به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۳ - ۱۱:۱۸
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۲/۳۱ ساعت ۱۲:۴۳
کد مطلب : ۲۷۳۲۶۹

کاهش 50درصدی آمار اهدای عضو زیر سایه کرونا

کاهش 50درصدی آمار اهدای عضو زیر سایه کرونا
گروه جامعه: «99درصد مرگ‌ها با مرگ قلبی است و فقط یک درصد از انسان‌ها با مرگ مغزی از دنیا می‌روند. به نظر من آن یک درصد، انسان‌های برگزیده‌ای هستند که خداوند این موهبت را نصیبشان کرده تا با اهدای اعضایشان، نجات‌بخش زندگی دیگران باشند.» این، شاه‌بیت صحبت‌های دکتر «کتایون نجفی زاده»، مدیرعامل انجمن اهدای عضو ایرانیان است که بعد از سال‌ها فعالیت در زمینه اهدای عضو، این اتفاق را توفیقی از جانب خداوند می‌داند که فقط نصیب بندگان برگزیده او می‌شود. در روز «اهدای عضو، اهدای زندگی»، درخصوص شرایط سخت اهدای عضو در دوران کرونا و دیگر موضوعات مرتبط با این حوزه با دکتر نجفی زاده به گفت‌وگو نشستیم.

وقتی کرونا سهم اهدای عضو از «یک سوم» را 50 درصد کاهش داد!
*در یک سال و چند ماه گذشته، شیوع کرونا بر تمام ابعاد زندگی انسان‌ها در سراسر جهان، سایه انداخته و باعث مختل شدن روال معمول بسیاری از فعالیت‌ها شده‌است. به نظر می‌رسد موضوع حساس و مهم اهدای عضو هم از این قاعده مستثنی نبوده و تحت‌الشعاع فضای کرونایی قرار گرفته‌است. برای شروع گفت‌وگو، از تأثیر کرونا بر مقوله اهدای عضو بفرمایید.
- درست است. شیوع کرونا بر مقوله اهدای عضو هم تأثیر منفی داشته است. در یک نگاه کلی، براساس آمار ارائه شده، ما سالانه بین 5 تا 8 هزار مرگ مغزی در کشور داریم که از این میان، حدود نیمی از آنها قابلیت اهدای عضو دارند یعنی چیزی حدود 3 هزار نفر. تا 2 سال قبل و پیش از شیوع کرونا، سالانه حدود هزار نفر اهدای عضو می‌کردند. برای مثال، در سال 98 (تا قبل از اسفندماه) آمار اهدای عضو، 1087 نفر ثبت شده‌است. و این، جای افسوس فراوان داشت که فقط یک سوم مواردی که قابلیت اهدای عضو داشتند، وارد این عرصه می‌شدند.

اما اتفاقی که بعد از شیوع کرونا افتاد، این بود که همین آمار اهدای عضو هم 50 درصد افت کرد! این اتفاق، چند دلیل داشت. اول اینکه به دلیل کمتر شدن ترددها، میزان سوانح رانندگی کاهش پیدا کرد و ازآنجاکه سوانح رانندگی، شایع‌ترین عوامل بروز مرگ مغزی است، درنتیجه موارد مرگ مغزی هم کاهش پیدا کرد. از طرف دیگر، تصمیم‌گیری درباره موارد مرگ مغزی موجود هم به دلیل درگیر شدن با کرونا یا مشکوک بودن به ابتلا به کرونا، بسیار سخت شد. علاوه‌براین تیم‌های پیوند عضو، تخت‌های بیمارستان و تمام ظرفیت‌های مراکر درمانی، همگی درگیر کرونا شدند و مجموع این شرایط باعث کاهش 50 درصدی آمار اهدای عضو در دوران کرونا شد.
 
تا کرونای اهداکننده رد نشود، پیوند صورت نمی‌گیرد
*یعنی احتمال ابتلای اهداکننده عضو به کرونا هم باعث می‌شود تیم پزشکی از پیوند اعضای بیمار مرگ مغزی‌شده به بیماران نیازمند پیوند صرف‌نظر کنند؟
- بله. اثبات این موضوع که اهداکننده به کرونا مبتلا نبوده، برای تیم پزشکی کار بسیار سختی است و برای آنها دردسرهای زیادی ایجاد می‌کند. این شرایط باعث شده حتی موارد مرگ مغزی که در ریه‌هایشان کدورت‌هایی هم وجود دارد، رد شوند چون تشخیص اینکه این مورد کرونا نیست، بسیار سخت است. همه این حساسیت‌ها، برای حفظ سلامت گیرنده عضو است. با توجه به داروهایی که به بیمار گیرنده عضو داده می‌شود تا پیوند را پس نزند، سطح ایمنی بدن او پایین می‌آید و در این شرایط، اصلاً نمی‌تواند عوارض کرونای احتمالی را تحمل کند و احتمال مرگ او بسیار زیاد است. بنابراین قبل از انجام عمل پیوند، باید حتماً کرونا در اهداکننده رد شود.
 

