گروه جامعه: یک سال و چند ماه است که طبقهی کارگرِ درگیرِ ناتوانی معیشتی و گرفتارِ قسط و قرض و اجاره خانه، مجبور شده شبانهروزی با یک هیولای غیرقابل کنترلِ جدید هم دست و پنجه نرم کند: غول مهیب کرونا!
کارگران «مجبورند» هر روز از خانه بیرون بیایند و مرتب کار کنند؛ یا ماهیت کار به شکلی است که شیفتی و دورکاری ندارد مثل چاههای حفاری نفت، پالایشگاههای جنوب، پاکبانی در شهرها و نگهداری فضای سبز پارکها، یا غمِ نان آنچنان جدیست که اگر خانه بنشینی، دیگر نان خالی هم در بساطت یافت نمیشود و آخر ماه باید شرمنده صاحبخانه باشی، مثل دستفروشان، کارگران روزمزد، کارگران فصلی و کارگران ساختمانی. بخش عظیمی از طبقهی کارگر –چه رسمی و بیمه شده و چه غیررسمی و فاقد بیمهی تامین اجتماعی- در این رسته جای میگیرند مانند رانندگان تاکسی و مسافرکشهای شخصی و آنهایی که در اسنپ و پیک موتوری کار میکنند.
همهی افرادی که در این دو گروه قرار دارند، هر روز با هیولای مهیب کرونا روبرو میشوند؛ اگر فرض بگیریم که هر کدام از این کارگران، سرپرست یک خانواده سه یا چهارنفری باشند، نتیجه میگیریم که ترس، وحشت و خطر ابتلا، تا چه اندازه از طریق طبقهی کارگر، در جامعهی انسانی قابل گسترش و باززایی است.
چند میلیون کارگر در معرض خطر روزانه هستند؟
هرچند آمار دقیق و تفکیکی از نوع کار و ویژگیهای محیطی اشتغالِ کارگران شاغل کشور در دست نیست، اما با توجه به شواهد و قرائن میتوانیم ادعا کنیم حدود ۱۰ میلیون نفر از ۱۴ میلیون کارگر شاغل بیمه شده کشور، در همین گروه پرخطر جای دارند؛ یعنی مجبورند روزانه سینه به سینهی ویروس کرونا کار کنند و امکان دورکاری و شیفتیکاری نیز برایشان مهیا نیست؛ اگر نرخ کارگران غیررسمی کشور را حدود ۱۰ میلیون نفر فرض کنیم (آخرین آماری است که سال ۹۶ علی ربیعی، وزیر کار وقت ارائه داد)، میتوانیم ادعا کنیم همهی این ده میلیون نفر در بازه پرخطرها قرار دارند؛ کارگر غیررسمی که بیمه و امید به آینده ندارد و به صورت روزمزد یا خویشفرما کار میکند، بدیهیست که نمیتواند دورکار یا شیفتی باشد.
چرا کارگران باید در اولویت تزریق واکسن باشند؟
بنابراین کارگرانِ در معرض خطر، بایستی قبل از دیگران واکسن کرونا تزریق کنند. وزارت بهداشت برای تنظیم لیست دریافتکنندگان واکسن، غیر از معیارهای سنی و دستهبندی افراد براساس بیماریها و مشخصات جسمی، باید از وزارت کار و تشکلهای کارگری کمک بگیرد تا لیست کارگران در معرض خطر را برای قرار دادن در اولویت تزریق واکسن به دست آورد؛ قرار گرفتن در اولویت تزریق واکسن، مطالبهی جدی طبقهی کارگر در این برههی زمانی است؛ کارگران در جغرافیاهای متنوع و مشاغل متفاوت، یک ویژگی مشترک دارند: هر روز در معرض خطر ابتلا هستند چون هر روز بدون هیچ تمایزی با قبل از همهگیری پاندمی، مجبورند سر کار بروند و اگر مبتلا شوند، پولی برای درمان خود و خانوادههایشان ندارند؛ از سوی دیگر، با توجه به تکمیل تقریبی ظرفیت بیمارستانهای دولتی و تامین اجتماعی، یک خانواده کارگری در صورت ابتلا باید به بخش خصوصی مراجعه کند و چندین میلیون تومان برای بستری و درمان بپردازد؛ کارگرانی که بیش از ۷۰ درصد آنها حداقل بگیر هستند و در سال ۱۴۰۰ فقط ۴ میلیون تومان دستمزد میگیرند (البته دستمزدِ ۴ میلیون تومانی بسیار خوشبینانه و با احتساب تمام مزایای مزدی است)، نمیتوانند هزینههای درمان بخش خصوصی را متقبل شوند؛ پس دولت و وزارت بهداشت وظیفه دارند این کارگران را به خاطر موقعیت حساسی که دارند و به دلیل ناتوانی معیشتی که در آن ناخواسته گرفتار آمدهاند، در اولویت تزریق قرار دهند؛ وزارت کار نیز به عنوان متولی اصلی روابط کار و نیروی کار کشور، وظیفه دارد به دولت و نهادهای مسئول فشار بیاورد که کارگران شاغل را در اولویت قرار دهند.
