گروه سیاسی: یك واعظ دینی گفت: رأیگیری و انتخابات بیشتر از این که بخواهد جامعه ما را آباد کند، میتواند جهان را آزاد کند. چون ملت ایران، اگر از حضور در رأی گیریها و در امتحان انتخابات، سربلند بیرون بیاید، کافی است برای اینکه حضرت ظهور کنند.
گفتوگوی حجتالاسلام علیرضا پناهیان با خبرگزاری فارس را در ادامه بخوانید:
مهمترین کار امام زمان بعد از ظهور، حکومت و حکمرانی است
آیا برای برقراری ارتباط با امام زمان (عج) به عنوان حجت خدا و واسطه فیض الهی ابعاد عاطفی و اعتقادی کفایت میکند؟
ما غالباً ارتباطمان با اولیاء خدا اولاً اعتقادی و ثانیاً عاطفی است و خیلی هم خوب است. اینها را نمیخواهیم انکار کنیم، اما ماجرا نباید به همین دو ارتباط ختم شود؛ بلکه باید یک ارتباط سیاسی هم با حضرت ولیعصر ارواحنا لهالفداه برقرار کنیم. کما اینکه با اباعبدالله الحسین علیهالسلام هم اگر میخواهیم ارتباط برقرار کنیم باز باید وجه سیاسی این ارتباط را روشن و بلکه پررنگ قرار دهیم. طبیعتاً ارتباط عاطفی اکثر ما بر محور مصائب اهل بیت است. این مصائب به دلایل کاملاً سیاسی رخ دادهاند. اباعبدالله الحسین علیهالسلام را به خاطر اینکه اخلاقشان خوب بود یا نماز خواندن خوبی داشتند، به شهادت نرساندند!
طبیعتاً اگر امام زمان اروحنا له الفداه هم ظهور بفرمایند، مهمترین چیزی که دیده خواهد شد، حکومت و حکمرانی ایشان و حضور ایشان در عرصه سیاسی است. به عبارتی، قدرت را در دست خواهند گرفت. ما صرفاً دنبال ظهور یک انسان عارف نیستیم. البته ایشان عارف به خدا هستند و از ایشان هیچکس معرفت بیشتری نسبت به خدا ندارد؛ بلکه به جهت سیاسی ما منتظر هستیم تا غربت ایشان برطرف شود و غیبت به پایان برسد و حضور در صحنه سیاسی پیدا کنند.
کسانی با امام زمان ارتباط خوبی دارند که در عرصه سیاسی مرتبط شوند
در جامعه، افراد زیادی داریم که رهبانیت در پیش گرفتهاند و به اعمال عبادی خود مشغول هستند. به نوعی کاری به کار سیاست و حکومت ندارند. این رفتار و نوع ارتباط آنان با امام زمان مشکل دارد؟
ما هر چقدر ارتباط اعتقادی یا عاطفی خوب با حضرت برقرار کنیم، اما اگر ارتباط سیاسی با حضرت نداشته باشیم و نگاهمان به ظهور حضرت، حضور ایشان در عرصه سیاست نباشد، ارتباط ناقصی خواهیم داشت. اساساً کسانی میتوانند از نظر اعتقادی و عاطفی ارتباط کاملی با حضرت داشته باشند که این ارتباط را در عرصه سیاسی تعریف کنند.