حسرت برای 6 هزار عضو ارزشمندی که سالانه خاک می‌شد...
* با این حساب، تکلیف بیماران لیست انتظار پیوند چه می‌شود؟ با توجه به کاهش شدید اهدای عضو، به‌طور حتم این افراد با شرایط بسیار سخت‌تری مواجه شده‌اند.
- اجازه بدهید باز هم با زبان آمار این موضوع را بررسی کنیم. طبق آماری که از قبل داشتیم، روزانه 7 تا 10 بیمار به دلیل نرسیدن عضو پیوندی، فوت می‌کردند. این تعداد ضرب در 365 روز سال، می‌شود حدود 3 هزار نفر. اگر یادتان باشد، بالاتر گفتیم 2 هزار نفر از آن 3 هزار نفری که سالانه قابلیت اهدای عضو داشتند، اعضایشان را اهدا نمی‌کردند. حالا اگر بدانیم هر فرد مرگ مغزی 8 عضو قابل اهدا دارد و حتی با فرض دیر رضایت دادن خانواده‌اش فقط 3 عضوش بتواند اهدا شود، حاصلضرب 2 هزار در 3 می‌شود 6 هزار عضو پیوندی. به‌این‌ترتیب تا قبل از کرونا، سالانه 6 هزار عضو ارزشمند انسانی که قابلیت اهدا داشت، خاک می‌شد.پس، از یک طرف سالانه 6 هزار عضو قابل اهدا دفن می‌شد و از طرف دیگر، سالانه 3هزار فرد منتظر پیوند از دنیا می‌رفتند. با یک حساب سرانگشتی مشخص می‌شود حتی اگر نصف آن 2 هزار نفری که اهدای عضو نمی‌کردند، برای این کار اقدام می‌کردند، هیچ‌کس از لیست بیماران نیازمند پیوند فوت نمی‌کرد...!
 

اهدای عضو نصف شد، مرگ بیماران لیست انتظار پیوند 2برابر
*این آمار، متعلق به قبل از شیوع کرونا بود. یعنی حالا با آماری بالاتر از میزان فوت بیماران نیازمند پیوند روبه‌رو هستیم؟
- بله. همه این توضیحات به قبل از شیوع کرونا مربوط می‌شود. متاسفانه باید بگوییم حالا با شرایطی بسیار بغرنج‌تر مواجه هستیم و با توجه به افت شدید آمار اهدای عضو در دوران کرونا، تعداد بیمارانی که از لیست انتظار پیوند فوت می‌شوند، بیشتر شده است. به بیان دیگر، چون تعداد اهداکننده‌ها نصف شده، بیماران نیازمند پیوند 2برابر فوت می‌کنند.

خب، حالا چه باید کرد؟ باید کاری کنیم که آمار اهدای عضو را بالا ببریم و حداقل به شرایط قبل برگردیم تا بتوانیم از این روند افزایشی مرگ و میر در میان بیماران نیازمند پیوند جلوگیری کنیم. مسلماً کاهش آمار تصادفات و ایجاد مرگ مغزی، برای همه ما بسیار باعث خوشحالی است. بنابراین، کاری که باید انجام دهیم این است که از موارد مرگ مغزی موجود به بهترین شکل برای نجات جان بیماران لیست انتظار پیوند بهره ببریم. در این زمینه 2 کار باید انجام دهیم؛ اول اینکه تلاش کنیم تعداد بیشتری از خانواده‌های افراد مرگ مغزی را برای اهدای عضو عزیزانشان راضی کنیم. و دوم، تلاش کنیم این خانواده‌های عزیز در اسرع وقت برای این کار رضایت بدهند تا بتوانیم از تعداد بیشتری از اعضای افراد مرگ مغزی برای نجات بیماران نیازمند پیوند استفاده کنیم.

