گروه سیاسی:روزنامه همشهری نوشت: مذاکرات احیای برجام در وین خطبهخط و قدمبهقدم پیش میرود و بهگفته سخنگوی وزارت خارجه گفتوگوها وارد فاز نگارش متن شده است.
اما در شرایطی که کمتر خبری از جزئیات و کموکیف مذاکرات منتشر شده، سخنگوی وزارت خارجه ایران میگوید «ایالات متحده در چارچوب تعهدات خود بخش عمدهای از آن چیزی که باید انجام دهد و ما آن را برای آمریکا لازم، ضروری و الزامآور میدانیم قبول کرده».
ایران اما اعلام کرده که باید همه تحریمها در دوران ترامپ لغو شود و به این ترتیب گفتوگو بر سر این اختلاف ادامه دارد. حال سؤال اینجاست که آیا این اختلافنظر میتواند به گرهی در مذاکرات وین تبدیل شود؟ چرا آمریکا تلاش دارد تا بخشی از تحریمها علیه ایران را حفظ کند و چرا ایران باقیماندن تحریمهایی معدود را نمیپذیرد؟ دیاکو حسینی، کارشناس روابط بینالملل در گفتوگو با همشهری به این پرسشها پاسخ میدهد. مشروح گفتوگو با او را میخوانید.
امروز بسیاری در پی پاسخ این سؤال هستند که مذاکرات در چه وضعیتی است و محورهای اختلافی طرفین چیست. شما وضعیت را چطور ارزیابی میکنید؟
تاکنون طبق آنچه مقامات رسمی دوطرف اعلام کردند درباره بخش بزرگی از اختلافات که شامل چگونگی بازگشت آمریکا به برجام و لغو تحریمهاست، توافق شکل گرفته است. اما متن توافق هنوز در مرحله نگارش است و قرار است روشن کند که هر کدام از طرفین باید چه کارهایی را برای بازگشت به برجام انجام دهند. این مرحله حساسیت بسیار بالایی دارد و ظاهرا هنوز اختلافاتی برجای مانده است.
این اختلافات دو قسمت است؛ قسمت نخست مرتبط با تحریمهایی است که نقض فاحش برجام است اما در دوره ترامپ با برچسب متفاوتی اعمال شد.
دقیقا چه نوع تحریمهایی؟
تحریمهایی که بهطور مثال ممکن است در دوران ترامپ دوبل شده باشند. فرض کنید یک بانک خاص تحریم شده و در دوران ترامپ، ذیل برچسب تروریسم بار دیگر تحریم شده است.
البته درباره تحریمهای عمدهای که باعث رنج ایران در این مدت شده مثل حوزه بانکی یا پتروشیمی توافق وجود دارد، ولی درباره تحریمهایی که برچسب متفاوت خورده و در مقایسه با دسته اول تعدادشان زیاد نیست اختلاف نظر وجود دارد. آمریکا تلاش میکند تا این تحریمها را به بهانه برچسب متفاوت و غیرهستهای آنها نگه دارد. هدف اصلی آمریکا از این کار نیز استفاده از این تحریمها بهعنوان اهرم فشار در گفتوگوهای بعدی حول موضوعات ادعایی آنهاست.
موضع ایران در برابر این خواسته چه میتواند باشد؟
طبعا ایران این موضوع را نمیپذیرد، چراکه میداند این دامی است که دونالد ترامپ آن را پهن کرده. ترامپ درواقع با چنین اقداماتی کار را برای بازگشت به برجام سخت کرد. اما نکته مهم دیگر این است که مذاکرات فعلی در مقایسه با مذاکرات هستهای در کانتکس (بافتار و زمینه) متفاوتی انجام میشود. در کانتکس قبلی همه طرفها توافق داشتند که باید اقداماتی روشن با اهدافی روشن انجام گیرد؛ لغو تحریمها در قبال محدودیت فعالیتهای هستهای ایران. در این دوره اما دولت آمریکا با توجه به فضای داخلی آمریکا بنا دارد که بازگشت به برجام را مقدمهای برای دیگر موضوعات ادعایی مثل برنامه موشکی و مسائل منطقهای قرار دهد.