ارتباط با امام زمان اگر سیاسی نباشد، ناقص است
چطور باید این ارتباط سیاسی را با حضرت برقرار کنیم؟
تعریف کردن این ارتباط در عرصه سیاسی یعنی اینکه ما منتظر ظهور باشیم تا ایشان، جهانیان را از ظلمت و ظلم نجات بدهد. چنین تقاضایی، تقاضای فردی نیست. ما وقتی با حضرت ارتباط داشته باشیم و برای اینکه حضرت بیایند، آرزومند باشیم تا حکومتشان را ببینیم و حکمرانانی را که زیر سایه ایشان به عنوان نمایندگان ایشان حکومت خواهند کرد، ببینیم، ارتباط سیاسی ما برقرار شده است. این ارتباط عاطفه انسان را هم بیشتر میکند؛ اعتقاد انسان را هم عمیقتر و راسختر خواهد کرد. ارتباط با حضرت ولی عصر علیهالسلام اگر ارتباط سیاسی نباشد، نه تنها ناقص است بلکه ممکن است کم کم موجب انحراف شود. انحراف مثل این که کسی دنبال این باشد که در گوشهای خدمت حضرت برسد و دیداری تازه بکند و بگوید برای من کافی است. دیگر دعا برای فرج نکند و تمنا برای ظهور و حکومت ایشان نداشته باشد. این ارتباط، ناقص و بلکه انحرافی است. طبیعتاً این افراد هم موفق به دیدار حضرت نخواهند شد. موفق به دسترسی به حضرت ولیعصر ارواحنا لهالفداه هم نخواهند شد.
امام زمان، قدرت را در اختیار و در خدمت برقراری عدالت قرار میدهد
در حال حاضر اگر کسی بخواهد با حضرت ارتباط برقرار کند، جنس فعالیتهایی که باید انجام بدهد، چیست؟
اگر ما میدانیم اصل کاری که حضرت خواهند کرد، حکومت است و اصل کاری که حضرت خواهند کرد در عرصه سیاست خواهد بود، حتی آن شعار عدالت هم که میدهیم، همین رویکرد را خواهد داشت. ایشان قدرت را در اختیار و در خدمت برقراری عدالت قرار میدهد. اگر ارتباط سیاسی با حضرت داشته باشیم و انتظارمان یک انتظار سیاسی باشد، جنس انتظار ما به گونهای خواهد بود که هماکنون اگر میخواهیم برای ظهور مقدمهسازی کنیم یا خودمان را به حضرت ولیعصر ارواحنا له الفداه مقرب کنیم، باید کار سیاسی و اجتماعی کنیم. کار اجتماعی که نتیجهاش سیاسی است. کار اجتماعی که نتیجهاش سیاسی نیست هم داریم؛ مثل این که فرد به آمریکا برود و به فقرا کمک کند و با نظام سلطه و سلطهگرانی که این همه ددمنشی دارند و این همه ظلمی که میکنند، کاری نداشته باشد، بلکه به نظام سلطه بگوید که تو هر چه جنایت بکنی ما این جا مردم را تسکین میدهیم تا تو به حیات خودت ادامه بدهی. اینها کارهای اجتماعی و مردمدوستانهای است که نه تنها ضدنظام سلطه که تولیدکننده فقر و محرومیت است، نیست؛ بلکه به نظام سلطه کمک میکند.
باید سیاست را از دست ظالمان و فقیرسازان نجات داد
یعنی فرضاً نباید به نیازمندان و محرومان کشور آمریکا و دیگر کشورهای ظالم کمک کرد؟
خیر، در آمریکا و در کشورهای پر از ظلم و فساد هم باید به محرومین کمک کرد و در این تردیدی نیست، ولی کمکی که به ریشهکن کردن فقر و فساد و ظلم منجر شود. در کنار این کمک باید نیمنگاهی به عرصه سیاست داشت و در حد توان، سیاست را از دست ظالمان و فقیرسازان نجات داد. خیلی از جوانان سوال میکنند که ما الآن چه کار کنیم به امام زمان ارواحنا لهالفداه مقرب شویم. خواندن دعای عهد و نمازهای سر وقت، رعایت تقوا و ادای حق والدین و همچنین تا آن جایی که میشود، ظلم به دیگران نکردن در حیطه زندگی شخصی لازم است. شما منتظر هم نباشید. انجام اینها لازم است، اما اگر کسی میخواهد به حضرت ولی عصر ارواحنا لهالفداه در کنار اینها مقرب شود و بلکه بالاتر از اینها مقرب شود و شاید بعضاً قبل از اینها مقرب شود، باید خدمت به عرصه سیاسی کند. عرصه سیاسی را برای حضور حضرت منتظر کند. در عرصه سیاسی مقدمهسازی برای ظهور کند.