* و این همان نقطه شروع ماجرا برای شما و همکارانتان است؛ جلب رضایت خانواده افراد مرگ مغزی برای اهدای اعضای عزیزانشان. از روند این کار بسیار سخت بگویید.
- قبل از اینکه به این مرحله برسیم، لازم است بدانیم در مرگ مغزی چه اتفاقی برای فرد می‌افتد و چرا علم پزشکی با قطعیت می‌گوید مرگ مغزی برگشت‌پذیر نیست.
 
«گره پیشاهنگ» و عملکرد شگفت‌انگیزش
* مشتاقیم با توضیحات تخصصی شما، با فرآیند مرگ مغزی و تبعاتش آشنا شویم.
- قلب انسان یک عضله است که مثل هر عضله دیگری برای منقبض و منبسط شدن، به یک منبع انرژی نیاز دارد. مثل وسایل برقی که تا به جریان الکتریسیته وصل نشوند، کار نمی‌کنند. خب، این جریان الکتریسیته، این منبع انرژی برای فعالیت و تپش قلب از کجا می‌آید؟ در قلب انسان یک باطری اتوماتیک وجود دارد به نام «گره پیشاهنگ» یا «گره سینوسی دهلیزی». این گره کوچک شگفت‌انگیز فقط با جابه‌جا کردن یون‌ها، امواج الکتریکی تولید می‌کند و این امواج در طول رشته‌های عصبی منتشر شده و باعث انقباض عضلات قلب می‌شوند.
اما این گره کوچک برای ایجاد این جریان الکتریسیته به اکسیژن نیاز دارد و یکی از ویژگی‌های شگفت‌انگیز آن هم همین‌جا مشخص می‌شود و آن اینکه وقتی جریان اکسیژن‌رسانی به بدن قطع می‌شود، این گره کوچک می‌تواند برای 6 تا 8 دقیقه بدون اکسیژن به تپشش ادامه دهد. اما اکسیژن موردنیاز قلب برای انقباض و تپش از کجا می‌آید؟ در حالت عادی این اکسیژن از ریه‌ها به قلب می‌رسد. اما فرمان تنفس از کجا می‌آید؟ از «ساقه مغز». به همین دلیل است که بی‌آنکه متوجه باشیم، نفس می‌کشیم حتی وقتی در خواب هستیم. از ساقه مغز، فرمان تنفس صادر می‌شود و باعث می‌شود ما به‌طور منظم نفس بکشیم.
 
از آثار برگزیده جشنواره تصویرسازی با موضوع اهدای عضو
قلبی که می‌زند، انسانی که زنده نیست
* حالا کم‌کم مشخص می‌شود چرا صدمه به مغز می‌تواند روی عملکرد قلب و سایر اعضای بدن تأثیر بگذارد...
- بله. تصور کنید اگر به دست من ضربه بخورد، دستم ورم می‌کند. اما اگر به سر و مغزم ضربه بخورد، چون بافت جمجمه، سخت و استخوانی است، اجازه ورم کردن را به مغز نمی‌دهد. در نتیجه، مغز در این فضای محدود استخوانی متورم و فشرده می‌شود و عروق مغز هم که از گردن عبور کرده و به بافت مغز رفته‌اند و عملیات خون‌رسانی به مغز را انجام می‌دهند هم فشرده می‌شوند و به‌این‌ترتیب خون‌رسانی به مغز متوقف می‌شود. وقتی این رگ‌ها بسته می‌شوند، خون به مغز و سلول‌های مغزی نمی‌رسد و همین اتفاق باعث می‌شود همه سلول‌های مغز و ساقه مغز بمیرند.

ازآنجاکه مرکز نَفَس در بدن، ساقه مغز است، با مرگ آن، جریان نفس و جریان اکسیژن‌رسانی در بدن متوقف می‌شود. از آن طرف، گفته بودیم باطری قلب یا همان گره پیشاهنگ برای تپش به اکسیژن نیاز دارد. وقتی مرگ ساقه مغز باعث توقف نفس و اکسیژن‌رسانی در بدن می‌شود، گره پیشاهنگ با کارکرد شگفت‌انگیزش وارد عمل می‌شود و مثل خازنی که جریان الکتریسیته را در خودش نگه می‌دارد، 6 تا 8 دقیقه می‌تواند بدون اکسیژن به تپش خود و تولید امواج ادامه دهد. حالا ما انسانی را داریم که سلول‌های مغزی‌اش مرده‌اند و یک‌به‌یک دارند متلاشی می‌شوند اما قلبش هنوز دارد می‌زند. خب، آیا این به این معنی است که او زنده است و می‌تواند به زندگی برگردد؟ قطعاً نه. چون بعد از پایان آن 6 تا 8 دقیقه، اگر اکسیژن نرسد، قلب از تپش می‌ایستد. چنانچه در این شرایط، اورژانس به موقع برسد یا این اتفاقات در بیمارستان افتاده باشد و تیم پزشکی به‌سرعت وارد عمل شوند و با انجام لوله‌گذاری، فرد را به دستگاه تنفس مصنوعی وصل کنند، قلب می‌تواند به کمک اکسیژن‌رسانی مصنوعی به تپش ادامه دهد.
 

