گروه اقتصادی: در این شکی نیست که آغاز همه گیری کرونا در زمستان سال ۱۳۹۸، اقتصاد کم جان ایران را با بحران تازه تری هم مواجه کرد، بحرانی که مشابه آن دست کم در دهههای اخیر مشاهده نشده بود. شواهد نشان میدهند که همه گیری کووید-۱۹ در کنار اعمال بی سابقه تحریمهای اقتصادی علیه ایران، بسیاری از بخشهای اقتصاد ایران را دست کم برای سالها تغییر داده است. با این همه، ظاهراً این وضعیت برای گروهی از کسب و کارها و شهروندان در ایران نه فقط بد نبوده، که آنها را ثروتمندتر هم کرده است. اما آنها چه کسانی هستند؟
مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی چند ماه پیش در گزارشی به تاثیر همه گیری کرونا بر وضعیت کلان اقتصاد ایران پرداخته و برآورد کرده بود ایران تا پایان سال ۱۳۹۹ با تبعات اقتصادی این ویروس دست و پنجه نرم خواهد کرد و مهمتر اینکه کرونا، بین ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار تا ۶ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر از ایرانیها را از کار بیکار خواهد کرد.
برای اینکه بدانیم این آمارها چقدر تکان دهنده هستند، کافی است در نظر بگیریم که تعداد کل شاغلان در بازار کار ایران حدود ۲۵ میلیون نفر است. به عبارت دیگر، اگر سناریوی بدبینانه مرکز پژوهشهای مجلس محقق شود، تا پایان امسال حدود ۲۵ درصد از شاغلان ایرانی (یک نفر از هر چهار نفر) شغل خود را از دست خواهند داد.از آن سو، سازمان برنامه و بودجه هم چندی پیش گزارشی در مورد وضعیت بازار سرمایه و نیز کسب و کارهای ایرانی در دوره همه گیری کرونا منتشر کرده که نشان میدهد تشکیل سرمایه ثابت در اقتصاد ایران، به دلیل فشار تحریمها و نیز وضعیت کرونایی، سبب شده ظرفیت تولید بالقوه اقتصاد ایران کاهش پیدا کند و برای رسیدن به سطح رفاه سال ۱۳۹۰، سالها زمان نیاز باشد.بر اساس این گزارش، با وجود کوچک شدن اقتصاد ایران در سالهای ۱۳۹۷ و ۱۳۹۸، پیش بینی میشد بدون کرونا، اقتصاد کشور در سال ۱۳۹۹ رشد مثبت غیرنفتی، هرچند اندک را ثبت کند. ولی شیوع کرونا از انتهای سال ۱۳۹۸ و تداوم آن در سال ۱۳۹۹، اقتصاد ایران را در وضعیت رکود همراه با نااطمینانی قرار داده که احتمالاً سالها ادامه داشته باشد.این وضعیت، کسب و کارها در برخی حوزهها را با رکود جدی مواجه کرده و حتی برخی کشورها و اقتصادها را با مشکلات بنیادی تری رو به رو کرده است. نتایج بررسیهای «بیزینس اینسایدر» نشان میدهد که به دلیل همه گیری ویروس کووید-۱۹، در ماههای آتی جمعیت بیکارشدگان در حوزههای مختلف مرتبط با گردشگری در جهان، به حدود ۷۵ درصد از شاغلان این حوزه در زمان قبل از کرونا خواهد رسید. این در حالی است که همین حالا هم یک سوم نیروی کار گردشگری در جهان، یعنی حدود ۱۰۰ میلیون نفر، مشاغل خود را از دست داده اند. گزارشهای مشابهی هم از تعطیلی حدود ۷۰ درصد از کافهها و رستورانها در شهرهایی مانند تهران منتشر شده است.موسسههای آموزشی، همچون آن دسته از موسسات آموزش زبان که مبتنی بر حضور فیزیکی افراد بودند نیز به شدت دچار بحران شده اند و بسیاری از آنها به دلیل تعطیلی ناشی از کرونا و عدم تمایل هنرجویان به حضور در کلاس ها، ورشکست شده اند. این در حالی است که حتی آمار ثبت نام کنندگان در دانشگاهها هم کاهشی محسوس را تجربه کرده و زمزمههای بروز بحران مالی در دانشگاه آزاد هم به گوش میرسد.