزی نیست که آنها دوست داشته باشند.من فکر میکنم «تحریم و فشار سبب اصلاح در داخل نمیشود؛ بلکه اصلاح و بازنگری در داخل است که زمینهساز ورود به فرایندی میشود که رفع تحریم و فشار میتواند در میانمدت و درازمدت نتیجهاش باشد.» بنابراین تعلق خاطری به هر دو گروه دعاگوی سلامت آقای ترامپ ندارم، و چون سرنوشت را در داخل جستوجو میکنم، مرگ و زندگی آقای ترامپ برایم مساوی است؛اما این وضعیت یک سؤال بزرگ پیش روی حاکمان ما قرار میدهد.حاکمان نباید با خود بیندیشند که چه کردهاند تا دسته اول دعاگویان را به این نقطه رساندهاند که برای پیدایش گشایشی در زندگی امروز و چشمانداز آینده خود، به اعمال فشارهای دشمنشان امید ببندند؟ و باز نباید از خود بپرسند چه شده و مناقشه قدرت و منافع به کجا رسیده که دسته دوم دعاگویان سلامت ترامپ بیم آن دارند که نکند مرگ او به گشایش در احوال دولت مستقر و بهبود وجهه آن منجر شود؟کاش مؤسسه نظرسنجی داخلی معتبری نظر ایرانیان را درباره سلامت آقای ترامپ و انتخاب مجدد او به ریاست جمهوری میپرسید و تصویری از کمیت دو دسته دعاگویان پرزیدنت ایالات متحده آمریکا در ایران به دست میداد. تحلیل چنین دادهای نتایج جالبی خواهد داشت.
مرگ و زندگی آقای ترامپ برای جهان مهم است، اما شیوه و معنای مهم بودن آن برای ما ایرانیان، حاوی پرسشها، راههای نرفته، بایدها و نقصانهای بسیار است؛ این گویی مهمترین مرگ و زندگی یک مقام خارجی است که تاریخ معاصر ما را به پرسش میگیرد.