این زوج هنري، در ماههای گذشته فیلم آزادراه را به کارگردانی عباس رافعی روی پرده سینماها داشتند. پاکدل معتقد است که حضور همزمان او و بهنوش طباطبایی اتفاق جالبی است که دوست ندارد در مورد هر فیلمی اتفاق بافتد و ترجیح میدهد در زمان مناسب این امر صورت پذیرد. مهدی پاکدل همینک مشغول ضبط اولین فیلم خود در مقام کارگردانی با موضوع برداشتی از حکایات مولانا در فومن است. اين دو در مصاحبه با سايت سينمافا به ذكر خاطراتي از مرحوم خسرو شكيبايي پرداختهاند كه در زير ميخوانيد:
طباطبایی: من یک بار در زمان پخش «خانه سبز» به پدر و مادرم اصرار کردم که به لوکیشن سریال برویم و مرحوم خسرو شکیبایی را دیدیم که به قدری برخورد ایشان زیبا بود، من به گریه افتادم. ایشان بین پلانها پایین آمدند و برخوردشان هیچگاه از ذهن من نمیرود. این تاثیر را گرفتم که من هم همیشه همینگونه رفتار کنم.
پاکدل: من به خاطر برادر بزرگم در موقعیتی بودم که با آدمهای معروف دائما دیدار داشتم که هر کدام طوری رفتار میکردند. درباره صحبت خانم طباطبایی هم بگویم که من بازی آقای شکیبایی را که دیدم عاشق شغل بازیگری شدم. در برخوردهایی که با ایشان داشتم سعی کردم از او یاد بگیرم و منشش را سرلوحه خودم قرار دهم. چون مردمی بودن برای ایشان همیشه در اولویت اول بود. مردم همیشه به ما محبت دارند و نمیخواهند مزاحم شوند. وقتی زیاد میشود ممکن است برای هنرمند مشکل ایجاد کند ولی من هم وظیفه خودم میدانم که جواب آدمهایی که باعث شدند هنرپیشه شوم را با صبر و مهربانی بدهم.
طباطبایی: فیلمهای کودکی زمان ما خیلی خوب بود. آنها واقعا برای کودکان ساخته میشدند و با تخیل بچه سر و کار داشتند. آثاری مثل «گلنار» و «مدرسه موشها» بودند که از دیدنشان لذت میبردند. یادم است برای «دزد عروسکها» مهراوه شریفینیا که در فیلم بازی کرده بود همکلاس من بود و وقتی عکسهای پشت صحنه را نشان من داد، ذوق کردم و سوال کردم چقدر برای این فیلم دستمزد گرفتهای؟ که گفت 500 تومان گرفتهام.
پاکدل: نسلها قطعا عوض شدهاند. این مشکل فیلمسازان هم هست که این نسل را کم میشناسند. الان با تکنولوژی همه چیز با سرعت در حال تغییر است. من 17 سالگی تازه با سیدی آشنا شدم ولی بچه برادرم که 5 ساله است خودش بازی نصب میکند! زبان آنها متفاوت شده و باید به زبان آنها فیلم بسازیم و به خواستههایشان توجه کنیم. متاسفانه فرهنگ غرب تاثیر زیادی روی بچههای ما گذاشته و بیشترین تهاجم فرهنگی را غربیها به ما داشتهاند. آنها بر فرهنگ ما غلبه کردهاند چون پول خرج کردهاند و ما نمیکنیم. خوشحال شدم که قسمت دوم «شهر موشها» در حال ساخت است. باید کاری کنیم که بچهها با فرهنگ خودمان آشنا شوند. نه اینکه فیلمها و بازیهای کامپیوتری خشن غربی را ببنند و از این خشونت تاثیر بپذیرند. زمان ما اصلا چیزی به نام بازی کامپیوتری نبود. باید کاری کنیم تا برای بچهها دیدنی شویم. باید مدیریت شود.
طباطبایی: فیلمهای کودک ما بیشتر به معضلات کودکان میپردازند که اینها برای بچهها جذابیت ندارد. چرا باید نگاه کنند؟ این فیلمها برای مخاطب بزرگسال است. اینکه «گلنار» از دوران کودکی هنوز در ذهن من مانده دلیلش این است که برای کودک بود و من خودم را با گلنار آن فیلم یکی میدیدم.