علی مطهری:نظامِ تشکیل دولت در کشور ما نظام معقولی نیست
خیلی بهتر از این میتوانستیم عمل کنیم
11 بهمن 1399 ساعت 13:20
گروه سیاسی: یک نماینده سابق مجلس با بیان اینکه دولتهای بعد از انقلاب به طور نسبی و با توجه به شرایط، توفیقات و ناکارآمدیهایی داشتهاند، معتقد است: نمیشود بگوییم همه دولتهای بعد از انقلاب ناکارآمد بودهاند بلکه باید به شرایطی توجه کنیم که به دولتها تحمیل شده است.
علی مطهری گفت: من معتقدم به طور نسبی دولتهای بعد از انقلاب با توجه به شرایطی که داشتند توفیقاتی داشتند و در یک بخشهایی موفق بودهاند، اگرچه در برخی بخشها چندان موفق نبودند. از دولت آقای موسوی گرفته که با توجه به جنگ دولتهای بعد از انقلاب به طور نسبی و با توجه به شرایطی که داشتند در برخی بخشها موفق و در برخی بخشها ناموفق بودهاند تحمیلی در مجموع دولت موفقی بود و با آن بودجه اندک، هم جنگ را اداره کرد هم اقتصاد را و هم قیمتها ثبات نسبی داشت و اقشار متوسط و ضعیف راضی بودند تا برسیم به دولت آقای هاشمی که در بازسازی و عمران و آبادانی و احداث زیرساختهای کشور و جبران خرابیهایی که در جنگ ایجاد شد موفق بود. این دولت در سدسازی کارهای بزرگی انجام داد و در مجموع اقتصاد کشور را بعد از جنگ به حرکت در آورد. البته نقایصی هم داشت؛ از جمله اینکه از نظر تحمل انتقاد، کاستیهای جدی در آن دوره وجود داشت. شاید سیاست آقای هاشمی هم این بود که به کار و سازندگی بپردازد و نمیخواست فضا سیاسی شود. میگفت دولت ما دولت کار است و مایل نبود فضای نقد و انتقاد باز باشد.
وی افزود: دولت آقای خاتمی هم در مجموع دولت موفقی بود برای اینکه از متخصصها استفاده کرد و به طور نسبی هر کاری را به اهلش سپرد، ضمن این که این دولت از نظر فضای آزادی بیان هم دولت موفقی بود. در این دوره برخی از کاستیهای داخلی را بیان و با آن مبارزه کردند مثل قتلهای زنجیرهای، و روابط ما با دنیا بهبود پیدا کرد و دنیا برای ایران جایگاه خوبی قائل شد.
دولت آقای احمدینژاد با توجه به مشکلاتی که در صنعت هستهای ایجاد شد و تصمیم نظام به غنی سازی اورانیوم و شکستن پلمپ تاسیسات هستهای در شرایط خاصی قرار داشت. این دولت هم کارهای عمرانی زیادی کرد. مسکن مهر با اینکه نقایصی داشت و کاملا کارشناسی نبود ولی تا حدی مشکل مسکن را در کشور حل کرد، اما نوع رفتار در سیاست خارجی و بیتفاوتی نسبت به سازمانهای بینالمللی و دریافت قطعنامههای متعدد (شش قطعنامه) علیه کشور باعث شد به تدریج اقتصاد کشور فلج شود تا اینکه ما به سال ۱۳۹۰ و ۱۳۹۱ رسیدیم و با آن بحران ارزی و با افزایش شدید نرخ ارز روبهرو شدیم. این دولت هم البته توفیقاتی داشت و نمیتوان گفت که در مجموع ناموفق بوده است. بعد از سال ۱۳۸۸ شرایط سختی در کشور از نظر آزادی بیان و رعایت حقوق ملت ایجاد شد که دولت آقای احمدینژاد نقش زیادی در آن نداشت. حتی در برخی موارد آقای احمدینژاد مخالف سختگیریها بود.
این فعال سیاسی گفت: دولت آقای روحانی هم در دوره اول در مجموع عملکرد خوبی داشت. هم گشایش اقتصادی به خاطر توافق برجام ایجاد شد و هم او به برخی قولهایش عمل کرد و قدری در مسائل حقوق ملت وارد شدند.اساسا برجام یک پیروزی برای دولت آقای روحانی بود و موفقیت بزرگی به حساب میآمد. دنیا غنیسازی ما را به رسمیت شناخت و تحریم تسلیحاتی ما برطرف شد، تا چند سال دیگر سقف غنی سازی ما هم برداشته میشود. در مجموع گشایش اقتصادی برای کشور به وجود آمد، اما بداقبالی آقای روحانی یکی حوادث طبیعی متعدد مثل سیل و زلزله بود و دیگری پیدایش پدیده ترامپ که آسیب جدی به کار دولت زد و شرایط سختی را برای کشور ایجاد کرد که در ۴۲ سال گذشته سابقه نداشته است. این دولت در شرایط بسیار سخت کار خودش را انجام داد. اگر هر کشور دیگری به جای ایران بود حتما ساقط میشد ولی مقاومت مردم ایران به دولت کمک کرد و ما در نهایت پیروز بیرون آمدیم. شکست ترامپ یک پیروزی برای مردم ایران است و در واقع مقاومت مردم ایران از عوامل شکست ترامپ بود. این دولت البته در جاهایی هم اشتباهاتی داشت و باعث شد صدماتی به کشور وارد شود مثل تصمیمی که در مورد افزایش قیمت بنزین گرفته شد. یا مساله ارز ۴۲۰۰ تومانی که خیلی حساب شده نبود و باعث رانتخواری شد. اینها نقایص دولت است ولی اگر با توجه به شرایطی که دولت در آن قرار داشت وضعیت را در نظر بگیریم عملکرد دولت آقای روحانی هم متوسط بوده است.