فازهای تزریق واکسن چگونه است؟
فاز دوم واکسیناسیون علیه بیماری کووید-۱۹ رسما از سهشنبه هفتم اردیبهشت ماه ۱۴۰۰ با اولویت افراد ۸۰ سال به بالا کلید خورد. به گفته وزارت بهداشتیها افراد بالای ۸۰ سال جمعیتی بالغ بر یک میلیون و ۱۴۵ هزار نفر را در کشور شامل میشوند که پیشبینی شده واکسیناسیون آنها تا پایان هفته آینده تمام شود.
فاز اول واکسیناسیون که قرار بود در زمستان ۱۳۹۹ انجام شود به گفته وزیر بهداشت با حدود ۲۰ تا ۲۵ روز تاخیر در اردیبهشت ماه ۱۴۰۰ به پایان رسید و اکنون هم فاز دوم تزریق واکسن علیه کرونا با اولویت افراد بالای ۸۰ سال آغاز شده است. البته به گفته وزارت بهداشتیها فاز دوم واکسیناسیون شامل دو بخش است؛ یک بخش آن را افراد به ترتیب از سنین ۸۰ سال به بالا، ۷۵ تا ۸۰، ۷۰ تا ۷۵، ۶۵ تا ۷۰ و بیماران زمینهای و صعبالعلاج، واکسن دریافت خواهند کرد که طبق اعلام رییسی-معاون بهداشت وزارت بهداشت- در این فاز افراد سالمند گروه هدف ۷.۲ میلیون نفر هستند.
در عین حال بخش دوم واکسیناسیون فاز دو نیز شامل افراد ۱۶ تا ۶۴ سالهای است که حداقل دارای یک بیماری زمینهای هستند که این افراد نیز جمعیتی بالغ بر حدود شش میلیون و ۳۰۰ هزار نفر را شامل می شوند. بر همین اساس، وزارت بهداشتیها معتقدند به دلیل بالا بودن جمعیت افراد در اولویت در فاز دوم، این فاز طولانیتر بوده و شاید تا تیر ماه ۱۴۰۰ طول بکشد. در عین حال بر اساس اعلام وزارت بهداشتیها، فاز سوم واکسیناسیون علیه کرونا نیز مرداد تا آذر ۱۴۰۰ خواهد بود که شامل افراد ساکن در مراکز تجمعی که برآورد جمعیت آنها دو میلیون نفر است، افراد ۵۵ تا ۶۴ سال بدون بیماری زمینهای دارای برآورد جمعیتی پنج میلیون نفری و افراد در مشاغل و خدمات ضروری که شامل برآورد جمعیتی ۱۲ میلیون نفری میشوند، است. فاز چهارم واکسیناسیون نیز بر اساس برنامهریزیهای وزارت بهداشت، در زمستان ۱۴۰۰ انجام شده و شامل عموم مردم خواهد شد.
در این برههی زمانی، خواستهی کارگران در حوزههای مختلف و مناطق متفاوت یک چیز است: کارگران را در فاز دوم یا سوم تزریق کرونا و در اولویتِ بعد از سالمندان و افراد دارای بیماریهای زمینهای قرار دهید؛ چون بیش از سایرین در معرض خطر هستند؛ دقیقاً خیلی بیشتر از کارمندانی که یا در دفتر زیر کولر خنک و دور از دیگران نشستهاند یا در خانه هستند و دورکاری میکنند. مهمتر از همه، کارگران پولی برای درمان کرونا در این شرایط تکمیل ظرفیت بیمارستانها ندارند.
کارگران چه میگویند؟
کافیست پای حرفهای کارگران در بخشهای مختلف بنشینیم تا بدانیم نگرانیها تا چه حد جدیست. همهی گروههای کارگری بدون هیچ استثنایی، خواستار قرار گرفتن در اولویت اولِ تزریق واکسن کرونا هستند:
هادی ساداتی (نایب رئیس کانون انجمنهای صنفی کارگران ساختمانی) از وزارت بهداشت و درمان و ستاد مقابله با کرونا درخواست دارد؛ گروه کارگران ساختمانی را که ناچار به حضور در پروژههای ساختمانی هستند و نمیتوانند توقف در کار داشته باشند، در اولویت برنامه واکسیناسیون کرونا قرار بدهند.
