گروه اقتصادی: اکبر شوکت (عضو هیات امنای سازمان تامین اجتماعی) در خصوص آسیبشناسی کارگرانِ قرارداد موقت گفت: متأسفانه عقد قراردادهای موقت فرهنگ بدی را در جامعه حاکم کرد و تبعات مختلفی داشت. ببینید کارگران رسمی در دهه ۶۰ و ۷۰ بهرهوری بیشتری داشتند، همچنین رفتار این کارگران در محیط کار، اجتماع و حتی در درون خانواده زمین تا آسمان با رفتار کارگرانِ قرارداد موقت فرق داشت. کارگرانی که با قراردادهای سه ماهه و با ترس و لرز کار میکنند، امید به آیندهی کمتری دارند و این موضوع تأثیراتِ مخربی بر بهرهوری آنها میگذارد.
او ادامه داد: کارگرانی که اطمینان ندارند آیا سه ماه دیگر در محیط کارِ کنونیشان باقی خواهند ماند یا نه، دیگر شجاعت و جسارتِ کارگران رسمی را ندارند. کارگرانِ امروز با این ترس و نگرانی مواجه هستند. متأسفانه قراردادهای موقت، فرهنگ عمومی جامعهی ما را هم تغییر داده است. امروز مؤلفههایی چون شجاعت، انگیزه و امید به آینده از فرهنگ ما رفته است؛ دیگر هیچ کارگری در هیچ محیط کاری جرأت ندارد از نیازش به تشکلهای کارگری بگوید. عضو هیات امنای سازمان تامین اجتماعی اظهار داشت: چرا به سمت تشکلهای یکنفره به جایِ تشکلهایی که دارای هیأت مدیره بودند، میرویم؟ چرا تا این میزانِ با ریزشِ شوراهای اسلامی کار مواجه بودهایم؟ چرا علیرغم اینکه در قانون کار از سال۷۰، بحث انجمنهای صنفی و هیأت مدیرههایشان مطرح شد اما جز یکی دو صنفِ رانندگان و کارگران ساختمانی، به این سمت نرفتند؟ چون کارگرانِ قرارداد موقت شجاعت خود را از دست دادهاند.
چرا شوراها تضعیف شدند؟
شوکت با تأکید براینکه شوراهای ما در کارخانهها از قدرتِ فوقالعادهای در دهههای ۶۰ و ۷۰ برخوردار بودند، گفت: ریزش این شوراها همزمان با گسترشِ قراردادهای موقت، تنها به کارگران ضربه وارد نکرد بلکه کارفرمایان و اقتصاد کشور هم آسیب دیدند. از جمله دلایلی که در کشورهای پیشرفتهی دنیا تشکلها را به رسمیت میشناسند و آنها را تقویت میکنند، این است که آنها به این باور رسیدهاند که وجود تشکلهای قوی و مستقلِ کارگری و کارفرمایی، یکی از دلایل ریشهکن کردنِ فساد در جامعه است. هرجا تشکلهایِ کارگری قوی باشد، رانت و واسطه کمتر و به تبعِ آن میزانِ فساد هم پایینتر است.
او ادامه داد: در حالِ حاضر، اکثر اعتراضاتی که منجر به حقخواهی و درست شدنِ یک مسیر میشود یا توسط بازنشستگان انجام میشود و یا گروههایی که در حوزه و حرفهی خدمات هستند؛ متاسفانه بخش صنعت ما خیلی ضعیف شده است و دود اینها هم به چشم جامعهی کارگری، هم دولت و هم کارفرمایان میرود. کارفرمایان فکرمیکنند با ترساندنِ کارگران، بهرهوری را بالا میبرند، اما این بهرهوریِ کاذب است و در میانمدت و بلندمدت کارفرما را به زمین خواهد زد. شوکت گفت: وقتی بهرهوری نباشد حتی کارفرمای بخش صنعت هم به تدریج از این حوزه به سمت حوزهی دلالی و واسطهگری میرود؛ یعنیعدم توجه به نیروی کار و نیروی انسانی، که در کشورهای پیشرفته به عنوانِ اصلیترین سرمایههای کشور مورد توجه قرار میگیرند، باعث شده است که به جایِ حرکت در مسیرِ صنعتیشدن، واسطهگری و دلالی در اکثر بخشهای اقتصادی کشور حاکم شود.
عضو هیات امنای سازمان تامین اجتماعی با بیانِ اینکه قرادادهای موقت، ضرباتِ فوقالعاده بنیادینی به کشور وارد کرده است، گفت: من برای آیندهی سازمان تامین اجتماعی با تصمیماتی که به خصوص در دو سه سال اخیر گرفته شده است، نگرانم. اگر تشکیلات فوقالعاده قدرتمندی داشتیم آنها اجازه نمیدادند چنین تصمیماتی گرفته شود. اگر وضعیت به همین روال پیش برود، برای چند سال آینده، روزهای وحشتناکی هم برای تامین اجتماعی و هم جامعهی کارگری پیشبینی میکنیم. اکبر شوکت در خصوص علت افزایشِ قرارداهای موقت گفت: دلیلِ اصلی آن فشار بیش از اندازهی تیمهای اقتصادی دولتها در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و متأسفانه ناآگاهیِ جامعهی کارفرمایی است که با این تیمهای اقتصادی، که اکثرا تیمهای رانت و واسط هستند، کار میکنند. کارفرمایان هم که به دنبال سودِ چندروزه و چندمرحلهای هستند، به بلندمدت نگاه نمیکنند.
طرحهایی که ناکام ماند!
او ادامه داد: تشکلهایِ کارگری برای نجاتِ کشور از دستِ این افراد، پیشنهادهایی ارائه دادهاند، مثل بحث تعاونیهایِ کارگریِ جایگزینِ پیمانکاران. ۲۰درصد از جمعیت کارگری کشور در حوزهی پیمانکاری هستند و ما میتوانیم پیمانکاران و این شرکتها را حذف و در قالبِ تعاونیهای کارگری به کارگران واگذار کنیم. ما این طرح را نوشته و به نمایندگان و وزارت کار ارائه دادیم اما متأسفانه دریغ از پیگیریِ! ببینید در بخش تعمیر و نگهداری یکی از پتروشیمیها، این کار اجرا شد، کسی باور نمیکرد اما ما در آنجا پیمانکار را حذف و کار را به کارگران در قالب تعاونی دادیم و همین باعثِ سه برابر شدنِ حقوق کارگران شد. ببینید آن پیمانکار چه پولی را به جیب میزد!
عضو هیات امنای سازمان تامین اجتماعی افزود: دومین اقدام، پیشنهادی تحت عنوان سامانهی جامع کار ایران بود البته نه این سامانهای که وزارت کار راه انداخته است، بلکه فوق العاده قویتر از این بود که متأسفانه راه نیفتاد و برای اینکه ما را ساکت کنند، سامانهی جامع روابط کار را اجرایی کردند که هنوز هم بعد از گذشت ۶ سال ناقص است؛ یعنی بر سرِطرحِ بزرگی که ما دادیم، کوبیدند و یک خروجی با هزار ایراد بیرون دادند!