گروه سیاسی: سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران کمتر از دو ماه دیگر برگزار میشود ولی فضای حاکم بر کشور به گونهای است که حتی اصولگرایان نگران کاهش مشارکت مردم در این انتخاباتاند. با این حال یك جامعه شناس و استاد دانشگاه تهران معتقد است درصد مشارکت مردم در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری تفاوت چندانی با دو انتخابات قبلی نخواهد داشت. وی دغدغه "ایران" را هنوز واجد پتانسیل لازم برای حضور قابل قبول مردم در پای صندوقهای رای میداند.
تقی آزاد ارمکی گفت:استنباط من این است که انتخابات ریاست جمهوری مثل انتخابات مجلس نخواهد شد. هیچ وقت هم این طور نشده. فقط در یک دوره که آقای هاشمی با آقای جاسبی و یکی دو نفر دیگر رقابت میکرد، سطح مشارکت پایین بود. ولی در اغلب مواقع، انتخابات ریاست جمهوری در ایران پر مساله بوده. الان به نظرم اگر اراده بر مشارکت حداکثری باشد، رقیب اصلاحطلب برای کاندیدای اصولگرا باید به رسمیت شناخته شود. در این صورت انتخابات چالشی میشود و همین موجب افزایش مشارکت مردم میشود. یعنی طرفین یکدیگر را به فساد و خیانت متهم میکنند و همین موجب شور انتخاباتی میشود. این وضعیت منطق پوپولیستی انتخابات ریاست جمهوری ایران را هم البته نشان میدهد.انتخابات به گونهای است که آدمها را جنجالی میکند و همین مایه جذابیت کاندیداها میشود.
وی در پاسخ به این پرسش كه مردم یا نیروهای اجتماعی گوناگونی که در چهار سال گذشته به شدت معترض بودند، چه نقشی دارند؟،گفت:نیروهای اجتماعی همیشه پس از انتخابات نادیده گرفته شدهاند و جامعه رفته است پی کار خودش. فقط در مقطع خاص "انتخابات" است که وزن ونقش نیروهای اجتماعی معلوم شود. مثلا وزن تحریمیها در انتخابات معلوم میشود.
مجلس در ایران، به نظر من، حضورش در عرصه سیاسی فاقد منطق دموکراتیک است. مجلس اصلا ارزش ندارد. برخلاف اینکه میگویند مجلس در راس امور است، مجلس در انتهای امور است.
تقی آزاد ارمکی در مورد وضع انتخابات گفت:اگر اصلاحطلبان در انتخابات حضور داشته باشند، منازعه شکل میگیرد. اگر اصلاحطلبان حضور نداشته باشند، خود اصولگرایی دچار بحرانهای بنیادی است. اصولگرایی بهترین موقعیت تاریخی خودش را داشته است که یک چهره معرفی کند و روی آن کار کند. اما الان سعید محمد و حسین دهقان و قالیباف و رئیسی و ضرغامی ممکن است کاندیدا شوند.
حرف من این است که نیروهای اجتماعی فقط در دوره انتخابات امکان وزنگیری و اعلام موقعیت پیدا میکنند. ساختار جامعه ما دموکراتیک نیست و فقط نهاد انتخابات فرصت حضور را برای نیروهای اجتماعی فراهم میکند.
این جا با رای خودشان اعتراض میکنند. یعنی از سر اعتراض و لج بازی، به کسی رای میدهند که حاکمیت یا حتی اصلاحطلبان نمیپسندد. به احمدینژاد چطور رای دادند؟ رای دادند که بگویند هاشمی را نمیخواهند. است، جامعه لج بازی ببیند لجباز خواهد بود نه دموکراتیک.
این استاد دانشگاه گفت:اگر حاکمیت اراده مشارکت حداکثری بکند، همه این ملاحظات به هم میریزد. ۲۵ تا ۳۰ درصد مردم در هر صورت در انتخابات رای میدهند. عدهای هم هیچ وقت رای نمیدهند. مابقی مردم جمعیت خاکستری را تشکیل میدهند و برخی از کاندیداها مجبورند که نظرات این بخش از جمعیت را بازتاب دهند. از این جاست که لج بازی جامعه آغاز میشود. یعنی اکثریت مردم به کسی رای میدهند که از نظر کانونهای قدرت، کاندیدای اصلح نیست. اما اگر فضا بسته شود یعنی بگویند نیروهای نظامی و امنیتی را دارم و مجلس هم در اختیارم است و دولت را نیز در این دوره بحرانی حتما باید داشته باشم ولو با یک رای حداقلی، در این صورت مشارکت بالا در انتخابات منتفی میشود و حرف شما درست از آب درمیآید. در غیر این صورت، به نظرم مردم در انتخابات شرکت میکنند. یعنی از سر استیصال رای میدهند... مشاهدات من نشان میدهد بسته به شرایطی خاص، جامعه ایران در انتخابات آتی شرکت میکند.
