گروه فرهنگی: سی. اس لوئیس، خالق ماجراهای نارنیا نوامبر ۱۲۲ سال پیش در بلفاست به دنیا آمد و نوامبر ۶۵ سال بعد از دنیا رفت. مجسمه او در حالی که دارد وارد کمد نارنیا میشود، از جاذبههای گردشگری بلفاست است. چیزی شبیه کمدی که لوسی نخستینبار از آن پا به نارنیا گذاشت. لوئیس شخصیت لوسی را با الهام از دخترخواندهاش، دختر یکی از نویسندگان همدوره خود نوشت. کلایو استیپلز لوئیس، استاد ادبیات و اسطورهشناسی در دانشگاه آکسفورد بود و از نخستین اعضای گروه ادبی اینکلینگز (Inklings). گروهی که نام نویسندگان بزرگی چون جی.آر.آر تالکین نیز در میان اعضای آن دیده میشود. این گروه در دهههای ۱۹۳۰ و ۱۹۵۰ متشکل از نویسندگانی بود که آثارشان را پیش از انتشار و حتی زمانی که ناتمام بود، برای باقی نویسندگان میخواندند. اولین داستانی که در این گروه خوانده شد، نسخه ناتمام ارباب حلقههای تالکین بود.لوئیس در دانشگاه آکسفورد با اون بارفیلد Owen Barfield آشنا شد. بارفیلد هم در همان دانشگاه ادبیات میخواند و هر قدر لوئیس در دنیای اسطورهها سیر میکرد، بارفیلد در فضای شعر و فلسفه غرق بود. بعد از فارغالتحصیلی لوئیس و بارفیلد، جنگ جهانی اول آغاز شد و آن دو در قامت سربازان ملکه، راهی جبهههای جنگ شدند. ظاهرا جنگ حماسی میان اصلان و ملکه سفید در ماجراهای نارنیا، برگرفته از تجربههای لوئیس از جنگ جهانی اول است.
بعد از جنگ، لوئیس به دانشگاه برگشت و سالها استاد ادبیات آکسفورد ماند. همان سالها، بارفیلد ایده تشکیل گروه اینکلینگز را مطرح کرد و به این طریق، زندگی این دو با هم گره خورد. نزدیکی این دو تا آنجا بود که لوئیس پدرخوانده دختر بارفیلد شد؛ لوسی بارفیلد که بعدها لوئیس شخصیت لوسی ماجراهای نارنیا را با الهام از این دختربچه کنجکاو و شاد ساخت.
لوسی در ماجراهای نارنیا، یکی از چهار بچهای است که به خاطر بمباران هوایی در لندن، به خانه روستایی پرفسوری پیر فرستاده میشوند. هوای بارانی بیرون از خانه، به بچهها، سوزان، پیتر، ادموند و لوسی اجازه گشت و گذار نمیدهد. آنها در خانه میمانند و لوسی، کوچکترین عضو خانواده، چشمش به اتاقی خالی میافتد که فقط یک کمد بزرگ دارد. لوسی وارد کمد میشود: «صورت و دستش دیگر به خز نمیخورد، بلکه با چیزی سفت و خشن و حتی تیز تماس داشت. لوسی گفت: خدایا درست مثل شاخههای درخت است. و متوجه شد از رو به رویش نوری میتابد، نه از ته کمد که میبایست در فاصله چند سانتیمتری او باشد، بلکه از خیلی دورتر چیز سرد و نرمی روی او میریخت و یک لحظه بعد فهمید در جنگلی ایستاده و شب است؛ زیر پایش برف است و از هوا، دانه برف پایین میریزد.» ماجراهای نارنیا، داستان ۴ بچه در سرزمینی شگفتانگیز و دوستیشان با شیری سخنگو به اسم اصلان است. در نارنیا، زمان به کندی میگذرد و سالها در آنجا، معادل تنها چند دقیقه در دنیای بیرون است. برای اولین بار، بچهها از طریق یک کمد وارد این دنیای جادویی میشوند. آنها باید به اصلان کمک کنند که نارنیا را از دست جادوگر سفید نجات دهد، زمستان به آخر برسد و سرزمین جادویی به دوران اوجش بازگردد.ماجراهای نارنیا، شامل هفت کتاب مستقل است: شیر کمد جادوگر، شاهزاده کاسپین، کشتی سپیدهپیما، صندلی نقرهای، اسب و آدمش، خواهرزاده جادوگر و آخرین نبرد. این مجموعه را نشر هرمس با ترجمه امید اقتداری و منوچهر کریمزاده منتشر کرده است. لوئیس، جایی درباره نوشتن کتابهای نارنیا میگوید: «کتابها با تصویرهایی در سر من آغاز شدند. ابتدا داستان نبودند، فقط تصویر بودند. «شیر، کمد، جادوگر» با تصویری از جنگلی برفی و یک فان (در اسطورهشناسی رومی، روحی جنگلی و رامنشدنی) که چتر و بستههایی در دست داشت در ذهنم آغاز شد. این تصویر از وقتی شانزده ساله بودم، همراهم بود.» تصویری که لوئیس در سر داشت، سالهای بعد، به یکی از تاثیرگذارترین آثار ادبیات فانتزی کودکان تبدیل شد؛ لوئیس وارد کمد جادویی شد و ماجراهای نارنیا برای نخستین بار در گروه ادبی اینکلینگز درجمع نویسندگان دیگر، خوانده شد.