با این همه، همین تصویر سیاه اقتصاد کشور برای بسیاری از شهروندان و کسب و کارها، برای برخی دیگر به رنگی متفاوت بوده است. بررسیها نشان میدهند دقیقاً در دورانی که بسیاری از کسب و کارهای ایرانی با بحرانهای جدی مواجه شده اند، کسب و کارهای دیگری حتی افزایش سود آوری را تجربه کرده اند. اما این کسب و کارها دقیقاً در چه حوزههایی فعالیت میکنند و یا اینکه شیوه کسب و کار آنها با شیوه کسب و کارهای زیان دیده چه تفاوتی دارد؟نخستین ویژگی کسب و کارهای موفق در دوره بروز همه گیری، چه در ایران و چه در جهان، آنلاین بودن آنها است. کسب وکارهای آنلاین، همچون فروشگاههای آنلاین، پلتفرمهای آموزش مجازی، استارتاپهای ورزش در منزل، پزشکی از راه دور، تحویل مرسولات و بستهها و نیز استارتاپهای حوزه «فین تک» (نقل و انتقالات مالی)، از جمله حوزههایی بوده اند که شیوع کرونا موجب رشد آنها شده است.در همین رابطه، آن دسته از کسب و کارهایی که موفق به سازگاری سریع با شرایط جدید شدند هم جلوی ضرر و زیان خود را گرفتند و نوع تازهای از فعالیت را تجربه کردند. مهمترین رخداد در این زمینه، با «پدیده دورکاری» تجربه شد. بر این اساس، در حالی که بسیاری از شرکتها همچنان بر حضور فیزیکی کارمندان اصرار دارند، شرکتهای موفقتر تقریباً تمام فرصتهای شغلی خود را با دورکاری حفظ کرده اند و این ممکن است به الگویی برای سالهای پس از کرونا هم بدل شود.در آمریکا، شرکتهای «اپل» و «توئیتر»، خیلی زود اعلام کردند که سیاست دورکاری دائمی را در دستور کار قرار میدهند و در ایران هم برخی استارتاپهای بزرگ و پیشرو همین مسیر را دنبال کردند. به این ترتیب، مشاغلی همچون تولید محتوای آنلاین برای فضای مجازی نه تنها با رکود شغلی مواجه نشدند، که به دلیل افزایش فرصت شهروندان برای رجوع به فضای اینترنت به دلیلی خانه نشینی اجباری، شاهد رشد هم بودند.
با این همه، این تنها کسب و کارهای ذاتاً مجازی نیستند که در دوران همه گیری شاهد بهبود وضعیت بودند، بلکه شرایط جدید اقتصاد و جامعه ایرانی در این دوره، موجب شکل گیری فضاهای تازهای هم شد. این روزها، دکههای فروش ماسک و الکل تقریباً در جای جای شهرهای بزرگ ایران خودنمایی میکنند و اقتصاد بزرگی حول محور مبارزه با کرونا شکل گرفته است.
«سامانت سوبرامانیان»، چند ماه پیش در نشریه انگلیسی «گاردین»، مقالهای مفصل در مورد تبدیل شدن ماسک به خواستنیترین کالای جهان نوشت. نویسنده در آنجا اشاره کرده بود که تا پیش از بروز همه گیری، حدود ۸۵ درصد از تمامی ماسکهای بهداشتی جهان در چین تولید میشد، اما این وضعیت پس از سر برآوردن کرونا تغییر کرد و تقریباً تمام کشورها دست به کار تولید ماسک شدند، تا آنجا که برای ماسکهای با کیفیت تر، حتی یک بازار سیاه بین المللی شکل گرفت. سوبرامانیان حتی به یک شرکت فناوریِ پرداخت مالی در هنگ کنگ هم اشاره کرده بود که پس از آغاز همه گیری، حوزه کاری خود را به تولید ماسک و تجارت آن در جهان تغییر داد.
در ایران هم نمونه مشابه کم نبوده است: از شکل گرفتن کارگاههای تولید ماسک در خیاطی ها، تا تولید ماسکهای پارچهای در فضاهای عمومی فرهنگسراها و توسط بانوان خانه دار یا سرپرست خانوار. این در حالی است که این روزها، خیریههای اهدای ماسک به نیازمندان هم در برخی ایستگاههای مترو در تهران به چشم میخورند.
