گروه فرهنگی: مرکز سعدیشناسی ایران در سال 1381، اولین روز اردیبهشت را روز بزرگداشت سعدی اعلام کرد و هر سال در این روز یادی از سعدی، شاعر بزرگمان میشود در نتیجه امروز روز سعدی بزرگ و یادروز این شاعر کشورمان است.سعدی متخلص به ابومحمّد مُشرفالدین مُصلِح بن عبدالله بن مشرّف، شاعر فارسی و ایرانی قرن 606-690 هجری قمری بوده است. سعدی پس از تحصیل در نظامیه بغداد به زادگاه خود شیراز بازگشت و تا پایان عمر در همین شهر اقامت کرد. اکنون آرامگاه او در شیراز بوده که به سعدیه معروف است.
آثار سعدی در کتاب کلیات سعدی، شامل گلستان به نثر، بوستان در قالب مثنوی و غزلیات سعدی جمعآوری شدهاست. همچنین آثار دیگری چون دیوان اشعار، مواعظ، رسائل نثر و مجالس پنجگانه نیز از سعدی به جا مانده است.سعدی تاثیر زیادی بر زبان فارسی گذاشت و اشعار او به زبان عامه مردم نزدیک بوده است. از سوی دیگر بر اساس گفتهها، گلستان سعدی نخستین کتاب فارسی زبانی است که به یک زبان اروپایی ترجمه شده است. اکنون آثار سعدی در زبانهای مختلفی چون انگلیسی، آلمانی، اسپانیایی، لاتین، چینی، هلندی، ژاپنی، روسی، لهستانی، ایتالیایی، هندی و غیره در جهان منتشر شده و در اختیار جهانیان قرار گرفته است.
سعدی در اشعار خود به انسان و خدا عشق میورزد و اشعار پر محتوا و بینظیری را در این راستا خلق کرده است. آثار سعدی بعد از گذشت این همه سال هنوز پرمحتواترین و پرآوازهترین شعرهای ایران است و این اشعار بر روی بزرگان زیادی تاثیر داشته است. سعدی بزرگ در اشعارش و با کلامش انسان را جادو میکند و مدام در اشعارش از انسانمداری و خردورزی سخت میگوید. خوب است که در روز بزرگداشت سعدی حداقل یک شعر از سعدی بخوانیم یا یک بیت از اشعار او را حفظ کنیم. در بخش نظرات میتوانید بیتی از سعدی بزرگ را برایمان به اشتراک بگذارید.
ز هر چه هست گزیرست و ناگزیر از دوست ***** به قول هر که جهان مهر برمگیر از دوست
به بندگی و صغیری گرت قبول کند ***** سپاس دار که فضلی بود کبیر از دوست
به جای دوست گرت هر چه در جهان بخشند ***** رضا مده که متاعی بود حقیر از دوست
جهان و هر چه در او هست با نعیم بهشت ****** نه نعمتیست که بازآورد فقیر از دوست
نه گر قبول کنندت سپاس داری و بس ***** که گر هلاک شوی منتی پذیر از دوست
مرا که دیده به دیدار دوست برکردم ***** حلال نیست که بر هم نهم به تیر از دوست
و گر چنان که مصور شود گزیر از عشق ***** کجا روم که نمیباشدم گزیر از دوست
به هر طریق که باشد اسیر دشمن را ***** توان خرید و نشاید خرید اسیر از دوست
که در ضمیر من آید ز هر که در عالم ***** که من هنوز نپرداختم ضمیر از دوست
تو خود نظیر نداری و گر بود به مثل ***** من آن نیم که بدل گیرم و نظیر از دوست
رضای دوست نگه دار و صبر کن سعدی ***** که دوستی نبود ناله و نفیر از دوست