گروه سیاسی: یك کارشناس مسائل غرب آسیا گفت: سیاست آمریکا تابع آمد و رفت فرد یا حزب نیست و منطقی هم نیست چنین باشد. اگر سیاستهای آمریکا مبتنی بر حزب یا فرد بود، آمریکا یک کشور عادی بود.
محمدصادق کوشکی با بیان اینکه سیاست خارجی آمریکا تابع فرد و یا حتی حزب نیست که با آمدن و یا رفتن افراد تغییر کند، گفت: سیاستها و راهبردهای آمریکا به ویژه در منطقه غرب آسیا توسط اندیشکدهها و اتاقهای فکر در این این کشور تدوین میشود و این تعاریف براساس منافع درازمدت تعریف میشود.
این استاد دانشگاه تهران درباره انتخابات آمریکا و تاثیر آن بر سیاستهای این کشور در منطقه غرب آسیا اظهار داشت: آمریکا سیاست طولانی مدت و راهبرد کلانی در قبال منطقه غرب آسیا از گذشته تاکنون داشته و این راهبرد با رفتوآمد چهرهها تغییر نکرده است چون منافع آمریکاییها در غرب آسیا یک منافع دیرپا و بسیار کلان است. درواقع جنس منافع طوری است که سیاستهای مرتبط برای حفظ و گسترش این منافع در منطقه غرب آسیا، سیاستهای بسیار طولانی مدت و راهبردی است. به همین دلیل در سیاستهای کلان آمریکا درباره منطقه غرب آسیا در طول چهار دهه اخیر تغییر نکرده است. وی با اشاره به تفاوتهای سیاستهای آمریکا در اروپا، آمریکای لاتین و چین در مقایسه با غرب آسیا، گفت: آمریکاییها برای غرب آسیا منافع دقیق و مشخصی تعریف کردهاند و برای کسب این منافع هزینههای سنگینی صرف کردهاند. تاکنون شاهد این موضوع نبودیم که همه این منافع با رفتن و آمدن فردی تغییر کند. به عنوان مثال آمریکاییها در منطقه خلیج فارس بیش از ۲۰ پایگاه نظامی با حضور ۱۰۰ هزار سرباز دایر کرده و هزینههای سنگینی برای این پایگاهها خرج کردند. بعید است رییس جمهوری بخواهد این پایگاهها را تعطیل کند.
کوشکی با بیان اینکه تصمیم درباره حضور و نحوه حضور آمریکا در منطقه از سوی فرد گرفته نمیشود، اظهارکرد: مجموعه بزرگی از اندیشکدهها و پژوهشکدهها و مراکز دانشگاهی تصمیمسازی و منافع آمریکا را شناسایی و تعریف می کنند و همچنین نحوه حفاظت از این منافع و دستیابی به آن هم در این اندیشکدهها مشخص میشود.وی با اشاره به اینکه برای هر رییس جمهوری که در ایالات متحده روی کار میآید، دستورالعمل حفظ منافع مشخص است، تصریح کرد: او در واقع ویترین ابلاغ این دستورالعملها است. در ساختاری مانند آمریکا که منافع متعدد و پیچیدهای برای خود در غرب آسیا تعریف کرده و برای حفظ این منافع هم هزینههای زیادی انجام داده، تصمیمگیری فردی امکان ندارد.
کوشکی با اشاره به سیاستهای آمریکا درباره برجام هم گفت: البته نحوه نمایش سیاست درباره موضوعاتی مختلف مانند برجام برای رییسجمهور آمریکا ممکن است فرق کند. بعد ازاینکه ایران به تعهدات برجامی خود عمل کرد، آمریکا دیگر رغبتی به برجام نداشت بلکه به دنبال تحمیل برجامهای ۲ و ۳ به ملت ایران بوده که این یکی از سیاستهای قطعی آنان بود وهم اوباما و هم وزیر خارجه وقت این کشور درمورد این صحبت کرده بودند.وی افزود: اما نحوه ارائه یا بیان آن متفاوت بود مثلا اگر هیلاری به پیروزی میرسید چگونه میخواست از برجام عبور کند، فرق میکرد. هیلاری کلینتون مانند ترامپ از واژه پاره کردن برجام استفاده نمیکرد بلکه واژه متفاوتتری به کار میبرد. اینکه اگر هیلاری به قدرت میرسید به برجام وفادار میماند و ترامپ از برجام عبور کرده، شناخت درست از مساله نیست.عضو هیات علمی دانشگاه تهران با تاکید براینکه برجام صرفا تصمیم اوباما نبود بلکه نتیجه هزاران ساعت کار کارشناسی بود، تصریح کرد: طبیعی بود مراکز تصمیمسازی منافع امریکا، نه منافع ایران را لحاظ کنند. حتی اظهارات جو بایدن درباره برجام مانند اظهارات ترامپ است با این تفاوت که بایدن میگوید بازنویسی کنیم و ترامپ میگوید آن را پاره میکنم.کوشکی اضافه کرد: در واقع تصمیمات یکی است اما بیان تصمیمات متفاوت است، هر دو مطالبات جدیدی دارند و میخواهند از برجام عبور کنند اما نحوه عبور و اینکه چه واژهای را به کار ببرند متفاوت است و این همان سیاست کلان آمریکا است.