وقتی ساختمان مغز متلاشی می‌شود...
* این همان شرایطی است که به آن مرگ مغزی گفته می‌شود؟ فرد با توقف عملکرد مغزش عملاً دچار مرگ شده و قلبش فقط با کمک دستگاه ضربان دارد.
- بله. اما یک توضیح تکمیلی لازم است. در حالت کما هم، عملکرد سلول‌های مغزی متوقف می‌شود اما ازآنجاکه ساختمان مغز حفظ شده، می‌تواند برگشت‌پذیر باشد. به همین دلیل است که گاه می‌بینید فردی بعد از چند سال از حالت کما خارج می‌شود و به هوش می‌آید. اما در مرگ مغزی چنین اتفاقی نمی‌افتد. مثل این است که مغز گوسفند را از سرش خارج کنید و آن را در یک جعبه قرار دهید و در گوشه اتاقی بگذارید و 3 روز بعد دوباره سراغش بروید. چه می‌بینید؟ همان مغز با همان شکل منسجم و با همان تازگی است؟ مسلماً نه. تنها چیزی که در آن جعبه می‌بینید، یک جسم فاسد متعفن است.مشابه همین اتفاق در مرگ مغزی رخ می‌دهد و یک جسم متعفن فاسد شده در درون جمجمه باقی می‌ماند. این همان تفاوت مرگ مغزی با کماست. در مرگ مغزی چون ساختمان مغز متلاشی می‌شود، دیگر امکان برگشت وجود ندارد.
 

* اما به طور حتم، پذیرش این موضوع برای خانواده فرد مرگ مغزی، آسان نخواهد بود...
- درست است. قلب فرد مرگ مغزی به کمک اکسیژن‌رسانی دستگاه همچنان می‌تپد و جریان گردش خون هم در بدنش ادامه پیدا می‌کند. در این شرایط ممکن است خانواده این فرد بگوید: «باشه. من همه زندگی‌ام را می‌فروشم، یک دستگاه تنفس مصنوعی می‌خرم و عزیزم را به خانه می‌برم تا با کمک این دستگاه قلبش به تپش ادامه دهد.» اما واقعیت این است که چنین اتفاقی، ممکن نیست. چرا؟ حتماً در فیلم‌ها هم دیده‌اید که مثلاً پای فردی در اثر یک حادثه دچار جراحت شدید شده و امکان درمان آن جراحت هم وجود ندارد. در این شرایط در اصطلاح گفته می‌شود پایش سیاه شده یا قانقاریا گرفته و باید قطع شود تا باقی اعضای بدن را آلوده نکند. ماجرا این است که از آن بافت مرده، مواد سمی آزاد می‌شود و اگر قطع نشود، به مرور سم منتشره از آن در بدن پخش می‌شود و تمام سلول‌های بدن را از بین می‌برد.

در مرگ مغزی هم همین‌طور است. از مغز مرده، مواد و سمومی ترشح می‌شود و با انتشار در بدن، باعث از بین رفتن تمام اعضا می‌شود. در مرگ مغزی، در بهترین شرایط و با بهترین مراقبت‌ها، حداکثر 2 هفته می‌توان قلب فرد را با دستگاه در حال تپش نگه داشت. و البته باید گفت هرچه زمان بگذرد، متاسفانه از کیفیت اعضا برای پیوند هم، کاسته می‌شود.
 

حیات این 8 عضو قابل اهدا به سرعت تصمیم‌گیری شما وابسته است
* به همین دلیل تیم پزشکی اصرار دارند خانواده مرگ مغزی در اسرع وقت درباره اهدای اعضای او تصمیم بگیرند؟
- ببینید هر فرد مرگ مغزی، 8 عضو قابل اهدا دارد؛ 2 کلیه، 2 ریه، قلب، کبد، لوزالمعده و روده. در روز اول مرگ مغزی، همه این 8 عضو قابل اهدا هستند. اما اگر این فرایند به تأخیر بیفتد، در روز دوم ممکن است فقط 3 عضو قابل اهدا باشد. بنابراین هرچه سریع‌تر باید این اعضای ارزشمند انسانی از بدن فردی که بدنش پر از سم شده، جدا شود تا هم این اعضای قابل اهدا از مسموم شدن نجات پیدا کنند و هم با پیوند آنها به بدن بیماران لیست انتظار، زندگی آنها را نجات دهند.

