گروه سیاسی: دبیرکل حزب ندای ایرانیان گفت: عملکرد خودمان در سال ۸۴ و در ۹۸ بخش عمدهای از این وضعیت را رقم زده است. شما اگر به ریشههای عدم اقبال مردم نگاه کنید، بخش عمدهای از علت آن عدم شفافیت در اداره و تمشیت امور است و بخش دیگر هم مربوط به حکمرانی ناقص است.
صادق خرازی گفت: چرا ما باید عدم مشارکت مردم را فقط به جریان اقتدارگرا نسبت دهیم؟ نقد صریحی که ما به برخی دوستان هم جریانی داریم این است که نمیتوانیم سهم عملکرد خودمان را در ایجاد شرایط فعلی را نپذیریم و با فرافکنی، از موضعی رادیکال ضعف ها و کاستی هایمان را پشت لیست ندادن پنهان کنیم. این رفتار صادقانه نیست. جامعه این را می فهمد و بیشتر خشمگین می شود. زمانی را که در حالی زد و بند برای بستن لیست انتخابات یا لابی برای تعیین شهردار نزدیک به خودمان برای قبضه کردن پست های مسئولیت بودیم را فراموش کردیم؟ آن زمان باید یادمان میبود که قدرت مسئولیت هم دارد. باید یادمان میبود اگر در مسئولیتی که قرار گرفتیم موفق نبودیم، باید شهامت عذرخواهی از جوانان و مردم را داشته باشیم. ما هیچ وقت سهم مان را در زمینه روی کار آمدن احمدی نژاد نپذیرفتیم و همیشه ژست طلبکار داشتیم. همان طور که سال ۸۴ از مردم بابت عملکرد خودمان عذرخواهی نکردیم این دوره هم همان رفتار را انجام می دهیم. چه بخواهیم و چه نخواهیم عملکرد دولت دوازدهم و مجلس دهم به پای اصلاح طلبان نوشته شده است.
وی افزود: یکی از عوامل دلسردی و عدم مشارکت مردم عملکرد دولت دوازدهم بود، این دولت حقیقتا از ابتدای دور دوم بد شروع کرد و اولین اقدام هم در همان تابستان ۹۶ انجام شد. در زمانی که شادابی و شهد پیروزی در میان مردم وجود داشت و نشاط اجتماعی از یک انتخابات پرشور ایجاد شده بود، شما ببینید که چطور با تصمیمگیری های نامتناسب خواست مردم و چینش کابینه، آب سردی بر روی مردم ریخته شد. ما این مشکل را از درون دولت داشتیم تا متن جامعه، یعنی اواخر سال ۹۶ که یک بحران اجتماعی پیش آمد؛ مردم خیلی سرخورده شدند از عدم تناسب میان رفتار دولت با وعدههایی که به مردم داده یا از نسبت دولت با حاکمیت. در مجموع میخواهم بگویم که پدیده عدم حضور مردم در انتخابات عوامل مختلفی دارد و تا زمانی که ریشهیابی نشود و همه جریانات اصولگرا و اصلاح طلب به عنوان یک پیکر واحد با مردم و بدنه اجتماعی شان صادقانه حرف نزنند نمی دانیم بتوانیم مردم را تشویق کنیم.
ما نتوانستیم برای جوانان و نسل آینده کشور زمینهسازی و بسترسازی کنیم، در مجموع این ایرادات وجود دارد و دموکراسی همین است که مشکلات را بشناسیم و بررسی کنیم و برای رفع آن بکوشیم.
این فعال سیاسی گفت:صحبتهای آقای واعظی در مساله ارز را ببینید که ایشان میگوید ما برای مدیریت اقتصاد خودمان ارز را گران کردیم، خب اینکه ارز را افزایش دادیم یعنی گرانی، تورم، چاپ اسکناس و افزایش قیمت مسکن و تبعات دیگر، تمام ابعاد زندگی مردم را تحت الشعاع قرار دادید. بله یک زمانی است که شما مانند ترکیه و مالزی برای عبور از دوران گذار حقوقهای مردم را شناور میکنید که مثلا یک نفر این ماه ۳ میلیون گرفته و ماه بعد براساس گرانی دلار مثلا ۴.۵ میلیون میگیرد، اما این کار را نکردید. شما یک بنزین را به درستی مدیریت نمیکنید و مدیریت بحران بنزین را با چند صد کشته انجام دادید.
وی درباره رفتار روحانی در اداره امور كشور گفت: روحانی فرقی نکرده است، ما اشتباه کردیم و فکر کردیم که اصلاح طلب است، دوستان ما فکر کردند که او اصلاحطلب است. آقای روحانی هیچ نسبتی با اصلاحات نداشت. آقای روحانی همواره ادبیات دیگری داشت، در حوادث ۱۸ تیر به یاد دارید که چه سخنرانیای ایراد کرد و یا در سال ۷۸ و در انتخابات مجلس ششم که برای اولین موفق نشد که رای بیاورد و وارد مجلس شود.رویکرد آقای روحانی یک رویکرد امنیتی محض بود و به مسائل داخلی امنیتی نگاه میکرد. دوستان اصلاحطلب باید با شناخت کامل این کار را میکردند، من یک واقعیتی را به شما بگویم، آقای خاتمی از ابتدا نگرانیهایی داشت و از همان روز اول نگران این بود که آقای روحانی بعد از اینکه به خواسته خود برسد دیگر توجه و مشورت نمیکند.
حلقه مشاوران آقای روحانی با حلقه نزدیکان آقایان هاشمی و خاتمی به صورت ماهوی متفاوت بود و هست. نتیجهاش همین است که شما میبینید آقای جهانگیری در انتخابات سال ۹۶ به عرصه میآید و ادبیات سیاسی انتخابات را متحول میکند و بعد از انتخابات او را از درب جلو سوار میکنند و بدون اینکه متوجه شود از درب عقب طوری پیادهاش میکنند که هنوز به دنبال اتوبوس میدود و هرچه هم ما میگفتیم که با او چنین کردهاند، قبول نمیکرد.یعنی مشکل فقط آقای روحانی نیست، مشکل خود ماهم بودیم و هستیم و نتیجه بیتوجهیهایی که به واقعیات موجود داشتیم باعث چنین شرایطی شد. عالم سیاست، عالم رمل و اسطرلاب نیست، عالم واقعبینی و محاسبات ریاضی است. اگر در چنین محاسبات و مناسباتی واقعا جدی فکر نشود مشخص نیست چه اتفاقی رقم بخورد.