او معتقد است کار ساختمانی تعطیل بردار نیست و دورکاری ندارد؛ پس کارگران هر روز در معرض خطر هستند: «علیرغم آنکه در شرایط قرمز هستیم، پروژه خاصی تاکنون تعطیل نشده و کارگران با حفظ و رعایت ضوابط و نکات بهداشتی و دستورالعملهای مربوطه کماکان به صورت نسبی مشغول کار هستند. بعد از عید در اکثر ساختمانهایی که مورد رصد واقع شدهاند، کارگران پذیرفتهاند که در محیط کار از ماسک استفاده کنند و با رعایت فاصله از هم کار خود را ادامه میدهند.»
بهرام، کارگر پیمانکاری پارس جنوبی که مثل بسیاری از همکارانش نگران سلامتی خود و فرزندانش است، فرزندانی که صدها کیلومتر دورتر، منتظر پدری هستند که ماهی یکبار به خانه میآید؛ معتقد است باید کارگران پیمانکاری نفت و گاز در پارس جنوبی و مناطق آزاد، در اولویت تزریق واکسن قرار بگیرند.
او میگوید: «کارگران پیمانکاریِ نفت و گاز تعطیلی ندارند؛ کار پالایشگاهی تعطیل بردار نیست؛ هر روز باید سر کار باشیم، شیفتها طولانیست؛ ضمن اینکه امکانات و ایمنی رسمیهای نفت را نداریم؛ آنها عموماً در اتاق و زیر کولر نشستهاند و بیخطر کار میکنند؛ ما پیمانکاریها به صورت کلونی و دستهجمعی زندگی میکنیم: کار در کارگاههای تنگ و پرتراکم، رفت و آمد در سرویسهای حمل و نقل شلوغ، استراحت در کانکسهای کوچک و پرخطر و غذا خوردن در رستوانهای شلوغ یا در کانکسهای سربسته؛ حتی سرویس بهداشتی ما پیمانکاریها، ایمن و استاندارد نیست؛ لطفاً قبل از دیگران، به ما واکسن بزنند که وقتی ماهی یکبار به خانه میرویم لااقل بتوانیم به فرزندانمان نزدیک شویم و دست نوازش بر سرشان بکشیم!»
خسرو زرگریان (فعال صنفی کارگران ساوه) از خطرات کار در شهرکهای صنعتی و در خطوط تولید میگوید که کارگرانی که در کنار هم پای خط تولید میایستند و هیچ گریزی از خطرات ندارند: «در برخی شرکتها کارفرمایان تجهیزات ایمنی مثل ماسک و دستکش میدهند؛ اما به هرحال، برای کارگران خطوط تولید، خطر کرونا بسیار جدیست؛ کارگر خط تولید، شیفتی و دورکاری ندارد؛ وقتی مجبوری چند ساعت پای خط تولید کنار دیگران بایستی آنهم در یک فضای تنگ و سربسته، هرچقدر بدنت قوی باشد، بازهم مبتلا میشوی؛ در خط تولید، گاهی رعایتِ فاصلهی اجتماعی تقریباً غیرممکن است. در ساوه هرجا پای صحبت کارگران بنشینی، حرف از کرونا و دلنگرانی های آن است؛ برای کارگرانِ خطوط تولید، خطر ابتلا به ویروس کرونا، خطری به غایت جدیست.»
چه باید کرد؟
وزارت بهداشت برای چیدن لیستهای اولویت، جدا از بازه سنی و وضعیت جسمانی (داشتن بیماری خاص، معلولیت و ...) باید شرایط زیستی شهروندان را نیز در نظر بگیرد؛ کارگری که در این تابستان داغ، ۲۳ روز تمام از هر ماه را در واحد تعمیرات یک پالایشگاه نفتی کار میکند یا زنی سرپرست خانوار که مجبور است برود در یک خیاطخانه دربسته، روزی هشت ساعت کنار چندین نفر دیگر بنشینند و سوزن روی سوزن بزند و درزها را چرخ کند، بدون تردید باید در اولویت تزریق واکسن باشند؛ خیلی از اینها اگر مریض بشوند، قدرت خرید یک بسته قرص تقویتی را ندارند تا بتوانند از بستر نقاهت به سلامتی برخیزند و دوباره سرِپا شوند. وقتی حرفِ «اولویت» در میان باشد، به راستی چه کسی اولیتر از آنهایی که با رنج بسیار و دستمزد کم، چرخهای تولید کشور را میگردانند؟!