تمام عملیات جداسازی اعضا از بدن فرد مرگ مغزی و بعد، پیوند آن هم باید در سریع‌ترین زمان ممکن انجام شود چون این اعضا در بیرون از بدن انسان امکان نگهداری ندارد و ظرف چند ساعت باید در بدن بیمار نیازمند پیوند کاشته شود. خوب است بدانید قلب و ریه، ظرف 4 تا 6 ساعت باید پیوند شوند، کبد در مدت 12 تا 18 ساعت و کلیه ظرف 18 تا 24 ساعت. بنابراین اگر خانواده فرد مرگ مغزی دیر تصمیم بگیرند، متاسفانه اعضای قابل اهدای بدن او در مقابل آن سموم آزاد شده، کیفیت خود را از دست می‌دهند.
 
از آثار برگزیده جشنواره تصویرسازی با موضوع اهدای عضو
برخی اموات «برگزیده»اند چون فرصت پیدا می‌کنند «نجات‌بخش» باشند
* پس مهم‌ترین اقدام، جلب رضایت خانواده فرد مرگ مغزی در سریع‌ترین زمان ممکن است. چه راهکارهایی در این زمینه وجود دارد؟ چه اقداماتی می‌توان انجام داد؟
- این اتفاق، به مقدماتی نیاز دارد. اول اینکه مردم جامعه باید با فرآیند مرگ مغزی آشنا شوند و بدانند یک مرده‌ای وجود دارد که ممکن است قلبش برای چند روز بتپد. وگرنه بدون این پیش‌آگاهی، وقتی خانواده یک‌دفعه با شرایطی مواجه شود که عزیزش روی تخت آی‌سی‌یو خوابیده و تیم پزشکی می‌گویند دچار مرگ مغزی شده و دیگر برنمی‌گردد، نمی‌تواند این موضوع را بپذیرد. مدام می‌گوید: «چطور می‌گویید مرده؟ اینکه هنوز قلبش می‌زند!»

ما باید این آگاهی را به جامعه بدهیم که بعضی مرده‌ها هستند که خدا این موهبت را به آنها داده که بتوانند نجات‌بخش زندگی دیگران باشند. مثالی برایتان می‌زنم. یک پرستار داشتیم که یک روز سوار تاکسی شد تا به محل کارش برود. در مسیر، جرثقیل روی تاکسی افتاد و همه سرنشینان آن در جا ایست قلبی کردند و از دنیا رفتند. فقط این پرستار دچار مرگ مغزی شد و خانواده‌اش اعضایش را اهدا کردند. همیشه به دوستانم می‌گویم: دوست داشتید جای کدامشان بودید؟ 4 سرنشین دیگر تاکسی یا آن پرستار؟ همه آنها مُردند اما آن پرستار به نظر من، برگزیده بود چون فرصت پیدا کرد نجات‌بخش زندگی دیگران باشد.می‌دانید، 99 درصد مرگ‌ها با مرگ قلبی اتفاق می‌افتد و فقط یک درصد انسان‌ها با مرگ مغزی از دنیا می‌روند. به نظر من، این یک درصد که دچار مرگ مغزی می‌شوند، انسان‌های برگزیده هستند چون خدا این موهبت را به آنها داده که با اهدای اعضایشان، نجات‌بخش زندگی بیماران نیازمند پیوند باشند. چنین توفیقی نصیب هر کسی نمی‌شود.
 
از آثار برگزیده جشنواره گرافیک با موضوع اهدای عضو
مردم اسپانیا، اهدای عضو را هم به‌خوبیِ فوتبال می‌شناسند
* بدون شک شما در این مسیر آگاهی‌بخشی، به کمک تمام اقشار جامعه به‌ویژه افرادی که مورد توجه مردم هستند، نیاز دارید.
- بله. الگوها در این زمینه می‌تواند تاثیرگذاری زیادی داشته‌باشند. وقتی خانواده مرحوم «عسل بدیعی» که خودش هم در زمان حیاتش چند فیلم در زمینه اهدای اعضا بازی کرده‌بود، اعضا و نسوج او را اهدا کردند، بسیاری از هنرمندان و افراد جامعه را تحت‌تاثیر قرار داده و تشویق کردند با دریافت کارت اهدای عضو، برای این امر مهم داوطلب شوند. به همین ترتیب، اگر نام‌آوران جامعه در حوزه‌های مختلف برای اهدای عضو داوطلب شوند، در جلب توجه افراد جامعه و ترویج این فرهنگ تأثیر بسزایی خواهد داشت.