وی خاطر نشان كرد: کسی که از ایران سخن میگوید، ایران را نه در برابر غرب یا آمریکا، بلکه به عنوان "جایی برای زندگی" مطرح میکند. مفهوم پنهان حرفهای اصولگرایان و اصلاحطلبان هم چیزی جز این نیست که ایران باید جایی برای زندگی باشد و چالشهایش برطرف شود. اتفاقا متولدین دهههای ۷۰ و ۸۰ این مقوله را میفهمند و چنین ایرانی را از ایران به معنای ایدئولوژیک کلمه تفکیک میکنند. یعنی ایران در برابر غرب یا ایران در برابر شرق مفاهیمی قراضه و مضحک است از نظر متولدین دهههای ۷۰ و ۸۰. ولی ایران به عنوان "جایی برای زندگی" برای این جوانان اهمیت دارد و به همین دلیل اینها خیلی در بند نظر پوزیسیون و اپوزیسیون نیستند. این جوانان با منطق فکری و مطابق نگرش و ملاحظات خودشان رای میدهند.
تقی آزاد ارمکی تاكید كرد:بحران فعلی اصلاحطلبان و اصولگرایان، شکلگیری ورژن جدیدی از این دو جناح سیاسی را ضروری کرده است. چرا اصلاحطلبان با کمبود نیرو مواجه شدهاند؟ چون قابلیت معناسازی و تغییر موقعیت خودش را از دست داده است. اصولگرایان هم در حال بازگشت به آدمهای درجه دوم و سوم هستند تا کمبود نیروی خودشان را برطرف کنند. از مهدویکنی به رئیسی و از باهنر به قالیباف و از لاریجانی به دهقان رسیدهاند. احتمالا بعد از این انتخابات، شاهد بازنگریهای مهم و بنیادین در این دو جناح سیاسی خواهیم بود. امیدوارم فرصت کنند در این مدت اندک تا برگزاری انتخابات، با طرح مفاهیم مهمی مثل "ایران برای زندگی"، به این بازنگری مبادرت ورزند.
وی در پاسخ به این پرسش كه به نظر شما مردم ایران تا کی باید صبر کنند که دو جریان سیاسی پوست بیندازند و متحول شوند و تا حدی با انتظارات جامعه هماهنگ شوند و بر وفق این انتظارات عمل کنند؟،گفت:وقتی انتخابات و دموکراسی برقرار است، همه دنیا با چنین وضعی مواجه است کم و بیش. در ایتالیا و آمریکا هم چنین وضعی دیده میشود. طرح ضرورتهاست که نیروهای سیاسی را به بازنگری وامیدارد. نیروهای سیاسی عقل منفصل که ندارند. به همین دلیل مختارانه به سمت بازنگری نمیروند. ضرورتها موجب بازنگری آنها در مبانی فکریشان میشود. این ضرورتها در ایران امروز بیداد میکنند. یعنی آشکارا احساس میشوند. اگر بازنگری صورت نگیرد، کار به انقلاب و کودتا و وقایعی از این دست میکشد.تاثیر رای مردم الزاما نباید در قالب سیاسی مشاهده شود. الان همه ما میدانیم که جمهوری اسلامی در حال ورود به یک دوره جدید است. به دلایل متعدد. نیروهای انقلابی قدیمی دارند از صحنه کنار میروند و نیروهای انقلابی باقیمانده، در حال پوستاندازیاند. نوعی عبور از رادیکالیسم در حال وقوع است. جامعه ایران این تحولات را میبیند.وی افزود:امروز به نظر میرسد اوضاع از این قرار است که جامعه میگوید رای نمیدهم، حاکمیت هم میگوید این موضوع برای ما مهم نیست.من میگویم مهم این است یک هفته قبل از انتخابات با چه شرایطی مواجهایم. فضایی که الان وجود دارد، دال بر مشارکت حداکثری نیست. البته با همین فضا هم شما بعدا نمیتوانید بگویید فرد پیروز انتخابات با تقلب رای آورد. ولی رای داغ و رئیس جمهور قدرتمند، از آن شرایطی بیرون میآید که بیان کردم. یعنی از تضاد بین اصولگرایی و اصلاحطلبی و یا از دل بحران اصول گرایی. در واقع پیشبینی اولیهام، یعنی مشارکت بالای مردم در انتخابات، یک پیشبینی مشروط است. من فکر میکنم در یک ماه آینده شرایط به گونهای خواهد شد که ما شاهد مشارکت بالای مردم در انتخابات ریاست جمهوری خواهیم بود.