گروه علمی: یافتههای جدید محققان کشورمان نشان میدهند که توجه به وضعیت روانشناختی افراد مبتلابه بیماری MS میتواند در کنترل پیشرفت این بیماری ناتوانکننده، مؤثر باشد.به گزارش ایسنا، بیماری مولتیپل اسکلروزیس یا MS، بهعنوان یک بیماری مزمن خودایمنی التهابی و دومین علت عمده ناتوانی عصبی در میان بزرگسالان بعد از تروما، حدود 2.3 میلیون نفر را در سرتاسر جهان تحت تأثیر قرار داده است. این بیماری غالباً در افراد با دامنه سنی 20 تا 40 سال تشخیص داده میشود و طبق آمارها، از هر 1000 زن بین 2 تا 3 نفر و از هر 1000 مرد نزدیک به 1 نفر مبتلابه این بیماری میشوند. در کشور ما نیز طبق تخمینهای موجود، حدود 60 تا 70 هزار فرد مبتلابه MS وجود دارد که این میزان شیوع، 20 مرتبه بالاتر از دیگر کشورهای منطقه است و طی سالهای اخیر نیز این روند، رشد چشمگیری داشته است.طبق بیان متخصصان، امروزه بحث سلامت، صرفاً یک مفهوم زیست - پزشکی صرف نیست و پژوهشها نشان دادهاند که عوامل روانشناختی میتوانند بهعنوان عارضهای از بیماری MS و همچنین عاملی در تشدید و یا عود علائم آن نقش داشته باشند. بررسیهایی که در این خصوص و عمدتاً توسط محققان خارجی انجام شده است، بیانگر چگونگی اثرگذاری شرایط مزمن و حاد بر کارکرد سیستمهای بدنی خاص، فعالیتهای جسمی و روانی و فعالیتهای ناتوانی زندگی روزانه در بزرگسالان مبتلابه MS است. درواقع عوامل شخصی و محیطی میتوانند فرایند ناتوانی بیماران را در MS سرعت بخشیده یا کاهش دهند.
در رابطه با این موضوع مهم، گروهی چهارنفره از محققان کشور از دانشگاه تربیت مدرس و دانشگاه علوم پزشکی تهران دست به انجام پژوهشی زدهاند که در آن به تحلیل عوامل روانشناختی مؤثر در تأخیر پیشروی بیماری فوق پرداخته شده است.در این مطالعه که با رویکرد تحلیل محتوا انجام شده است، بیماران مبتلابه مولتیپل اسکلروزیس در مرحله پیشرونده ثانویه مراجعهکننده به کلینیک MS بیمارستان سینای تهران مشارکت داشتهاند.یافتههای این پژوهش نشان میدهند که برخی عوامل روانشناختی میتوانند در مسیر بیماری مولتیپل اسکلروزیس نقش محافظتی و یاریرسان را برای افراد مبتلا ایفا کنند. بهگونهای که ورود اجتنابناپذیر آنها به مرحله پیشرونده ثانویه را به تعویق بیندازند، از سرعت پیشروی بیماری بکاهند و از وقوع حملههای مکرر جلوگیری کنند.در این خصوص، سید کاظم رسولزاده طباطبایی، دانشیار و محقق گروه روانشناسی دانشگاه تربیت مدرس و همکارانش اظهار داشتهاند: «هر فردی که تحت تأثیر یک بیماری قرار دارد، از یک داستان و سفر شخصی منحصربهفرد برای بیان کردن برخوردار است که بهعنوان تجربه بیماری شناخته شده است. خط سیر بیماری هر فرد، منحصربه خودش است و تجارب متفاوت افراد مبتلابه MS منجر به یک داستان متفاوت فردی میشود».
به گفته آنها، «مطالعات نشان دادهاند که عوامل روانشناختی نسبت به عوامل مرتبط با بیماری همچون میزان ناتوانی عصبشناختی، شدت نشانگان، طول مدت بیماری و غیره، بهعنوان پیشبینی کنندههای بهتری برای تفاوتهای موجود در سازگاری با بیماری هستند. پژوهشی نیز بیان داشته است که در افراد مبتلابه MS، سازههای روانشناختی نسبت به عوامل مرتبط به بیماری از قبیل وضعیت بهبودی یا شدت علائم، پیشبین بهتری از سازگاری هستند».عوامل روانشناختی تعدیلکننده شناساییشده مسیر بیماری MS در این تحقیق نیز شامل عوامل شخصی و محیطی بودند که نفوذ عمیق و گسترده این عوامل بر رفتارهایی نظیر تبعیت درمانی و تنظیم سبک زندگی غیرقابل انکار است. هر کدام از این مقولههای اصلی و زیر مقولههای آنها میتوانند شرایطی را رقم بزنند که منجر به پیشآگهی بهتری از بیماری، کاهش نرخ ایجاد حمله و عود و درنهایت تغییر مرحله بیماری شوند.
بنابراین، به گفته رسولزاده طباطبایی و همکارانش، «توجه به این عوامل روانشناختی تعدیلکننده در برنامهریزی مداخلات درمانی افراد مبتلابه MS میتواند از اقدامات پیشگیرانه مؤثر در برابر به تأخیر انداختن پیشرفت بیماری و کنترل مسیر بیماری باشد».این یافتههای علمی پژوهشی در نشریه علمی «رویش روانشناسی» منتشر شدهاند.