خدمت به ظهور حضرت، گاه از دینداری شخصی هم بالاتر است
یعنی فعالیت در عرصه سیاسی قبلتر و مهمتر از اقدامات شخصی و فردی دینداران محسوب میشود؟
بله، برای این که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در برخی از موارد در جریان دعوت به قومی مثل قوم بنیربیعه فرمودند که بیایید مرا کمک کنید و بیایید عهد ببندیم باهم که از من حمایت کنید ولو اعتقاداتتان درست نشود. به آن خدایی که من دعوت میکنم اگر شما موحد نشدید هم بیایید از من دفاع کنید. چطور رسول خدا نیاز به قدرت داشت تا بتواند اسلام را گسترش بدهد و در این راه حتی از پیمان آنان که اعتقاداتشان کامل نبود هم استفاده میکرد؟ شاید حضرت قبول کنند از خدمت ما هم استفاده کنند، اگرچه ما فرد بسیار عارف و زاهدی نباشیم. ما باید دینداری شخصی خودمان را انجام بدهیم در آن تردیدی نیست، اما همراه این دینداری فردی و مهم تر از آن و گاهی از اوقات قبل از دینداری فردی باید چه کار کنیم؟ خدمت به ظهور حضرت کنیم و آن خدمت هم چیزی از جنس سیاست خواهد بود. چون ظهور چیزی از جنس سیاست است.
برای اصلاح و پرشور کردن انتخابات چه باید کنیم؟
باتوجه به این وظیفه سیاسی ما برای مقدمهسازی ظهور امام زمان (عج)، رویدادهایی مانند انتخابات کشور چه اهمیتی دارد؟
انتخاباتی که در پیش داریم، زمینههایی را برای ما فراهم میکند که خدمت سیاسی به نظام جمهوری اسلامی برای رونق بخشیدن، اصلاح انتخاب و انتخابات پرشور کنیم. این کار را انجام بدهیم، روشنگری و گفتوگو کنیم. گفتوگویی مشابه آنچه که حضرت زهرا (س) انجام داد. ایشان ۴۰ روز در خانه کسانی را میزد که تقریباً شاید حضرت یقین داشت که هیچ کدام از آنها جواب مثبت نخواهند داد. از آبروی خودش مایه گذاشت. دختر پیغمبر عزیزترین فرد مدینه، در خانههای این افراد را میزد. خدا میداند که برای این که حضرت زهرا (س) به در خانه آنها برود، آن افراد چقدر نالایق بودند، ولی اقدام سیاسی است و باید هم حضرت انجام بدهد.
البته ما در قرآن کریم داریم که ما کُنْتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّینَ عَضُداً یعنی خداوند متعال میفرماید من گمراهکنندگان را به عنوان عضد و بازو به کار نمیگیرم. این آیه قرآن را اباعبدالله الحسین علیهالسلام برای عبیدالله بن حر جوفی خواندند. این داستان را برای این میگویم که پاسخ این سوال را دهم که آیا ما قبل از دینداری و مهمتر از دینداری واقعاً کمک کردن به ولی خدا را برنامه خودمان قرار بدهیم یا نه؟ حضرت در راه، خیمهای را دیدند و فرمودند این خیمه چه کسی است؟ گفتند این خیمه عبیدالله بن حر جوفی است. عبیدالله بن حر جوفی آدم ناصالحی بود. از نظر سیاسی هم حتی جهتگیریهایش با جهتگیریهای اهل بیت (ع) متفاوت بود. حضرت پیکی را فرستادند تا آن فرد را به یاری حضرت دعوت کند. قبول نکرد. افراد عرضه داشتند که ما گفتیم این آدم صالحی نیست و قبول نکرد، به شما کمک کند. حضرت فرمود من خودم میروم و از او تقاضای کمک میکنم. در واقع ایشان میخواستند او را کمک کنند.
