به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۶ - ۲۲:۳۷
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۲/۱۳ ساعت ۱۷:۵۵
کد مطلب : ۲۵۹۶۹۹

فاصله ۴ میلیونی هزینه معیشت و حداقل حقوق

فاصله ۴ میلیونی هزینه معیشت و حداقل حقوق
گروه اقتصادی:  هر سال از ابتدای اسفند میلیون‌ها کارگر ایرانی، اخبار مربوط به تعیین حداقل حقوق و دستمزد کارگران در سال بعد را با تشکیل جلسات کمیته دستمزد وزارت کار دنبال می‌کنند تا بتوانند برای سال آینده خود و خانواده‌شان برنامه‌ریزی اقتصادی بهتری داشته باشند. نگرانی از تأمین هزینه‌های خانواده، نبود امنیت شغلی و فشارهای روزافزون اقتصادی و روانی، افزایش تورم و رشد قیمت کالاهای ریز و درشت مشکلات روزمره‌ای است که کارگران با آنها دست‌وپنجه نرم می‌کنند. در این بین کارگران انتظار دارند تا خروجی جلسات تعیین حداقل دستمزد به‌گونه‌ای باشد که شکاف میان درآمدها و هزینه‌های رو به افزایش زندگی آنها را به‌خصوص در روزگار کرونا بیش از گذشته پر کند.

هفته گذشته در جلسه تعیین دستمزد کارگران (با حضور نمایندگان کارگران، کارفرمایان و دولت) هزینه سبد معیشت ۶ میلیون‌ و ۸۹۵ هزار تومان تعیین شد؛ در شرایطی که در سال‌جاری حداقل حقوق کارگران ۲ میلیون‌ و ۸۰۰ هزار تومان بود و حالا سؤال اصلی این است که درنهایت حداقل حقوق برای سال آینده چند درصد رشد خواهد کرد تا هزینه‌های زندگی کارگران را پوشش دهد. البته در این بین بخش زیادی از کارگران هم فراتر از درآمد، دغدغه امنیت شغلی دارند و می‌ترسند که با افزایش هزینه‌های کارگاه‌ها از سوی کارفرماها تعدیل شوند.

مرتضی جوان است و سی‌ و چند ساله به‌نظر می‌رسد. او در ایستگاه اتوبوس خط تندرو منتظر است تا اتوبوس از راه برسد و آخر خط در ایستگاه آزادگان پیاده شود. امید دارد شاید بتواند آن حوالی کاری برای خودش دست و پا کند و روزش را با بیکاری به شب نرساند. می‌گوید تا همین چند ماه قبل در شرکت بسته‌بندی تجهیزات آزمایشگاهی کار و ماهانه ۳ میلیون تومان حقوق دریافت می‌کرده است؛ حقوقی که از حداقل قانون کار، تنها اندکی بالاتر بوده و کفاف خرج زندگی‌ش را نمی‌داده است: «با ماهی ۳ میلیون درآمد، از پس اجاره ماهی ۶۰۰ هزار تومان خانه و کمک خرج پدر و مادر و زندگی خودم و بچه‌هایم برنمی‌آمدم. آنقدر عرصه برایم تنگ شد که از شرکت دزدی کردم.» وقتی حرفش به اینجا می‌رسد، با افسوس سرش را تکان می‌دهد و می‌گوید: «اشتباه بزرگی انجام دادم و مدیران شرکت فهمیدند. مدیران شرکت هم گفتند دیگر مرا نمی‌خواهند و از کار بیکار شدم. سوءپیشینه هم در سابقه‌ام ثبت شد. به قاضی گفتم که مجبور شدم دزدی کنم، چاره‌ای نداشتم و باید خرج زندگی‌ام را می‌دادم، اما خب جرم مرتکب شده بودم و مدتی زندانی شدم.» او ۳‌ ماه است در دوره‌ای که کرونا و مشکلات اقتصادی از زمین و هوا می‌بارد، درآمدی نداشته. می‌پرسم زندگی را چطور می‌گذراند و در پاسخ با نگاهی که اشک در پس آن پیداست، جواب می‌دهد: وقتی ماهی ۳ میلیون درآمد ماهانه و بیمه داشتم، زندگی چرخش نمی‌چرخید، حالا با ماهی که معلوم نیست چقدر می‌شود، دارم زندگی می‌کنم. نمی‌دانم اسمش زندگی هست یا نه.

