درسهای رزی (شناخت هویت شخصی)
ROSI : Recognition of self-identity
درس بیست و ششم:اشتراک
شراکت، مشارکت، اشتراک، شریک، مشترک، چقدر این واژه‌ها در زندگی با شما مرتبط هستن و مفهوم حقیقی این واژه‌ها در زندگی شما چطور جریان پیدا میکنن؟
در حقیقت در موقعیت‌هایی از زندگی که شما به دنبال هدفی هستین مجبور به اشتراک گذاری هستین اما محدوده و نوع اشتراک گذاری شما در موقعیت‌های مختلف، متفاوت هستن.
به عنوان مثال شما در شرکتی مشغول به کار میشین و روزانه 8 ساعت برای اون شرکت کار میکنین، در این مثال، شما تخصص، تجربه، نیروی فکری یا فیزیکی، یکی از اینها یا همه این موارد رو با اون شرکت به اشتراک میزارین برای مدت 8 ساعت در روز و در عوض این مشارکت، مبلغی رو به عنوان دستمزد دریافت میکنین. محدوده این اشتراک، زندگی خصوصی شما نیست و شما در شرکت زندگی نمیکنین. شرکت هم مواردی رو برای شما به اشتراک میزاره، مثل امکانات مختلفی که در اختیار شما قرار میده.
در مورد رفاقت، محدوده و نوع اشتراک گذاری فراتر میره و شما محدودیت زمانی رو حذف میکنین و تعهدات مکتوب رو از میون برمیدارین، ممکنه زندگی خصوصی خودتون رو هم به اشتراک بزارین و خروجی این اشتراک در مورد شما میتونه، حمایت، حال خوب، پشتیبانی و خیلی موارد دیگه از این دست باشه.
نکته اینجاست که محدوده مشارکت دقیقا متعلق به شماست اما یک نفر دیگه هم اونجا وجود داره و بر اساس نوع و شکل مشارکتی که به وجود اومده، شما و طرف مقابل شما، وظایف، اختیارات و محدوده‌ای رو برای خودتون تعیین میکنین.
در موقعیت‌های مختلف زندگی شما مواردی مثل تجربه، تخصص، احساسات، حمایت، پشتیبانی، احترام و یا تعهد رو به اشتراک میگذارین و یا اونها رو در محدوده اشتراک مورد نظر دریافت میکنین.
باید اشاره کنم که شما در هر کدوم از این مشارکت ها، نمیتونین از محدوده اشتراک خارج بشین و اون رو جابجا کنین، چون دیگه مالک اون قسمت نیستین و توانایی به اشتراک گذاشتن موضوعی رو ندارین.
تاثیرگذارترین اشتراک زندگی اکثر آدمها شراکت عاطفی هست، چون محدوده زیادی به اشتراک گذاشته میشه و مدیریت مالکیت و اشتراک در این مشارکت، حساس و در عین حال بسیار مهم هست.
در زندگی مشترک و عاطفی، زن و مرد هر کدوم بیشترین مواردی که میشه به اشتراک بگذارن و به مشارکت میگذارن و خوب محدوده عمل هر کدوم اونها هم بسیار گسترده میشه.
نکته اینجاست که شما مالک قسمتی هستین که به اشتراک گذاشتین، نه مالک قسمتی که شریک عاطفی شما به اشتراک گذاشته و علاوه بر اون هیچ مالکیتی در خارج از محدوده اشتراک برای شما وجود نداره، همونطور که خودتون اجازه نمیدین در محدوده بیرون از مشارکت، کسی مالک شما باشه.
این موضوع دقیقا در تمامی مشارکت‌ها میتونه مشکل ساز بشه و تعادل و شکل ارتباط رو به دلیل مالکیت بدون اشتراک، به هم بزنه.
مثل کارمندی که روزی 8 ساعت در شرکتی کار میکنه اما خودش رو مالک شرکت میبینه و یا رفیقی که وظیفه رفیقش میدونه که هر کاری براش انجام بده. در مورد ارتباط عاطفی هم همین موضوع به شکل بسیار گسترده‌تری وجود داره.
درسته که اشتراک بسیار وسیعی در رابطه عاطفی و زندگی مشترک وجود داره اما هر کدوم از طرفین دارای محدوده اختصاصی خودشون هستن و طرف مقابل باید به این محدوده احترام بزاره و وارد اون نشه.
این موضوع میتونه به بحث مالکیت و دوست داشتن هم کشیده بشه و به همین دلیل این مطلب رو با این نکته تموم میکنیم که:
من تو را دوست دارم، پس به تو نیاز دارم
دریافت لینک صفحه با کد QR