هنرمندان هم با آثار خود در این زمینه می‌توانند مؤثر باشند. ممکن است یک مجسمه‌ساز اثری بسازد یا یک نویسنده و شاعر، کتاب و شعری خلق کنند که ساعت‌ها سخنرانی منِ پزشک نتواند به اندازه آن‌ها مؤثر باشد. برای مثال، مرحوم «افشین یداللهی»، شاعر ارزشمند کشور که شاید کمتر کسی بداند سفیر اهدای عضو و رییس کمیته ادبی انجمن اهدای عضو ایرانیان بود، شعر زیبایی درباره اهدای عضو دارد که ابیاتی از آن به این شرح است: 
کمک کن حس کنیم بعد از نبودن / هنوزم میشه بود و زندگی کرد
کمک کن وقتی با تو، با یه لبخند / میتونم رد بشم از آخرین درد
 با روحت سربراه ِ عشق میشی / با قلبت بی قرار ِ عشق میشم
اگه این اتفاقو دوست داری / بذار نبضت امانت باشه پیشم

بنابراین مهم‌ترین مسئله این است که ذهن مردم جامعه با موضوع مرگ مغزی و اهدای عضو آشنا باشد. خوب است بدانید مردم اسپانیا، همان‌قدر که فوتبال را می‌شناسند، اهدای عضو را هم می‌شناسند. در هاسپیتال کلینیک بارسلون، که یکی از بزرگترین مراکز اهدای عضو است، یک مرکز به نام مرکز «مدیا» دارند. در این مرکز، یک سیستم تلویزیونی 24 ساعته وجود دارد و از هر عمل اهدای عضو که انجام می‌شود، گزارش می‌گیرند و برای مردم پخش می‌کنند. همین جریان اطلاع‌رسانی مداوم باعث شده مردم این کشور آشنایی بسیار خوبی با مقوله اهدای عضو داشته باشند.
 

تصمیم بگیر و همه را باخبر کن!
* البته آگاهی، شرط لازم برای ترویج فرهنگ اهدای عضو است اما کافی نیست. به نظر می‌رسد هرکدام از ما باید برای تکمیل این فرآیند، اقدام عملی هم انجام دهیم. درست است؟
- بله. واقعیت این است که تصمیم‌گیری هرکس برای خودش، آسان‌تر از تصمیم‌گیری برای عزیزانش است. مثلاً اگر به یک مادر بگویید: آیا حاضرید اگر روزی خدای نکرده فرزندتان دچار مرگ مغزی شد، اعضایش را اهدا کنید؟... اجازه نمی‌دهد جمله‌تان را تمام کنید. اصلاً حاضر نیست به این موضوع فکر کند. شاید گوش‌هایش را هم بگیرد تا نشنود. اما همین فرزند، خودش می‌تواند برای آن روز مبادای خودش تصمیم بگیرد. یعنی انتخاب کند به‌جای اینکه اعضایش را با خودش زیر خاک ببرد، آن‌ها را اهدا کند تا نجات‌بخش زندگی چند نفر دیگر شوند.اما حتی همین داوطلب اهدای عضو شدن هم به‌تنهایی کافی نیست. ما باید این تصمیم‌مان را به دیگران یعنی خانواده و دوستان و اطرافیان هم اعلام کنیم و با دریافت کارت اهدای عضو، به این تصمیم رسمیت ببخشیم. ممکن است برخی از علاقه‌مندان بگویند ما اقدام کردیم اما هرچه منتظر ماندیم، کارت به دستمان نرسید. حالا خوب است بدانید ما فرآیند دریافت کارت اهدای عضو را بسیار تسهیل کرده‌ایم.
 