این نماینده پیشین مجلس گفت: شکی در این نیست که ما خیلی بهتر از این میتوانستیم عمل کنیم و در این صورت ایران جایگاه بهتری میتوانست داشته باشد. اصلا نظامِ تشکیل دولت در کشور ما نظام معقولی نیست. ما احزاب قوی نداریم که اتاق فکر داشته باشند، برای اداره کشور کادرهایی آماده کنند و وقتی قدرت را به دست میگیرند هر پستی را به لایقترین شخص واگذار کنند. دولتی روی کار میآید و افرادی که برای سمتهای مختلف تعیین میکنند بر اساس روابط شخصی، گروهی و جناحی انتخاب میشوند. در واقع این روابط است که تعیین کننده است. تازه معمولا دست رییس جمهور هم کاملا باز نیست که هر کسی را که خودش خواست انتخاب کند بلکه نهادهایی هستند که دخالت میکنند. این باعث میشود لزوما شایستهترین افراد انتخاب نشوند و همین در پیشرفت کشور مانع ایجاد میکند.معمولا دست رییسجمهور باز نیست که هر کسی را میخواهد برای کابینه انتخاب کند بلکه نهادهایی هستند که دخالت میکنند.
مطهری خاطر نشان كرد: اینکه هر پستی را به شایستهترین فرد بسپاریم به کارآمدی نزدیکتر است. متاسفانه ما این سازوکار را نداریم. ای بسا افراد شایستهای که چون در گردونه سیاسی حضور ندارند هیچ وقت پستی به آنها داده نمیشود. اینها را باید کشف کرد. معمولا هم این افراد چون منیعالطبع هستند جلو نمیآیند و باید آنها را پیدا کرد. متاسفانه الان افرادی که خود را بیشتر نمایش میدهند پستهای بالا را اشغال میکنند. باید برای آینده فکری کرد که در همه جا فرد اصلح، قطع نظر از گروه و جناح، یک پست را در اختیار بگیرد.همه این را قبول دارند که یک ناکارآمدی نسبی در دولتها وجود داشته است. من معتقدم یکی از عوامل، دخالت سازمانها و نهادهای مختلف در کار یکدیگر ویکی از عوامل ناکارآمدی در دولتها دخالت سازمانها و نهادهای مختلف در کار یکدیگر و دولت است دخالت آنها در کار دولت است. مثلا دولت باید در زمینه اقتصاد، سیاست خارجی و فرهنگ کارآمد باشد، ولی در هر سه مورد نهادهایی هستند که دائم در کار دولت دخالت میکنند و فقط دولت نیست که به عنوان مجری عمل میکند، بلکه نهادهای موازی هستند که اختلال ایجاد میکنند و شاید علت اصلی ناکارآمدی همین است که رئیس جمهور اجازه دخالت به آنها میدهد و خود به خود از قدرت و کارآمدی خودش کاسته میشود. مثلا در حوزه اقتصاد میبینید پالایشگاهی به وسیله قرارگاه خاتمالانبیاء سپاه افتتاح میشود. ممکن است نیروی نظامی در جایی کمک کند اما همه اینها باید تحت امر و متمرکز در دولت باشد. اگر میخواهند مسکن بسازند باید تحت نظر وزارت راه و شهرسازی این کار انجام شود و اگر قرار است پالایشگاه بسازند باید زیر نظر وزارت نفت باشد نه اینکه در عرض دولت کارهایی بکنند. یا در حوزه بهداشت، ستاد اجرایی فرمان امام خمینی (ره) وارد ساخت واکسن شده. این عیبی ندارد ولی اینها باید زیرمجموعه وزارت بهداشت باشند. اینکه متولی کار ستاد باشد معنا ندارد. موارد این چنینی حاکمیت دوگانه را تداعی میکند و اقتدار دولت را از بین میبرد. یا در سیاست خارجی، این حوزه باید کاملا تحت نظر وزارت خارجه و رییس جمهور باشد، اما مواردی وجود داشته که این چنین نبوده است. مثلا بشار اسد وارد ایران میشود و آقای ظریف از آن خبر ندارد.
کد مطلب: 253842