دریافت لینک صفحه با کد QR
گروه سیاسی: روزنامه آفتاب یزد نوشت: پس از گذشت 22 روز از ماجرای سیلی زدن نماینده مجلس به صورت سرباز با برخی نمایندگان تماس گرفتیم و پرسیدیم اینکه قرار بود با عنابستانی برخورد شود چه شد؟
سوم بهمن ماه 99 بود که فیلمی چند دقیقهای حکایت از برخورد فیزیکی یک نماینده ی مجلس با سرباز ناجا داشت. اندکی بعد معلوم شد آن نماینده ی مجلس، علی اصغر عنابستانی نماینده مردم سبزوار و عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی است، دوست سابق محمود احمدینژاد و رئیس ستاد انتخاباتی او در سالهای 84 و 88.
با او تماس گرفتیم و عنابستانی در میان خنده و تعجب، تکذیب کرد و گفت که اصلا «از ماشین پیاده نشده» و اما یکی ـ دو روز بعد، فیلمهای دوربین همان حوالی و خیابانی که آن اتفاق رخ داده بود روایتی تلخ را به تصویر کشید و آن این که هم از ماشین پیاده شده و هم «برخورد فیزیکی» صورت پذیرفته!
فشار پشت فشار و در نهایت علی اصغر عنابستانی بیآن که اصل سیلی زدن را بپذیرد مسائلی همچون هتاکی و شروع ماجرا از سوی سرباز ناجا را به میان کشید. از همان ساعات اولیه نیز مجلس گفته بود ماجرا را دنبال میکند همانطور که نیروی انتظامی نیز مدعی پیگیری و برخورد با خاطی احتمالی شد.
ماجرا داشت آرام میشد که دلیگانی نماینده مجلس، خواستار برخورد با سرباز ناجا شد و همین مسئله کافی بود تا آتش رسانههای اجتماعی و مجازی بازهم داغ شود و در نهایت عنابستانی چنان که داند و دیدیم عذرخواهی کرد و نکرد! باز هم چند روز گذشت و اما دیگر از نماینده سبزوار و سرباز ناجا و اصل و فرع ماجرا و چه و چه خواهد شد، خبری نشد که نشد!
عادت کرده ایم!
سالها است به این گونه برخوردها عادت کرده ایم، سکوت میکنند، تکذیب میکنند، نصفه و نیمه میپذیرند اما و در نهایت به جای «لیوان چرا شکست؟» میرسیم به این که«لیوان که شکست» و حالا باید «لیوانی دیگر خرید» یا «لیوان را چه کسی شکست؟» و...
مجلس و چند آزمون مهم
در روزهایی که مباحث بودجهای روی بازار ارز و سکه و بورس تاثیراتی نگرانکننده گذاشته و در حالی که اطرافیان قالیباف همچنان سرگرم جمع و جور کردن پازل برای حمله به این و آن سرِ سفر به روسیه هستند و نیز در حالی که تعداد مجلس نشینانی که خودشان را برای اسباب کشی به پاستور آماده میکنند، بیشتر و بیشتر میشود؛ افکار عمومی و اذهان نخبگان به شدت به دنبال عملکردهای خاص مجلس است، مجلسی که خیلی زود معلوم شد بیشتر از آن که عملگرا باشد، شعارزده و حرف زن است و قرار نیست گرهی از گرههای افتاده به زندگی، معیشت و درآمد مردم باز کند آن هم مجلسی که رگباری از انتقاداتش، دولت را نشانه رفته که حواسش به مردم نیست و به دنبال عوامفریبی و کار انتخاباتی است و...
مردم بعد ماجراهای دناپلاس، وامهای چندصدمیلیونی، عدم رای به شفافیت آرا نمایندگان مجلس، وقت گذرانی برای اصلاحاتی که کلهم اجمعین از سوی شورای نگهبان در تضاد با قانون اساسی تشخیص داده شد و برخی حواشی دیگر؛ حالا به خوبی فهمیدهاند که دست بر قضا در این فقره ها، یعنی شعارگرایی و حرف زدگی و سیاست بازی و تلاش برای تصاحب صندلیهای آغشته به قدرت نه تنها با دولت هیچ تفاوتی ندارند که در برخی موارد از دولتیها دستی پرتر و قدرتی برتر و هوش و ذکاوتی آماده به کارتر برخوردار هستند و این یعنی دولت در کنار مجلس در روزهایی که سایه ی سنگین انتخابات به سادگی در هر محفل و حضور و سفری عیانتر از همیشه است؛ با عبور پرسرعت از مردم در همان خطوط ویژهای که درست شده تا رفت و آمد عمومی تسهیل شود نه به هواپیما رسیدن و نرسیدن نمایندگان، به تنها دغدغهای که وقت ندارند بپردازند؛ دغدغههای همان مردمی است که حدود یک سال قبل در میانه ی بلای عالمگیر کرونا پای صندوقهای رای رفتند و به آنان اعتماد کردند و این یک معنا بیشتر ندارد؛ «سلب اعتماد از مردم!»