فقط یک پیامک به 3432 بده و تمام!
* همین حالا اگر کسی دوست داشته باشد داوطلب اهدای عضو شود، از چه طریقی می‌تواند اقدام کند؟
- با هماهنگی‌هایی که با اپراتورهای همراه اول و ایرانسل، وزارت بهداشت و ثبت احوال انجام داده‌ایم، اعلام داوطلبی برای اهدای عضو به ساده‌ترین شکل امکان‌پذیر شده‌است. کافی است کد ملی خود را به شماره 3432 پیامک کنید و در مرحله بعد، تاریخ تولدتان را وارد کنید. ظرف 30 ثانیه، کارت اهدای عضو شما صادر می‌شود و می‌توانید با مراجعه به سامانه اهدای عضو به نشانی ehdacenter.ir تصویر آن را در گوشی تلفن همراه یا رایانه شخصی‌تان ذخیره کنید. هر زمان برایتان امکان‌پذیر بود، می‌توانید از این کارت پرینت هم بگیرید و همیشه آن را همراه خود داشته باشید.

وقتی 48 درصد تبدیل به 100 درصد می‌شود!
اما فراموش نکنید باید این موضوع را به خانواده و اطرافیان خود اطلاع دهید چون حتی با وجود کارت اهدای عضو، در نهایت این خانواده شما هستند که باید برای اهدای اعضای شما تصمیم بگیرند. یک آمار جالب داریم که می‌گوید اگر خانواده از موضوع داوطلبی عزیزشان بی‌خبر باشند، 48 درصد امکان دارد به اهدای اعضایش رضایت دهند اما اگر بدانند او خودش در زمان حیات، داوطلب اهدای عضو بوده و کارت هم دریافت کرده، تقریباً 100 درصد به این کار رضایت می‌دهند چون خانواده دلش می‌خواهد آرزوی عزیزش برآورده شود.
خوب است بدانید برای هرچه سهل‌تر شدن تصمیم‌گیری برای خانواده افراد مرگ مغزی، یک امکان جدید هم ایجاد کرده‌ایم به نام «اَبرِ اهدا».
 

با «اَبرِ اهدا»، داوطلبی‌ات را تصویری به خانواده اعلام کن
*مشتاقیم درباره این امکان جدید و ویژگی‌هایش بیشتر بدانیم.
- وقتی برای سامانه 3432 پیامک ارسال می‌کنید، یکی از سئوالاتی که از شما پرسیده می‌شود، این است که: «آیا دوست دارید ویدئویی هم از شما به جا بماند؟» اگر پاسخ شما مثبت باشد، ویدئویی از خودتان ضبط می‌کنید و در آن از تمایل‌تان برای اهدای اعضایتان بعد از مرگ مغزی با خانواده‌تان صحبت می‌کنید و آنها را در جریان تصمیم‌تان در گرفتن کارت اهدای عضو قرار می‌دهید. علاوه‌بر ذخیره کردن این ویدئو در رایانه شخصی، می‌توانید آن را در فضای «اَبرِ اهدا» هم بارگذاری کنید تا در این فضا در کنار ویدئوهای سایر داوطلبان ذخیره شود. اگر کسی دوست داشته‌باشد بعدها این ویدئوی شخصی‌اش منتشر شود، آن را در موقعیت‌هایی که پیش می‌آید، منتشر می‌کنیم. در غیر اینصورت، این ویدئو پیش ما امانت خواهد ماند و چنانچه روزی اتفاقی برای این فرد بیفتد و خانواده‌اش برای تصمیم‌گیری بر سر دوراهی مانده باشند، ما این فیلم را به آنها ارائه می‌کنیم.

اساساً هدف از ایجاد «ابر اهدا» همین بوده. ممکن است خانواده‌ای با مرگ مغزی فرزندش مواجه شود و به آنها گفته شود فرزندتان کارت اهدای عضو داشت و دلش می‌خواست در صورت بروز چنین حادثه‌ای، اعضایش را اهدا کند. اما خانواده قانع نشود و بگوید: «شاید دوستش برایش کارت گرفته‌باشد، شاید آن موقع احساساتی شده‌باشد و...» اما وقتی ویدئوی ضبط شده توسط خود فرد را به خانواده‌اش نشان بدهیم و ببینند او با آنها حرف می‌زند و می‌گوید دلش می‌خواهد اعضایش را اهدا کند، دیگر تردیدی برای خانواده باقی نمی‌مانَد و تصمیم‌گیری برایشان بسیار راحت‌تر می‌شود. این امکان از یک سال قبل ایجاد شده و در همین مدت هم همکاران ما با استخراج ویدئوها از فضای ابر اهدا، به خانواده‌های متعددی کمک کرده‌اند راحت‌تر تصمیم‌گیری کنند.
 

