گروه اقتصادی:روزنامه همشهری نوشت: آمارهای رسمی از اثرگذاری توزیع یارانههای معیشتی و بنزینی در سال98 بر کاهش شکاف درآمدی و تعدیل ضریب جینی در ایران حکایت دارد. البته این آمارها بهبود وضعیت درآمدی خانوارها در دهکهای بالاتر از متوسط را نیز تأیید میکند که در سایه جهش تورم محقق شده و توانسته میانگین درآمد کل خانوارها را به نسبت سال97 افزایش دهد. در این شرایط توزیع یارانههای نقدی و کالایی جدید، فقط نقش ضربهگیر موجهای تورمی برای دهکهای فرودست را بازی میکند و درآمد اندک آنها را در مقابل هزینههای بهشدت فشرده و محدود ارتقا میدهد.
براساس اطلاعات منتشر شده از سوی مرکز آمار ایران، اوج گرفتن تنشهای ارزی و اقتصادی در سال97 باعث شده وضعیت روند رو به بهبود کاهش شکاف درآمدی در ایران متوقف شود و با پیشی گرفتن میزان رشد هزینه از رشد درآمدها، ضریب جینی 2.8درصد افزایش پیدا کند و شکاف درآمدی در جامعه بیشتر شود؛ اما در ادامه، تحتتأثیر تغییر در روند توزیع یارانههای نقدی و کالایی و تلاش دولت برای حمایت از دهکهای کمدرآمد، معادلات توزیع درآمد در سال98 دستخوش تغییر شده و با کاهش 2.5درصدی ضریب جینی، روند بهبود شکاف درآمدی از سر گرفته شده است.
در اقتصاد تورمی ایران، در دورههای جهش نرخ ارز، ارزش ریالی کالاهای سرمایهای نیز همپای تغییرات نرخ ارز رشد میکند. با این کار گرچه تغییر کلی در قدرت خرید صاحبان این کالاها ایجاد نمیشود؛ اما درآمدهای ریالی آنها را به نحو چشمگیری افزایش میدهد. این افزایش تا حدی است که باوجود تضعیف درآمدهای بیش از نیمی از جامعه در مقابل رشد هزینهها، باعث میشود میانگین درآمد خانوارهای کشور ارتقا پیدا کند و ظاهرا اوضاع درآمدی آنها بهتر از گذشته باشد.
بهعنوان نمونه، آمارها حاکی از این است که در سال98 و در متن اقتصادی متورم و پرتنش ایران، میانگین درآمد خانوارهای شهری کشور 24.4درصد افزایش پیدا کرده درحالیکه میانگین هزینهها فقط 20.6درصد رشد داشته است؛ درنتیجه بهطور میانگین نهتنها خانوارهای شهری توانستهاند با درآمد خود هزینههای جاری را تسویه کنند، بلکه امکان پسانداز 12.3درصد از درآمدها خود را نیز داشتهاند.نگاه به این آمارها از منظر خانوارهای دهکهای پایین جامعه خلاف واقع بهنظر میرسد اما نکته اینجاست که براساس همین آمارها، سهم 10درصد ثروتمندترین جامعه شهری ایران نسبت به 10درصد فقیرترین جامعه در سال گذشته 13.7برابر بوده و این نسبت میتواند در ضریب رشد درآمدها نیز تکرار شود.
در این وضعیت مثلا رشد درآمد یک خانوار دهک دهم میتواند اثرات منفی کاهش درآمد 13.7خانوار دهک یکم را در آمارها خنثی کند و از ظاهر آمارها چنین بهنظر برسد که وضعیت عمومی (نه میانگین) درآمدهای خانوارهای ایرانی در سال98 رو به بهبود بوده است؛ اما این توصیه نهایتا میتواند برای دهک میانی جامعه مصداق داشته باشد و برای سایر دهکها بالاتر یا پایینتر از واقعیت خواهد بود.بهبود وضعیت ضریب جینی در سال98 نسبت به سال97 اتفاقی است که با نگاهی به میزان رشد حقوق دستمزد در سال98 ، روند نرخ تورم و شیب افزایش قیمت کالاهای مصرفی نمیتواند ناشی از تحولات مثبت در شاخصهای اقتصادی باشد؛ اما تجربه پرداخت نخستین دور یارانه معیشتی از زمستان97 و تداوم آن برای 3دهک کمدرآمد در نیمه نخست سال98 و همچنین تکرار یارانه معیشتی بهدنبال طرح بنزینی دولت از پاییز98 اتفاقاتی است که میتواند بهعنوان عوامل مؤثر در بهبود وضعیت درآمد دهکهای کمدرآمد و کاهش شکاف درآمدی میان فقیر و غنی در جامعه ایرانی مطرح شود.
بهخصوص که بهواسطه درآمد بسیار اندک 3دهک پایین درآمدی، توزیع یارانه حتی در حد 100هزار تومان نیز اثرات قابلتوجهی در تراز دخلوخرج این خانوارها دارد و به عبور آنها از تنش اقتصادی کمک میکند. البته داغ شدن دوباره تنور نرخ ارز و تورم از ابتدای سال99 تا اوایل پاییز امسال، اتفاقی است که میتواند این حرکت مثبت را دوباره متوقف کند؛ اما تداوم اصلاحات حوزه توزیع یارانهها و تلاش برای افزایش ضریب اصابت یارانههای توزیعی در اقتصاد ایران عاملی است که لااقل میتواند از وخامت اوضاع جلوگیری کند.
توجه به این نکته ضروری است که براساس آمارها و محاسبات، دهک اول فقط 1.3درصد از کل یارانه بنزین را استفاده میکند درحالیکه دهک دهم بهعنوان ثروتمندترین دهک درآمدی، بهتنهایی تا 25درصد کل یارانه را میبلعد و ضریب برخورداری آن 20برابر دهک فقیر جامعه است. بر همین اساس، دستکاری کارشناسی در شاخصهای توزیع یارانه، راه میانبری است که میتواند به بهبود وضعیت توزیع درآمد در کشور منجر شود ضمن اینکه در کنار این اصلاحات، بالا بردن سقف معافیت مالیات دستمزد و حقوق و همچنین اجرای پایههای مالیاتی مترقی نظیر مالیات بر ثروت و مالیات بر مجموع درآمد نیز باید برای کاهش ضریب جینی در دستور کار سیاستگذار قرار بگیرد.