حضرت رفتند و او را به کمک خودشان دعوت کردند. نفرمودند تو عبادات، نماز، روزه و اعتقاداتت درست نیست، پس من تو را دعوت نمیکنم یا نفرمودند اول برو عباداتت را درست کن و بعداً بیا به من کمک کن. فرمودند الآن ولی خدا نیاز به کمک دارد. میآیی؟ آن فرد باز هم قبول نکرد. وقتی قبول نکرد و میخواست اسب و شمشیر خودش را به حضرت بدهد، حضرت این آیه قرآن را خواند. ما کُنْتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّینَ عَضُداً من از کسانی که گمراه میکنند و مضل هستند کمک نمیگیرم. ایشان میخواستند خود شخص را برای کمک به ولی خدا، هدایت کنند. طبیعتاً اگر میآمد مثل افراد دیگری که به کربلا آمدند و امام حسین را کمک کردند، نجات پیدا میکردند.
انتخابات چگونه مقدمهساز ظهور است؟
چگونه کمک به حضرت ولی عصر ارواحنا لهالفداه متضمن نجات ماست؟
متأسفانه در جامعه ما دین طوری معرفی شده که اگر کسی به خاطر خدا و نصرت ولی خدا و نصرت دین خدا، اقدام سیاسی کند و از نظر سیاسی روشنگری کند و خدمتی به جامعه انجام بدهد از نظر معنوی اجرش شناخته نیست. کسی نمیداند چه اجر بالایی، بالاتر از بسیاری از عبادات فردی دارد. پس ما ارتباطمان با حضرت را باید از محدوده صِرف اعتقادی و عاطفی خارج کنیم و به محدوده سیاسی هم وارد سازیم. باید رابطهمان اعتقادی و عاطفی نباشد؛ بلکه رابطهمان با حضرت سیاسی هم باشد و وقتی انتظار فرج میکشیم، بدانیم فرج یک مقوله سیاسی است. این برخورد با معرفت و با انتظار فرج است و وقتی میخواهیم حضرت را کمک کنیم، جدا از دینداری فردی بلکه مهمتر از دینداری فردی، برای حضرت عرصه سیاست را آماده کنیم که حضرت تشریففرما شوند.
واقعاً بالاتر از اقدام سیاسی مقدمهسازی برای ظهور حضرت، چیست؟ اقدام سیاسی اگر به خوبی و به قصد کمک به حضرت انجام شود، میدانید چه اتفاقی خواهد افتاد؟ دیگر یک مسئول نابهکار در جامعه نخواهیم داشت. یک فرد منتخب ناصالح نخواهیم داشت. یک فرد حتی انتصابی ناصالح هم نخواهیم داشت. دیگر دستگاههای نظارتی این قدر پرحجم برای کنترل مسئولین کار نمیکنند که تازه از پروندهسازی هم جا بمانند و این همه مورد رانت خواری پیدا کنند. دیگر در جامعه مسئول کمکار نخواهیم داشت. دیگر ما بیکاری در جامعه نخواهیم داشت. همه اینها مربوط به بحثهای مهدوی است.