 پوشش۷۰ درصد هزینه‌ها با حقوق قانون کار
مهدی راننده شرکتی است که با یکی از فروشگاه‌های زنجیره‌ای معروف قرارداد همکاری دارد و ساعت ۵ صبح کارش را شروع می‌کند تا محصولات تولید روز شرکت را برای عرضه به فروشگاهی در خیابان سیمون بولیوار در انتهای اشرفی‌ اصفهانی ببرد. او می‌گوید ۲۸سال دارد و مجرد است. شرکتی که در آن کار می‌کند بیمه‌اش کرده و براساس قانون کار حقوق پرداخت می‌کند: «حقوقم بین ۲۸۰۰ تا ۳ میلیون تومان در ماه است. تا پارسال که کرونا نبود با اضافه کاری و پاداش از فروش، و مزایای دیگری که از طرف شرکت پرداخت می‌شد، گاهی تا ۴ و نیم‌میلیون تومان هم حقوق می‌گرفتم. بعد از کرونا چون فروش کم شد، پاداش و اضافه کاری حذف شد و همان حقوق قانون کار از طرف شرکت پرداخت می‌شود. می‌گوید با این که مجرد است و در خانه پدری زندگی می‌کند، حقوقش تا ۷۰ درصد هزینه‌هایش را تأمین می‌کند و ماهی حداقل ۲ میلیون تومانی کسری دارد. او می‌گوید: همکارانی دارم که مستأجرند و زن و بچه دارند. نمی‌دانم آنها چطور دارند با این حقوق زندگی می‌کنند. الان کف حقوق برای یک خانواده ۴ نفره در تهران باید به‌نظر من حداقل ۷ میلیون تومان باشد. گاهی فکر می‌کنم افرادی که با ۳ میلیون یا ۴ میلیون درآمد ماهانه دارند زندگی خود را می‌چرخانند، باید چقدر هنرمند باشند که تا آخر ماه دوام بیاورند. بعد می‌گوید: شنیده‌ام قرار است حقوق‌ها بیشتر شود، اما اگر می‌خواهند حقوق را بالا ببرند افزایش‌ها باید ۵۰ درصد الان باشد تا کارگر و افرادی مانند من زندگی‌شان به نقطه سر به سر برسد؛ نه این که زیر خط فقر دست و پا بزنند.»

 نگرانی از افزایش حقوق و بیکاری
مرجان در یک شرکت بخش خصوصی کار می‌کند و می‌گوید با این که کارمند است در لیست بیمه‌ای که برای تأمین اجتماعی ارسال می‌شود، او را کارگر بخش خدمات معرفی کرده‌اند. او می‌گوید: «حقوقم ماهی ۲ میلیون‌ و ۳۰۰ هزار تومان است؛ یعنی ۵۰۰، ۶۰۰ هزار تومان کمتر از حداقل حقوق مصوب. مدیر شرکت آخر سال قبل به‌دلیل این که حقوق‌ها برای امسال بیشتر می‌شد و کرونا هم درآمد شرکت را کم کرده بود، چند نفر را بیکار کرد و به ما گفت نمی‌تواند حقوق‌ها را به اندازه مصوب افزایش دهد و اگر کسی مشکلی دارد می‌تواند برود. او با دلخوری می‌گوید: کار افرادی که تعدیل شدند گردن ما که در شرکت مانده‌ایم افتاده است. هیچ اضافه کار و مزایایی هم شرکت پرداخت نمی‌کند. می‌ترسم امسال درحالی‌ که کرونا هنوز هست و درآمد شرکت بهتر از قبل نشده، با افزایش حقوق‌ها دوباره یک عده را از شرکت اخراج کنند. او با لحنی ملتمس‌گونه می‌گوید: افزایش ۲۰ درصدی یا ۳۰ درصدی حقوق یا بالاتر از آن، حتما خوب است اما خیلی از شرکت‌ها به این بهانه نفرات خود را اخراج می‌کنند تا افزایش حقوق سبب وارد شدن فشار مالی به آنها نشود؛ برای همین می‌ترسم از افزایش حقوق‌ها.

