گروه سیاسی: اصلاحطلبان سالها است که از گفتمان عدالتخواهی و دموکراسی در عرصه سیاست استفاده میکنند و البته نباید فراموش کنیم که اصلاحطلبان واقعی برای اینکه بتوانند از حق مردم در کشور دفاع کنند، هزینههای زیادی هم پرداختهاند، اما متاسفانه عملکرد دولت روحانی باعث شد تا بعضی از مردم در جامعه و البته تندروها، اصلاحطلبانی که هیچ نقشی در دولت را ندارند، مقصر شرایط کشور بدانند.
حال در انتخابات ۱۴۰۰ قطعا مردم با حضور در انتخابات تاثیر مهمی در آینده کشور خواهند داشت وگرنه با توجه به مجلس اصولگرایان یازدهم و اصلاح قانون انتخاباتی که به ضرر دموکراسی تمام خواهد شد، اگر اصلاحطلبان نتوانند با یک نیروی قوی در انتخابات شرکت کنند، ما باید شاهد یک رئیسجمهور تندرو اصولگرا در سال ۱۴۰۰ باشیم.
در همین راستا روزنامه «آرمان ملی» با اشرف بروجردی فعال سیاسی اصلاحطلب به گفت وگو پرداخته است که در ادامه میخوانید.
اگر واقعيتهاي جامعه را با چشمان باز در نظر بگيريم به نظر شما با توجه به شرايطي که در جامعه امروز ايران وجود دارد، اصلاحطلبان چگونه ميتوانند نظر مردم را نسبت به خود جلب کنند و باعث اطمينان مردم به آنها شوند؟
به نظر من جامعه ما تمايل بيشتري به اصلاحطلبان دارد و اگر نظرسنجي هم برگزار کنيد، قطعا مردم ما به اصلاحطلبان بيشتر از اصولگرايان اعتماد ميکنند. بنابراين اگر شوراي نگهبان عرصه را براي ورود اصلاحطلبان به انتخابات باز کند و کانديداي مورد نظر اصلاحات هم تاييد صلاحيت کند، قاعدتا اصلاحطلبان در انتخابات آتي شانس پيروزي دارند.
اصلاحطلبان براي جلب نظر مردم بايد با اکثريت جامعه بتوانند گفتمان کنند، البته مردم هم به جز دوره احمدينژاد هميشه به اصلاحطلبان اعتماد داشتهاند. بايد به اين نکته توجه داشته باشيم که سرنوشت جامعه در انتخابات رياست جمهوري مشخص ميشود و بايد اصلاحطلبان با گفت و گوهاي خود با مردم بتوانند نظر مردم را براي شرکت کردن در انتخابات جلب کنند.
مردم هم نبايد فراموش کنند که رئيسجمهور است که ميتواند آينده جامعه را در برگيرد و مشکلات جامعه را با برنامهريزي برطرف کند. قهر کردن با صندوق انتخابات در واقع ناديده گرفتن آينده جامعه است که به ضرر همه تمام خواهد شد و بنده اعتقاد دارم که هرکسي که بخواهد به صندوق انتخابات پشت کند، قاعدتا آينده جامعه براي او اهميتي ندارد.
من فکر ميکنم که اصلاحطلبان در اين دوره از انتخابات کار سختي دارند، از يک طرف بايد با شوراي نگهبان به گفت وگو بپردازند تا شرايط حضور کانديداهاي اصلي خود را براي انتخابات فراهم کنند و از طرف ديگر بايد زمينه را براي گفت وگوي بهتر با بدنه جامعه آماده کنند و از همه مهمتر اصلاحطلبان بايد براي بدست آوردن راي خاکستري مردم که معمولا در لحظات آخر تصميمگيري ميکنند، تمام تلاش خود را به کار بگيرند. اگر شوراي نگهبان کانديداهاي اصلاحطلبان را در انتخابات تاييد صلاحيت کند، اين طيف سياسي آنقدر هنر دارد که مردم را به انتخابات دعوت کند و جامعه هم به آنها اعتماد خواهد کرد.
