گروه سیاسی:یک استاد دانشگاه با اشاره به صادر نشدن فرمان بازگشت آمریکا به برجام از سوی بایدن در روزهای آغازین ورودش به کاخ سفید، میگوید، این اقدام درواقع پیامیهایی برای ایران است.
مهدی مطهرنیا، درباره این که چرا در اقدامات نخست جو بایدن به عنوان رییس جمهوری آمریکا خبری از بازگشت به برجام و اجرای قطعنامه 2231 نبود؟ گفت: با وجود اینکه رییس جمهوری آمریکا عالیترین مقام در این کشور است اما به فوریت نمیتواند تغییری در مسیر سیاست خارجی و سیاستهای کلان این کشور بدهد. تغییر و تحول در روسای جمهور در آمریکا بیشتر به معنی "تحول" در روند است نه "تغییر" در سیاستهای اعمالی در سطح کلان. از این رو این زمینهها نمایانگر حرکت آمریکا در مسیر ایجاد فضایی است که حول محور سیاست های کلان این کشور در ارتباط با ایران و برجام وجود داشته است.
وی ادامه داد: با آمدن بایدن، باید گفت تحولی صورت می پذیرد اما تغییری ایجاد نخواهد شد و در سیاست کلان آمریکا در ارتباط با ایران تغییر محتوایی ایجاد نمیشود. احتمال اینکه آرایش شکلی استراتژی آمریکا در ارتباط با ایران تحول پیدا کند وجود دارد همان طور که تحریمهای عادی در زمان بوش پسر در دوران اوباما به تحریمهای فلج کننده تبدیل شد و از تحریمهای فلج کننده در دوران ترامپ به تحریمهای حداکثری رسیدند؛ اکنون پیش بینی می شود، بایدن تحریمها را به شکل هوشمند با ایجاد همگرایی بیشتر میان دو سوی اقیانوس یعنی آمریکا و متحدان اروپاییاش با قالبی عمیق و دقیقتر به کار گیرد.
این استاد دانشگاه خاطر نشان کرد: اگر چه ایران از زبان نماینده خود در سازمان ملل متحد میگوید که توپ در زمینه برجام در زمین آمریکاست، اما آمریکا به راحتی آن را میتواند به سمت ایران شلیک کند و با یک امضا به برجام برگردد اما آمریکا تحریمهای خود را بر نمی دارد و ایران است که باید به وضعیت سابق بازگردد. شاید از همین روست که ایران هوشیارانه تلاش دارد از این وضعیت به نفع خود استفاده کند و مجلس شورای اسلامی تا 3 اسفند به دولت ایران که ماههای آخر کاری خود را سپری میکند فرصت داده که از پروتکل الحاقی در صورت برداشته نشدن تحریمها تا این تاریخ خارج شده و زمینه خروج از برجام را نمایان سازد به عبارتی اگر اقدام قابل توجهی در رفع تحریمها از سوی آمریکا انجام نشود از 3 اسفند ایران دیگر عضو برجام نیست.
مطهرنیا درباره نوع عملکرد بایدن در امضای 17 فرمانی که بعد از تحلیف و ورودش به کاخ سفید انجام داد گفت: صادر نکردن فرمان بازگشت به برجام، پیامی آشکار به ایران دارد که آمریکا بازگشت به برجام را اگر چه شعار انتخاباتی خود قرار داد اما در عمل اشتیاقی به آن و بازگشت فوری ندارد. همزمان شاهد هستیم که در اقدامی بیسابقه رییس ستاد ارتش اسراییل به بایدن میگوید بازگشت آمریکا به برجام میتواند برای واشنگتن و ارتباطش با اسراییل و هم پیمانانش در منطقه هزینه آور باشد و شاهد آن هستیم که اسراییل جلوی دوربینهای تلویزیونی بحث حمله به نیروگاههای هستهای ایران را مطرح و از طرحهایی سخن میگوید که در این رابطه در حال آمده شدن هستند. در همین حال کشورهای منطقه نیز با در نظر داشتن تغییرات در کاخ سفید و با توجه به همگرایی با اسراییل در حال شکل گیری جبهه "موافقت" در برابر جبهه "مقاومت" هستند و احتمال دارد زمینههای برخورد دیپلماتیک برای تحت فشار قرار دادن ایران در این زمینه نیز هرچه بیشتر شکل گیرد.
مطهرنیا با بیان این که تیم بایدن بسیار خطرناکتر از تیم ترامپ در بحث سیاست خارجی و امنیت ملی و نیز مساله ایران است اظهار کرد: نه اینکه دنبال جنگ با ایران هستند؛ از آنتونی بلینکن تا جیک سالیوان و ویلیام برنز همه اینها دیپلماتهای برجسته و دارای ریشههای عمیق در ارتباط با فشار آوردن به ایران هستند و اینکه بگوییم وندی شرمن با ایرانیها آشنایی دارد یا وزیر خارجه سابق آمریکا با ظریف در کنار رودخانه قدم زده است، بیان نکات تبلیغاتی برای شکل دادن حرکت سهلتر مذاکرات است. لزوما قدم زدن یا آشنایی یا رد و بدل پیام به این معنی نیست که آنها در پی تسهیل گذار از امتیازاتی هستند که کشورشان علیه ایران هدفگذاری کرده است بلکه دنبال این هستند از این مسایل برای رسیدن به هدفشان استفاده کنند.
این استاد دانشگاه با اشاره به این مطلب که فضای عمومی در حوزه افکار عامه مردم این معانی را در چارچوبهای غیرتخصصی نگاه میکنند تصریح کرد: اگر چه تیم بایدن نظامی و امنیتی نیست و سیاسی ـ امنیتی است اما خطرناکتر هم میتواند باشد، چرا که با توجه به سوابق عملیاتی آنها در همگرایی با اروپا بر ضد تهران میتوانند حتی بر روی مسکو و پکن تاثیرات خاص خود را بگذارند.
وی درباره برخی رویکردهای سیاسی انتخاباتی در داخل کشور که معتقد است با آمدن افرادی با رویکردهای نظامی و سختتر بهتر میتوان با آمریکا به نتیجه رسید گفت: ایران انقلاب اسلامی و نیز هویت انقلاب اسلامی به گونهای در این سالها پیش رفته است که ایران نمیتواند با وجود شعارهای انقلابی و ایدئولوژی که همواره در سطوح عالی طرح کرده و بر آن تاکید داشته است و ایران را نیز اساسا در دنیا با این هویت انقلابی میشناسند و با جهتگیریهای کلی علیه آمریکا، به راحتی از در صلح و مذاکره آن گونه که آمریکا میخواهد برآید، از این رو حتی این منطق که میگوید با دولت نظامی قدرتمند احتمال بالای پذیرفته شدن مذاکره با آمریکا و حل و فصل مسایل وجود دارد، یک نگاه آرزومندانه است.