او بعد دلیل دیگری برای بی‌میلی‌اش برای افزایش حقوق‌ها می‌آورد و ادامه می‌دهد: الان زندگی من با ماهی ۲ میلیون و  ۳۰۰هزار تومان سخت می‌گذرد. همسرم کار می‌کند و با درآمد او نزدیک ۷میلیون تا ۷میلیون‌ و ۵۰۰ هزار تومان درآمد داریم. یک دختر دارم و با این حال خیلی وقت‌ها در خرج زندگی می‌مانیم. فقط باید ماهی ۳ میلیون‌ و ۵۰۰ اجاره بدهیم و با قسط و قرض‌هایی که صاف می‌کنم، دیگر چیزی برای خودمان نمی‌ماند. او از مشکلات زندگی و نگرانی از بیمار شدن حرف می‌زند و می‌گوید، بیماری یعنی مصیبتی بزرگ: اگر من یا همسرم بیکار شویم، آن موقع باید از شهر برویم؛ برای همین است که می‌گویم افزایش حقوق‌ها برای من و امثال من، نه‌تنها کمک نیست، که یک خطر جدی است؛ البته اگر حقوق‌ها هم افزایش پیدا نکند با این شرایط رشد اجاره و... به‌زودی ما باید از شهر برویم و در حاشیه ساکن شویم.»

چه‌کسی گفت حقوق‌ها زیاد می‌شود؟
سال سیاه کرونا که آغاز شد، خیلی‌ها بیکار شدند. کسب‌وکارها از رونق افتاد و مشاغل بسیاری از بین رفت. آنهایی که کسب‌وکارشان راکد شده بود، برای تأمین زندگی خود چاره را در کار روزمرد دیدند و برای همین، تعداد آنهایی که در یک سال گذشته، گوشه خیابان‌ها و میدان‌ها را قرق کردند، بیشتر از هر زمان دیگری شده است؛ کارگرانی که انتظار می‌کشند تا کسی بیاید و دستشان را بگیرد تا برای یکی، دو روز یا چند ساعت هم که شده شغلی به آنها بدهد؛ کارگرانی که دغدغه‌شان نه افزایش حقوق ماهانه، که پیدا کردن کار با درآمدی برای گذراندن چند روز از زندگی است. بیشترشان از اتباع برخی کشورهای همسایه‌اند، اما بینشان می‌توان ایرانی‌های زیادی را پیدا کرد. احمد، کارگری پا به سن گذاشته با چشمانی سبز است که می‌گوید از جوانی بنایی یاد گرفته و برای پیدا کردن کار ساعت‌ها کنار خیابان منتظر می‌ماند. او می‌گوید: کارگرانی که روزمزد هستند، ممکن است ۳ روز کار کنند و هفته‌ها بیکار بمانند. برای همین مجبوریم برای یک روز کار ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار تومان، بسته به نوع کاری که از ما می‌خواهند دستمزد دریافت کنیم. تا این قیمت‌ها را می‌گوییم، دستمزد ما را با دستمزد کارمندان مقایسه می‌کنند. بعد با اشاره به تعداد کارگرانی که منتظر کسی برای پیشنهاد کار هستند، حرفش را ادامه می‌دهد: این آدم‌ها شاید در ماه چند روز کار گیرشان بیاید. ما چیزی به اسم حقوق نداریم که از جایی بگیریم و منتظر این بمانیم که ببینیم حقوق‌ها کی زیاد می‌شود. بعضی از این بچه‌ها که بنیه بیشتری برای کار کردن دارند، شاید ماهی ۴ میلیون درآمد داشته باشند، اما همین‌ها که جان کار کردن دارند با همه قناعتی که می‌کنند، سر ماه نشده دستشان خالی است. حداقل حقوقشان باید دوبرابر شود تا از پس خرج زندگی بربیایند. حرفی که احمد می‌زند با خنده کارگران دیگر روبه‌رو می‌شود. هیچ کارگری در جم، تاکنون در یک‌ ماه ۶ میلیون دریافتی نداشته، اما می‌گویند در ماه همین حدود هزینه زندگی‌شان است؛ هزینه‌هایی که باعث شده بسیاری از کارگران منتظر کنار خیابان، بدهکارانی باشند که قرار نیست هیچ‌وقت رقم بدهی آنها به صفر برسد.