فعاليتهاي مـــجلس يازدهم در راستاي اصلاح قانون انتخابات با انتقادات زيادي روبهرو شده است. فکر نميکنيد که اصلاح قانون انتخابات باعث شده تا دموکراسي در کشور به خطر بيفتد؟
فعاليتهاي مجلس يازدهم براي اصلاح قانون انتخابات اساس جمهوري اسلامي را با مشکل ايجاد ميکند و به نظر بنده اين قانوني که مجلس يازدهم وضع کرده به هيچ وجه قانون دموکراسي خواهي نيست. ما که مدعي به جمهوريت نظام هستيم و اسلاميت را در بطن جمهوريت ميبينيم، قاعدتا بايد از مکانيزمي استفاده کنيم که معناگر جمهوريت باشد. همان طور که بارها امام فرمودند، اگر ما را نخواهند ما نبايد ناراحت بشويم و به خواسته مردم توجه کنيم.
جمهوريت يعني همه مردمي که در نظام زندگي ميکنند و اينکه مجلس يازدهم دايره کساني که ميخواهند به عنوان کانديدا در انتخابات شرکت کنند را محدود ميکند، در حقيقت يک خطشکني يا حريمشکني دموکراسي ايران است. چه اصلاحطلبان يا حتي اصولگرايان بخواهند به قدرت برسند ما بايد ياد بگيريم که از معبر دموکراسي و راي مردم جلو برويم و مردم را در تعيين سرنوشت و آينده جامعه که بسيار نقش پررنگي دارند، سهيم بدانيم.
با توجه به نارضايتيهاي موجود در جامعه اعتماد مردم نسبت به عملکرد مسئولان در حوزههاي مختلف کاهش يافته است؟
ببينيد اعتماد مردم نسبت به اصلاحطلبان در کشور از بين نرفته است، اما اعتماد مردم به اصلاحطلبان در اين سالهاي اخير کاهش پيدا کرده است. البته تاکيد دارم که اين سرمايه مردمي به هيچ وجه از بين نرفته است و آنها بايد با مردم در رابطه با شرايط کشور به گفت وگو بپردازند و قطعا اصلاحطلبان بايد نقدهاي مردم را قبول کنند و حتي اگر خطايي انجام دادند که باعث شده مردم از آنها دلگير شوند، قطعا بايد خطاي خود را اصلاح کنند.
مساله مهم اما اين است که اصلاحطلبان براي دوره آينده رياست جمهوري برنامه دارند و آنها ميخواهند که با برنامه توسعه و سربلندي ايران اسلامي قدم بردارند و ايران عزيز هم بايد با توجه به سابقه و تاريخ ديرينه خود در جهان امروز صحبتي براي گفتن داشته باشد. شما ميدانيد در اولين دورانهايي که شايد همزمان با يونان باستان بود يا قبل از آن در زمان اشکانيان اين ايران بود که ديوان سالاري را راهاندازي کرد و قانون را در کشور حاکم کرد.
براي يک چنين ملت، سرزمين و فرهنگي پسنديده نيست که نخواهد با پيشبرد قوانين و مقررات صحبتي براي گفتن داشته باشد و من اعتقاد دارم که جمهوري اسلامي ايران بايد با برنامهريزي کار خود را به پيش ببرد. ما 40 سال است که آزمون و خطا را امتحان کرديم و از وجود کساني بهرهمند شديم که تجربه مديريتي کشور را در حد انتظار نداشتهاند و به آنها در حقيقت ميدان داديم.
کساني در حوزه قدرت به ميدان سياست آمدند که مرتکب خطا شدند و در پايان اميدوارم که اصلاحطلبان برنامه سياسي، فرهنگي، اقتصادي و اجتماعي خود را براي انتخابات سال آينده ارائه بدهند و هرکسي که دلش براي سرمايه اجتماعي کشور يعني مردم عزيز مي سوزد، قاعدتا بايد براي آينده کشور فکري کند.