درسهای رزی (شناخت هویت شخصی)
ROSI : Recognition of self-identity
درس دوازدهم: لطیفه
به این فکر کنین که چند تا لطیفه میدونین و اگه بخواین کسی رو بخندونین چطور اون رو براش تعریف میکنین؟
اگه قرار باشه به اون مطلب خنده دار بخندی، وقتی میخندی که شنونده اون لطیفه باهاش بخنده و تو از خنده اون، خندت میگیره.
در اصل تو لطیفه های زیادی میدونی ولی خودت به اونها نمیخندی و وقتی از اونها خندت میگیره که برای یه نفر دیگه تعریفش کنی.
این موضوع در مورد یه فیلم کمدی هم صدق پیدا میکنه و تو یه فیلم کمدی رو اگه خیلی خنده دار باشه، چند بار ممکنه ببینی اما نه برای همیشه و از اون مهمتر این که از یه جایی به بعد فقط برات به صورت مرور خاطره درمیاد و اون خاطره حالت رو خوب میکنه.
چارلی چاپلین تو یه جمع یه جک تعریف میکنه و انقدر خنده دار بوده که همه بهش میخندن
بلافاصله دوباره همون جک رو تعریف کنه اما این بار فقط چند نفر میخندن
وچاپلین برای سومین بار همون جک رو تعریف میکنه و دیگه کسی نمیخنده
همه سکوت میکنن و چاپلین بهشون میگه، یه جک هر چقدر هم خنده دار باشه، بیشتر از دوبار شما رو نمیخندونه، چطور اجازه میدین یه غم شما رو تا آخر عمر برنجونه و ناراحت کنه؟
نکته اینجاست که شما با تکرار غصه خوردن برای یه خاطره تلخ، حالا هر چی میخواد باشه، از دست دادن یه نفر، یه شکست عاطفی، یه ورشکسگتی مالی، یا حتی آسیب فیزیکی، دو جور بازخورد برای خودتون ایجاد میکنین.
اول این که همیشه در حالت قربانی باقی میمونین و چون رنج و غم اون خاطره رو با خودتون حمل میکنین، اتفاقات مشابه، مدام براتون تکرار میشه با وجود این که شما نمیخواین این اتفاق بیفته. غافل از این که شما به صورت ناخواسته و کاملا اتوماتیک دارین این اتفاقات رو صدا میکنین که به سمتتون بیان.
دومین بازخورد اینه که با این کار ذهنتون شما رو فریب میده و به جای این که مسئولیت اون اتفاق رو بپذیرین و ازش عبور کنین، به دنبال مقصر هستین و همیشه یک یا چند نفر رو به عنوان متهم به وجود اومدن اون اتفاق یا اتفاقات مشابه میدونین و نتیجه این که همه زندگیتون تحت تاثیر اون اتفاق باقی میمونه و هر اتفاق بدی که برای شما میفته، به یه ترتیبی به اون اتفاق تلخ قدیمی یه اتصال ایجاد میکنین و به جای حل صورت مساله به راحتی شونه خالی میکنین و یه مقصر رو به عنوان مسئول اتفاق جدید معرفی میکنین.
چاپلین جای دیگه ای گفته:
خوشبختی، حدفاصل این بدبختی تا بدبختی بعدی هست.
شما با تکرار غم و اندوه و در اصل سوگواری اتفاقات و خاطرات تلخ، فرصتی برای حس خوشبختی برای خودتون باقی نمیزارین و از اون مهمتر این که هیچ وقت نمیتونین با این روش مسئول زندگی خودتون و اتفاقات اون بشین و دست آخر این که همیشه یه قربانی باقی میمونین و نمیتونین موفقیت و پیروزی حقیقی رو جشن بگیرین.
همونطور که یه لطیفه نمیتونه شما رو برای همیشه بخندونه، اجازه ندین یه غم شما رو برای همیشه برنجونه.