حقوق ۷میلیونی هم کافی نیست
بین گروه‌های کارگری به‌نظرمی‌رسد برخی کارگران و کارمندان خوش‌شانس‌ترند که وضعیت استخدامی دارند. این موضوع امنیت شغلی آنها را تضمین کرده و حقوقشان را هم نسبت به دیگر کارگران و همقطارانشان بالاتر برده است. سعید، کارگر رسمی یکی از شرکت‌های بزرگ خودروساز است. ۶ سال است در این شرکت مشغول به کار است. او از حقوق ۸ میلیون و ۷۵۰ هزار تومانی ماهانه خود صحبت می‌کند و می‌گوید: با کسر مالیات و موارد دیگر حدود ۷ میلیون‌ و ۵۰۰ هزار تومان حقوق می‌گیرم. این حقوق کفاف زندگی خانواده ۳ نفره‌ام را که به‌زودی ۴ نفر می‌شود، نمی‌دهد. او معتقد است افزایش کم سالانه حقوق کارمندان و کارگران شکاف میان درآمدها و هزینه‌های زندگی را افزایش داده است: هر وقت قرار است حقوق‌ها اضافه شود، مدت‌ها آن را در رسانه‌ها اعلام می‌کنند. این موضوع باعث شده قبل از افزایش حقوق‌ها، قیمت همه‌چیز بالا برود. افزایش حقوق ۲۰ درصد می‌شود و گرانی و تورم ۴۰ درصد بالا می‌رود. این باعث شده که حتی من با درآمد نسبتا بالایی که دارم باز هم کم بیاورم. سعید می‌گوید، در شرایط فعلی باید حقوقش ماهی ۱۲میلیون تومان شود تا از پس مخارج فرزندی که در راه دارد بربیاید: با حقوق کمتر از این، اصلا فکر این که چطور باید زندگی کنم سخت است. خدا می‌داند که با کمتر از این، واقعا نمی‌شود یک زندگی معمولی و بدون تشریفات در تهران را اداره کرد.

حقوق‌ها را دوبرابر کنید
بسیاری از افراد برای زندگی خود استانداردهایی را تعریف کرده‌اند که براساس این استانداردها هزینه می‌کنند. برخی با وجود مهارت‌هایی که دارند تا پیش از کرونا سطح زندگی خود را با این استانداردها تعریف کرده و توانسته بودند میان درآمد و هزینه خود تناسب ایجاد کنند. با این حال کرونا حساب و کتاب این خانواده‌ها را بر هم زده است و فاصله میان درآمدها و هزینه‌ها به تبع مشکلات افزایش یافته است. مهری، مربی خیاطی است. او به همشهری می‌گوید، تا قبل از کرونا از محل آموزش به هنرجویان ماهانه ۵ میلیون تومان درآمد داشته است که با احتساب حقوق بازنشستگی همسرش این عدد به حدود ۸ میلیون تومان می‌رسید. او ادامه می‌دهد: با درآمدی که قبل از کرونا داشتیم با حداکثر صرفه‌جویی‌ها می‌توانستیم گلیم خودمان را از آب بیرون بکشیم. بعد کرونا ناگهان درآمد ۸ میلیون تومان در ماهمان، به کمتر از یک‌سوم رسید و این وضعیت سبب شد خانواده ما با مشکلات زیادی روبه‌رو شود. او از این که بیمه نیست و با درآمد محدودی که دارد نمی‌تواند بار زندگی را به‌درستی بر دوش بکشد، می‌گوید: حقوق همسرم که بازنشسته فرهنگی است، ۲ میلیون‌ و ۸۰۰ هزار تومان است و با درآمد من، این عدد به ۴ میلیون تومان هم نمی‌رسد. برای این که حداقل استانداردها در زندگی ما رعایت شود باید حقوق‌ها حداقل دو برابر شود.
مرجع : روزنامه همشهری
پربيننده‎ترين مطالب و خبرها