اگر حضرت ولی عصر تشریف بیاورند، آیا وضعیت زندگی مردم بهبود پیدا میکند؟
بله در حد اعلی. اگر بخواهد بهبود پیدا بکند با کار است یا بدون کار؟ اگر با کار است پس حضرت بیکاری را از بین خواهند برد. اگر بدون کار زندگی مردم رونق پیدا میکند با فلسفه خلقت انسان و با دین منافات دارد. پس نمیتوانیم تصور کنیم زندگی مردم بدون کار کردن رونق پیدا میکنند. پس اگر مردم با کار کردن رونق پیدا میکنند، حضرت طوری جامعه را اداره خواهد کرد که کارآفرینی در حد اعلی خواهد بود. البته همه اینها در قرآن کریم آمده است. احساس مسؤولیت سیاسی در قرآن کریم لااقل به صورت یک آیه روشن و برجسته آمده است. لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسطِ مردم خودشان برای برقراری قسط قیام کنند. اگر مردم قیام نکنند، پیامبران هم این کار را انجام نمیدهند. پیامبران میآیند مردم را راهنمایی کنند، ائمه هدی هم این راهنمایی را ادامه دادهاند. حالا مانده است که لیقوم الناس بالقسط تا مردم به قسط قیام کنند. در این صورت حضرت ظهور خواهند کرد و رهبریشان را برای مردم ادامه خواهند داد و بعد از ظهور هم، این مردم هستند که عرصه سیاست را پاک و طیب نگه میدارند.
من نمیدانم که در زمان امام زمان هم رأیگیری خواهد بود یا نه ولی رأیگیری امروز امتحانی است برای جامعه ما تا نشان دهیم شایستگی ظهور حضرت را داریم یا نه؟ رأیگیری و انتخابات بیشتر از این که بخواهد جامعه ما را آباد کند، میتواند جهان را آزاد کند. چون یک قوم برجسته و قوی مثل ملت ایران، اگر از حضور در رأیگیریها و در امتحان انتخابات، سربلند بیرون بیاید و این سربلندی در انتخاباتشان نهادینه شود، کافی است برای اینکه حضرت ظهور کنند و آن قوم را الگو قرار دهند و این معنا را در سراسر جهان گسترش دهند.
هیچ وقت در روایات نفرمودند که همه ملتها اگر آباد و آزاد و عالی شوند حضرت ظهور خواهند کرد. عده ای اگر پای رکاب حضرت از شیعیان خوب بایستند، تمام است. این ها خود به خود با منطقشان جهان را خواهند گرفت. با مسیر و مرامشان جهان را آزاد خواهند کرد. پس مقوله مهدویت را یک مقوله اولاً سیاسی باید تلقی کرد و اقدام برای ظهور و مقدمهسازی برای فرج را اقدامی سیاسی دانست که یک نمونهاش در انتخابات است. طبیعتاً همین اقدام سیاسی با نیت خالصانه وقتی انجام گیرد میتواند اثر بسیار معنوی در روح خود فرد داشته باشد و پرونده انسان را بسیار نورانی کند. اثری که در جامعه دارد این است که جامعه متحول خواهد شد.
آیا اکثریت مردم ما متوجه امر ظهور و مسئولیتشان برای مقدمهسازی برای ظهور هستند یا نه؟ نمیدانم برای این سوال چه جوابی دارید. آیا اقلیتی از مردم ما متوجه مسأله ظهور و متوجه مقدمهسازی سیاسی برای ظهور هستند یا خیر؟ لااقل شاید جواب سوال دوم مثبت باشد. حداقل علی القاعده افرادی باید متوجه این معنا باشند. اگر اینها وظایفشان را درست انجام دهند، کار تمام است. اینها اگر با نیت صادقه اقدام صحیح و مسئولانه انجام بدهند و احساس مسؤولیت را در مردم زنده کنند، اثر کارشان جامعه را احیا خواهد کرد. معلوم میشود که عموماً ما بیتوجه هستیم. اگر عموماً بیتوجه نباشیم، ظهور بسیار زودتر از این حرفها رخ میداد اما امیدوارم که امام زمان ارواحنا لهالفداه کوتاهیهای ما را در نظر نگیرند و خداوند متعال به ما عیدی بدهند و همین مقدار بیداری سیاسی مردم ما را بپذیرند و ظهور را برای ما به عنوان هدیه میلاد عنایت فرماید.