تولید الکل جهت ضدعفونی کردن سطوح هم کسب و کار دیگری است که شاید اکنون از نظر رونق رقیبی نداشته باشد. بررسیها نشان میدهند که اکنون برخی تولیدکنندگان در این حوزه به شکل شبانه روزی و سه شیفت در حال کار هستند و این در حالی است که تقاضا، اگر بیش از عرضه نباشد، کمتر هم نیست.مهدی صادقی نیارکی، سرپرست وقت معاونت امور صنایع وزارت صنعت، معدن و تجارت، در فروردین ماه امسال با اشاره به اوج گیری تولید اتانول (جهت ضد عفونی سطوح) با بروز همه گیری گفته بود: پیش از شیوع کرونا، میزان تولید روزانه اتانول ۱۷۰ هزار لیتر، با برآورد تولید سالیانه حدود ۵۹ میلیون لیتر بوده است. او ادامه داده بود: بررسی روند تولید اتانول در بازه زمانی ابتدای اسفند ماه (آغاز شیوع کرونا در کشور) تا سیزدهم فروردین ماه، حاکی از تولید بیش از ۹ میلیون لیتر از این محصول است.شرکتهای داروسازی هم در این مدت شاهد افزایش چشم گیر تولید بوده اند و این، شامل نیازهای دارویی مبتلایان به کووید-۱۹ هم میشود. تولید مواد ضدعفونیکننده، ویتامینها و مکمل ها، داروهای حمایتکننده از افراد با بیماریهای زمینهای مانند بیماریهای کلیوی، قندی و عروقی، آنتی ویروس ها، سرمها و نظایر آنها، محصولاتی هستند که همزمان با همه گیری کرونا، سودآوری داروسازان را افزایش داده اند.
از آن سو، اما برخی دیگر هم بوده اند که طی این مدت، از آب گل آلود کرونا و تحریم ماهی گرفته اند. شوک ناشی از همزمانی کرونا و تحریم، بخش حقیقی اقتصاد ایران را تحت فشار قرار داده و این موضوع به نوبه خود به افزایش نرخ تورم ختم شده و این در حالی است که تجربه نشان میدهد که هرجا تورم باشد، دلالی و واسطه گری هم پدیدار میشود.
در این مورد، بررسیهای متعدد نشان میدهند که به دلیل فاصله میان نرخ مصوب خودرو و قیمت حاشیه بازار، طی چند ماه گذشته حدود ۱۰۰ هزار میلیارد تومان رانت توزیع شده که به جیب کسانی رفته که خودرو را با نرخ مصوب از کارخانه خریده اند و به نرخ آزاد در بازار فروخته اند. به عبارت ساده تر، دولت از جیب همه شهروندان، حدود ۱۰۰ هزار میلیارد تومان رانت به جیب عدهای خاص واریز کرده است.بازار سرمایه ایران هم بازار دیگری بود که طی این مدت به شدت مورد توجه بود و دست کم بخشی از سرمایه گذاران را به سودهای آنچنانی رساند. دادهای آماری نشان میدهند که از ابتدای سال ۱۳۹۹ تا ۱۹ مردادماه همین سال، یعنی زمانی که شاخص کل به اوج تاریخی خود رسید، حدود ۹۵ هزار میلیارد تومان از سرمایههای خُرد مردم وارد بورس شد و به این ترتیب، یکی از بزرگترین موارد هدایت نقدینگی در تاریخ اقتصاد کشور هم رقم خورد. اگر بازدهی متوسط سرمایه گذاری در بورس را طی همین مدت حدود ۵۰ درصد در نظر بگیریم (که در واقع بسیار بالاتر هم بوده است)، این یعنی طی ۵ ماه نخست امسال و تا پیش از شروع فاز اصلاحی در بورس تهران، حدود ۴۷ هزار میلیارد تومان سود نصیب سرمایه گذاران در بورس شده است.
از همه اینها گذشته، «شاخهای اینستاگرامی» هم بخش دیگری از شهروندان ایرانی هستند که نه تنها در دوره همه گیری کرونا، که از مدتها پیش از شروع این وضعیت به درآمدهای بالا دست پیدا کرده اند. بروز این پدیده که هنوز در مورد آن پژوهشهای گسترده اقتصادی و جامعه شناختی صورت نگرفته، نوید یک حوزه جدید اقتصادی را میدهد که میتواند فعالان خود را به درآمدهای بالا برساند.میزان دقیق درآمد «شاخهای اینستاگرامی» مشخص نیست و بسته به مورد متفاوت است، اما جست و جویی ساده در مورد ارقامی که برای تبلیغات در اینستاگرام مطرح میشود، میتواند محکی برای تخمین درآمد این افراد به دست بدهد. بر این اساس، برخی فعالان تبلیغات اینستاگرامی، برای هر ثانیه استوری حدود ۳۰۰ هزار تومان دریافت میکنند و به این ترتیب، یک استوری ۱۵ ثانیهای حدود ۵ میلیون تومان برای آنها درآمد خواهد داشت.از آن سو، چهرههای معروف تری هم هستند که تعداد دنبال کنندگان آنها در مقیاس چندصد هزار یا میلیون است و گفته میشود که درآمدهای ماهانه چندصد میلیونی و حتی چند میلیاردی، تنها از طریق انتشار تبلیغات در محیط شبکههای اجتماعی به دست میآورد. ظاهراً کرونا و تشدید وجوه آنلاین زندگی، حتی تلقی ما از درآمدزایی و کسب و کار را هم برای همیشه تغییر داده است.