اما در کانتکس ایران چنین مسئلهای موضوعیت ندارد. تنها موضوع دارای اهمیت برای ایران اجرای دقیق مطابق با آنچه در متن آن تصویب شده و اجرای قطعنامه 2231 است. این دو کانتکس متفاوت میتواند در آینده تنش و ادامه اختلافات را نیز بیشتر کند.
یعنی حتی پس از توافق احیای برجام؟
بله، من اینطور فکر میکنم.
آقای حسینی، رئیسجمهور تاکنون دوبار تأکید کرده که تحریمها شکسته شده است. اگر آقای روحانی براساس گزارشهای رسیده از وین چنین وعدهای میدهد، چرا وزیرخارجه آمریکا و حتی رئیس هیأت ایرانی از احتمال طولانیشدن مذاکرات صحبت میکنند؟ آیا رئیسجمهور تلاش دارد تا فضایی حمایتی از مذاکرات وین و دیپلماتها بهوجود بیاورد؟
نکتهای که شما گفتید حتما در ملاحظات آقای رئیسجمهور وجود دارد. اما من فکر میکنم تفاوت فضای فکری ایران و آمریکاست که منجر به این ادبیات مختلف میشود.
از نظر ایران همین که ایالات متحده پذیرفته تحریمهای ناقض برجام را لغو کند یک موفقیت محسوب میشود و بخش بزرگی از کار تمامشده است.
اما از نگاه آمریکا بهدلیل فضای فکری متفاوت، احیای برجام ازجمله انجام تعهدات ایران ذیل توافق هستهای شروع یک روند طولانی محسوب میشود. طبعا این برداشت آمریکا مورد تأیید ایران نیست و ایران آن را به رسمیت نمیشناسد. اما چون فضای فکری متفاوتی در دو کشور وجود دارد استفاده از ادبیات متناقض بهنظر من طبیعی است. آمریکاییها بهدنبال توافقی طولانیتر و قویتر با ایران هستند و این تا زمانی که برجام احیا نشود قابل دسترسی نیست.
چرا دولت بایدن چنین الزامی برای خود متصور است؟
آقای بایدن میخواهد مخالفان داخلی برجام را متقاعد کند که بازگشت به توافق هستهای در راستای منافع ملی آمریکا و سودمند بوده است. در غیر اینصورت، مورد هجمه سنگین جمهوریخواهان مخالف بازگشت به توافق قرار میگیرد. اینکه چقدر این راهبرد میتواند تبدیل به واقعیت شود موضوع جداگانهای است ولی در حد شعار و رتوریک، دولت بایدن به چنین ادبیاتی نیاز دارد. معمای بزرگ آنها اما این است که ایران حتی برای چنین خواستهای اعلام آمادگی هم نکرده و بسیار بعید است که در آینده نزدیک این خواسته دولت بایدن که برخاسته از نیازهای داخلی است، محقق شود.
فکر میکنید با توجه به عزمی که طرفین برای احیای برجام نشان دادند تا پایان اردیبهشت یعنی موعد پایان توافق ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی، توافق شکل میگیرد؟
پیشبینی سخت است و هر نوع مذاکراتی میتواند در جزئیات به بنبست کشیده شود. اما بهنظر میرسد همه اعضای 1+4 و ایران و آمریکا متوجه اهمیت زمان در این گفتوگوها هستند. اگر تا موعد توافق ایران با آژانس، توافقی در وین صورت نگیرد، وضعیت دشوارتر و پیچیدگیهای دیگری به آن تحمیل میشود.
پس از انتخابات ریاستجمهوری نیز ممکن است روند گفتوگوها بهدلیل انتقال قدرت 5 تا 6ماه مختل شود. بنابراین فکر میکنم همه طرفها متوجه اهمیت زمان هستند و اگر جدیت و دیدی بلندنظرانه از سوی همه وجود داشته باشد امکان رسیدن به توافق تا قبل از ضربالاجل سوم خرداد وجود دارد. به این ترتیب فکر میکنم علیالاصول در هفته اول یا نیمه اول خردادماه میتوان به توافقی دست پیدا کرد.