ایران، «دیار نَفَس»
* حالا فرصت خوبی است که از برنامه‌هایی که امسال برای روز اهدای عضو تدارک دیده‌اید، برای مخاطبان بگویید.
- ما از سال 83 برای ترویج مقوله اهدای عضو و بزرگداشت خانواده‌های اهداکننده، مراسمی به نام جشن «نَفَس» پایه‌گذاری کردیم. این مراسم سال‌ها با حضور خانواده‌های اهداکننده، بیماران پیوند شده، برخی از بیماران در انتظار پیوند و جمعی از مسئولان، هنرمندان و ورزشکاران برگزار می‌شد و همگی تلاش می‌کردیم این پدیده شگفت‌انگیز «ایجاد زندگی از مرگ» را در معرض دید جامعه بگذاریم. گذشت تا اینکه از 3 سال قبل موعد برگزاری جشن با ماه مبارک رمضان مصادف شد. در آن مقطع، در بوستان «نَفَس» 10 شب در ماه مبارک رمضان «ضیافت نَفَس» را برگزار کردیم. سال بعد با همکاری صداوسیما، سازمان فرهنگی هنری مترو و سازمان زیباسازی، دست به تبلیغات وسیعی در شهر تهران زدیم و «شهر نَفَس» را برپا کردیم.


امسال با توجه به شیوع کرونا و کاهش اهدای عضو، قصد داریم این اطلاع‌رسانی را در سطحی وسیع‌تر و در تمام کشور تحت عنوان پویش «ایران، دیار نَفَس» انجام دهیم. در این برنامه سراسری، شهرداران کلانشهرهای ایران پای کار آمده‌اند و در کنار صداوسیما، سازمان زیباسازی، سازمان فرهنگی هنری مترو و معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دست به دست هم داده‌اند تا مراسم جشن نَفَس را در سراسر کشور و البته بدون حضور مردم برگزار کنند و ضمن تقدیر از خانواده‌های اهداکننده، درباره مقوله اهدای عضو اطلاع‌رسانی کنند. شهرداری تهران هم قول داده ویدئومپینگ با موضوع اهدای عضو روی برج آزادی داشته‌باشیم.

یک اتفاق خوب هم امسال رقم خورده و آن، موافقت هیئت محترم دولت با پیشنهاد ما درخصوص ثبت «تمایل افراد به اهدای عضو پس از مرگ مغزی» در اطلاعات هویتی مرتبط با کارت ملی و گواهینامه است. با این اتفاق، به‌زودی موضوع تمایل افراد به اهدای عضو، در سامانه الکترونیکی اطلاعات هویتی افراد ثبت خواهد شد تا در سراسر کشور قابل دسترس باشد و چنانچه حادثه منجر به مرگ مغزی برای آنها اتفاق افتاد، با یک جست‌وجوی ساده در این سامانه مشخص شود کارت اهدای عضو داشته‌اند.
 
 
پاسخ به یک شایعه عجیب
* در دوران کرونا شایعه‌ای مطرح شد مبنی بر پیوند اعضای اموات کرونایی به بیماران نیازمند پیوند که گلایه شما و همکارانتان در تیم‌های پیوند را در پی داشت. پایان این گفت‌وگو، فرصت مغتنمی است برای پاسخ به این شائبه عجیب.
- این موضوع آنقدر عجیب و دور از منطق است که بهتر است درباره آن صحبت نشود. در ابتدای گفت‌وگو اشاره کردم تیم‌های پزشکی در یک سال گذشته برای اینکه احتمال مبتلا بودن موارد مرگ مغزی موجود به کرونا را رد کنند تا بتوانند اعضایشان را اهدا کنند، چقدر به زحمت و دردسر افتاده‌اند و همچنان با این مشکلات دست‌به‌گریبانند و تا از سلامت فرد مرگ مغزی مطمئن نشوند، اقدام به عمل پیوند نمی‌کنند. اصلاً یکی از دلایل کاهش آمار اهدای عضو در دوران کرونا هم همین مشکلات است.حالا با این اوصاف، چطور می‌شود از فردی که بر اثر کرونا فوت شده، عضوی به بیمار لیست انتظار، پیوند شود؟! اصلاً در حالت عادی هم نمی‌توان اعضای بدن فرد فوت شده را برای پیوند برداشت چه برسد به اینکه فرد در اثر کرونا از دنیا رفته باشد. بنابراین این شائبه آنقدر به لحاظ منطق علمی، ضعیف است که بهتر است به آن پرداخته نشود.
برچسب ها: اهدای عضو
پربيننده‎ترين مطالب و خبرها