رضا صادقیان
جهان به هم پیچیده امروز مهاجرت را به عنوان نوعی از جابجایی شهروندان از کشور مبدا به مقصد پذیرفته است. شهروندانی که بنا به دلایل متعدد از محل اسکان و زندگی خود به نقطهای دیگر تغییر مکان میدهند و بیش از دوازه ماه در محل جدید زیست میکنند را میتوان به عنوان مهاجران در نظر گرفت. اما آنچه در میان مهاجران ایرانی در حل وقوع بوده و هست با گونههای دیگر مهاجرت تفاوت معناداری میدهد.
براساس اطلاعات منتشر شده در کتاب «سالنامه مهاجرتی ایران - 1399» که توسط معاونت علمی فناوری ریاست جمهوری و توسط رصدخانه مهاجرت ایران آمده است؛ جمعیت ایرانیان در داخل کشور طی سالهای 1990 میلادی از 631339 نفر تا سال 2019 به عدد 1301975 نفر رسیده است. در کمتر دو دهه شمار مهاجران ایرانی به بیش از دوبرابر رسیده است. این آمار حکایت از آن دارد که طی تمام این سالها شمار شهروندانی که دشواریهای مهاجرت و اسکان در کشوری دیگر و آغاز زندگی جدید را به جان خریدهاند به صورت صعودی بوده است. شهروندانی که برای رسیدن به خواستههای معقول و پاسخ دادن به مطالبات زندگی روزمره و اطمینان حاصل کردن از فردای بهتر تمام داشتههای خود را در ایران رها ساخته و به کشوری دیگر رهسپار شدهاند.
براساس نظرسنجی که از شهروندان ایرانی خواستار مهاجرت و توسط همین مرکز در سالهای اخیر انجام شده است، بالاترین نرخ مهاجرت میان تحصیلکردگان و کسانی بوده که تحصیلات دانشگاهی داشتهاند، در این جدول آماری به آمار کارگران ساده، متخصصان، مدیران ارشد و طیفهای دیگر نیز برای مهاجرت روبرو هستیم. همچنین در همین نظرسنجی مشخص شده است که علت اول تمایل به مهاجرت در میان افراد، «توان برنامهریزی برای آینده، امنیت روانی و امکان تامین نیازهای دلخواه» عنوان شده است. به عبارتی دیگر این افراد به دلیل نداشتن و یا عدم احساس نداشتن و یا نتوانستن برنامهریزی برای سالهای آینده و نداشتن امنیت روانی ترجیح دادهاند که رفتن از کشور را به ماندن و ساختن زندگی در داخل ایران الویت دهند.
احتمالا مسئولان رصدخانه مهاجرت ایران و یا سازمانهایی که در پی تهیه چنین گزارشی برآمدند در پی آن بودهاند که پدیده و یا بحران مهاجرت ایرانیان به کشورهای مقصد را تا حدودی برای سیاستگذاران و مسئولان امر مدون و آنان را تا حدودی نسبت به آمارهای واقعی مهاجران ایرانی و پیامدهای مهاجرت تحصیلکردگان برای آینده ایران توجیه کنند و همانطور که از متن گزارش 350 صفحه مشخص است، این همه در راستای تهیه گزارش جامع و بهدور از هیاهوی رسانهای انجام گرفته و توجه شده است که از بهروزترین و جامعترین آمارها استفاده شود. اما نتایج این گزارش نشان از آن داد که میزان رو به افزایش مهاجران تحصیلکرده، بازرگانان و کسانی که از راه سرمایهگذاری به کشورهای دیگر مهاجرت میکنند آنقدر رو به فزونی بوده، که حداقل در همین گزارش مشخص است آنچه به عنوان مقدمه و پیشگفتار آمده است، با آمارهای مندرج در گزارش ناهمخوان است. چرا که نمیتوان همزمان از آمار رو به افزایش مهاجرت ایرانیان طی سالهای اخیر سخن گفت و این همه را با توجه به آمارها مستند کرد و از سویی دیگر به منتقدان گفت نه تنها پدیده مهاجرت در دنیای امروز و برای کشور ایران امری غیرعادی و خارج از تصور نیست، بلکه سایر کشورها نیز با همین دشواره روبرو هستند.
مسئله اساسیتر آنجاست که میزان مهاجرت ایرانیان به کشورهای پیشرفتهتر بوده است؛ آمریکا، آلمان، بریتانیا، هلند، اتریش، فرانسه را میتوان به عنوان کشورهای مقصد عنوان کرد. در واقع مهاجران مکانی را برای زندگی انتخاب کردهاند که براساس شاخصهای اقتصادی از رفاه بیشتری نسبت به مکان گذشته برخوردار بودهاند. از سویی دیگر کسانی که ایران را به عنوان مقصدی برای مهاجرت و ورود به داخل کشور انتخاب کردند از کشورهای افغانستان، عراق و سوریه بودهاند. در واقع ما با جمعیت مهاجرانی روبرو هستیم که پس از کسب تحصیلات تکمیلی و متخصص شدن در یک حوزه کاری بخصوص به کشوری مدرنتر رفته و توان، دانش و تجربه خود را برای سالهای متمادی در اختیار آنان قرار میدهند و از سویی دیگر با مهاجرانی سر و کار داریم که از تخصص خاصی برخوردار نیستند و در نهایت در بخشهای مختلف به کارهای یدی مشغول میشوند.
همانطور که در بخش اول این نوشتار آمد پدیده مهاجرت در دنیای امروز بخش جدانشدنی از تغییرات دنیای مدرن است، اما میتوان با انجام سیاستگذاریهای مناسب، رفع برخی از موانع در حوزه کسب و کارهای بخش خصوصی و ایجاد امنیت روانی برای سایر شهروندانی که به گزینه مهاجرت اندیشه میکنند از سرمایه، توان، دانش و تجربیات آنان در داخل کشور بهتر از امروز بهرهجویی کرد.