گروه حوادث: مردی در یکی از سایتهای همسریابی با زنی آشنا شد و بهصورت موقت با او ازدواج کرد اما پس از پایان دوره عقد موقت، تصمیم گرفت از او جدا شود که این اتفاق باعث شد زن کینهجو 2 گروگانگیر برای باجگیری از او اجیر کند.چند وقت قبل مرد 60سالهای به شعبه سوم دادسرای ویژه سرقت رفت تا از 2مرد و یک زن بهاتهام گروگانگیری و سرقت اموالش شکایت کند. وی به بازپرس قریب احمدزاده گفت: من بازنشسته و مهندس هستم. چند سال قبل همسرم دچار سرطان شد و تحت درمان قرار گرفت. با رضایت او تصمیم به ازدواج موقت گرفتم.
به همین دلیل در یکی از سایتهای همسریابی با زنی به نام نسترن آشنا شدم. نسترن از همسرش طلاق گرفته و با دخترش زندگی میکرد. با او قرار ملاقات گذاشتم و شرط گذاشتم تا زمانی که همسرم بهبود پیدا کند بهصورت موقت با او ازدواج کنم. نسترن هم شرط مرا پذیرفت و بهصورت موقت با او ازدواج کردم.هر بار که مدت صیغه تمام میشد آن را تمدید میکردم تا اینکه بعد از گذشت 4 سال همسر اولم حالش خوب شد. همزمان دوره عقد من با نسترن به پایان رسید و به او گفتم همسرم حالش خوب شده و باید پیش او برگردم. گفتم که دیگر حاضر نیستم صیغه را تمدید کنم اما این شروع دردسرهای بزرگی برای من شد.چرا که نسترن دست بردار نبود و مدام تهدید میکرد که او را به عقد دائم خود درآورم. من اما اهمیتی به حرفهایش نمیدادم و نسترن هم دستبردار نبود تا اینکه روز حادثه به من زنگ زد و گفت حال دخترش بد شده است. او گریه میکرد و با التماس از من میخواست تا هرچه سریعتر خودم را به خانهاش برسانم و دخترش را به بیمارستان ببرم. من هم دلم به حالش سوخت و از همه جا بیخبر راه افتادم به سمت خانه نسترن.
وی ادامه داد: وقتی به خانه نسترن رسیدم خبری از دخترش نبود. دقایقی بعد در باز و بسته شد و من 2 مرد ناشناس را مقابلم دیدم. میخواستم بروم اما مردان غریبه مانع شدند. نسترن مدعی بود که آنها خواهرزادههایش هستند.مردان ناشناس مرا در اتاق حبس کردند و مدام میگفتند چرا حق و حقوق این زن را نمیدهی و دوباره ازدواجت را تمدید نمیکنی؟ بعد درحالیکه چاقو همراهشان بود مرا به مرگ تهدید کردند و گفتند اگر تسلیم خواسته آنها نشوم مرا به قتل میرسانند. گروگانگیران با تهدید 3فقره چک 100میلیونی، یک چک 20میلیونی و سفته 150میلیونی از من گرفتند. علاوه بر این کارت عابربانکم را گرفتند و تهدید کردند که رمزش را در اختیارشان قرار بدهم. پس از آن نسترن و یکی از مردان گروگانگیر نزد من ماندند و مرد دیگر از خانه بیرون رفت تا حسابم را خالی کند. حدود 60میلیون تومان پول در آن کارتم داشتم که همه آن را سرقت کردند.شاکی در ادامه گفت: گروگانگیران پس از سرقت، اقدام به تهیه فیلم سیاه کردند و تهدید کردند که اگر شکایت کنم فیلم را در شبکههای اجتماعی پخش کرده و آبرویم را میبرند. علاوه بر این، وسایل داخل ماشین و مدارک هویتی خودرو و سند آن را هم از من گرفتند. آنها پس از 2 ساعت آزادم کردند و گفتند باید ظرف یکساعت آینده 100میلیون دیگر به حسابشان واریز کنم.من هم از ترس جانم و انتشار فیلمهایی که از من تهیه کرده بودند، پول را به حسابشان واریز کردم اما آنها دستبردار نبودند. گروگانگیران با تهدید دوباره از من اخاذی کرده و باج گرفتند و وقتی دیدم دستبردار نیستند و بار دیگر 100میلیون تومان پول میخواهند تصمیم گرفتم از آنها شکایت کنم.
انتقامجویی
با این شکایت، پروندهای در این خصوص تشکیل شد و مأموران پایگاه هشتم پلیس آگاهی تهران تحقیقات خود را با دستور بازپرس پرونده آغاز کردند تا هرچه زودتر گروگانگیران باجگیر را دستگیر کنند.ماموران در نخستین اقدام راهی منزل نسترن شدند اما او فراری شده بود. ردیابیها برای شناسایی مخفیگاه متهمان و بازداشت آنها ادامه داشت تا اینکه نشانی مخفیگاه زن جوان بهدست آمد و او دستگیر شد. نسترن در بازجوییها اعتراف کرد که برای انتقام از شوهر فراریاش نقشه اخاذی و حبس او را کشیده است.وی گفت: وقتی دوره عقدم با محسن تمام شد او دیگر حاضر نشد تمدیدش کند. از سوی دیگر حق و حقوقم را پرداخت نمیکرد و چند باری که به او اعتراض کردم مرا به باد کتک گرفت طوری که از او به اتهام ضرب و شتم شکایت کرده و طول درمان گرفته بودم. او در جلسه دادگاه هم حاضر نمیشد تا اینکه تصمیم گرفتم از او انتقام بگیرم. موضوع را به 2 نفر از آشنایان خانوادگیمان گفتم و آنها حاضر شدند او را تنبیه کنند. 2 جوانی که اجیر کردم برادر بودند و روز حادثه به خانهام آمدند و اموال محسن را سرقت کردند. علاوه بر این دست به اخاذی از او زدند و کتکش زدند اما طمع ما باعث شد تا محسن شکایت کند و گیر بیفتیم.با اعتراف این زن، 2برادر اجیر شده نیز دستگیر شدند. آنها که سابقهدار هستند و پیش از این به اتهام سرقت و تخریب خودرو به زندان رفته بودند در بازجوییها به جرم خود اقرار کردند. 2برادر گفتند که نسترن به آنها گفته 250میلیون تومان مهریهاش بوده که شوهرش پرداخت نمیکرده است.یکی از 2 برادر گفت: نسترن میگفت شوهرش دیگر حاضر نیست با او زندگی کند و حق و حقوقش را پرداخت نمیکند. او از ما خواست تا شوهرش را تنبیه کنیم و برای این کار تاکنون 6میلیون تومان پول به ما پرداخت کرده است. وعده ما پول بیشتری بود اما زیر حرفش زد تا اینکه دستگیر شدیم.براساس این گزارش، هماکنون برای متهمان قرار قانونی صادر شده و آنها برای انجام تحقیقات بیشتر در اختیار مأموران اداره آگاهی تهران قرار دارند.