ماجرای پرونده کلاهبرداری های گسترده، از دی سال 98 هنگامی در دستور کار نیروهای کارآزموده پلیس آگاهی خراسان رضوی قرار گرفت که خریدار یک دستگاه خودروی «وراکروز» پس از مراجعه به مرکز تعویض پلاک متوجه شد مشخصات درج شده در وکالت نامه خرید جعلی است و خودروی فرد دیگری به وی فروخته شده است.
به دنبال اعلام شکایت خریدار، پرونده ای در این باره تشکیل و مشخص شد که پلاک های نصب شده روی خودروی «وراکروز» سرقتی است، این درحالی بود که فروشنده پس از استعلام از پلیس +10 برای نداشتن خلافی، 635 میلیون تومان به حساب بانکی فروشنده واریز کرده بود.

با توجه به اهمیت موضوع، این پرونده با صدور دستوری ویژه از سوی سرهنگ جواد شفیع زاده (رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی) به کارآگاهان اداره عملیات ویژه سپرده و بدین ترتیب تحقیقات گسترده برای شناسایی و دستگیری عاملان این کلاهبرداری زیرکانه آغاز شد. در اولین مرحله از اقدامات پلیسی، ابتدا جلسه ای کارشناسی با استفاده از راهنمایی های رئیس پلیس آگاهی برگزار شد و همه ابعاد و جوانب این پرونده زیر ذره بین کارشناسی جرم قرار گرفت.

در این جلسه که فرماندهی آن را سرهنگ جان دیزآوندی (رئیس عملیات ویژه) به عهده داشت، ماجرای اثر انگشت پای قولنامه، بازبینی دوربین های ترافیک شهری و دیگر اقدامات فنی و تخصصی پلیس مورد بررسی های ویژه قرار گرفت و مشخص شد که همه اسناد و مدارک جعل شده نیز حرفه ای است و یک باند مجهز به دستگاه های پیشرفته جعل اسناد با سارقان و کلاهبرداران همکاری می کنند.

ردیابی های اطلاعاتی که با همکاری عوامل اداره اطلاعات جنایی صورت گرفت، نشان می داد که حساب های بانکی واریز وجوه کلاهبرداری همه با نام و مشخصات افراد دیگری افتتاح شده است که همین موضوع روند تحقیقات کارآگاهان را به تاخیر انداخت . از سوی دیگر، گروه تخصصی کارآگاهان که به سرپرستی سرگرد همتی (افسر پرونده) وارد عمل شده بودند، عملیات های فنی و اطلاعاتی را در چند شاخه پلیسی ادامه دادند و به ردیابی متهمان در بانک اطلاعاتی مجرمان سابقه دار پرداختند تا این که تصاویر و مشخصاتی از صاحبان حساب بانکی و عوامل فروش خودرو در بنگاه معاملاتی بولوار معلم به دست آمد.

وقتی این مشخصات مورد تایید برخی مال باختگان قرار گرفت ،عملیات کارآگاهان وارد مرحله جدیدی شد و مخفیگاه یکی از متهمان در شاهین شهر اصفهان شناسایی شد. همزمان با اعزام گروهی از کارآگاهان به اصفهان، تحقیقات غیرمحسوس ادامه یافت و مشخص شد که فرشید به دلیل اختلاف با همسرش، مدتی است که در مکان نامعلومی زندگی می کند اما کارآگاهان همچنان بررسی های فنی خود را ادامه دادند تا این که با رصدهای اطلاعاتی محدوده سکونت وی را در اطراف میدان توحید یکی از شهرستان های اصفهان شناسایی کردند و او را در یک عملیات ضربتی و هماهنگ در حالی به دام انداختند که قصد برداشت وجه از دستگاه خودپرداز را داشت.

با انتقال متهم به پلیس آگاهی خراسان رضوی، وی مورد بازجویی های تخصصی قرار گرفت و در حالی که هیچ چاره ای جز اعتراف نداشت، به بیان حقیقت ماجرا پرداخت و گفت: وقتی از زندان آزاد شدم، اوضاع مالی خوبی نداشتم به همین دلیل یکی از دوستانم مرا به اعضای باند کلاهبرداری در مشهد معرفی کرد اما افراد آن باند هیچ مشخصاتی از خودشان به من ندادند و من تنها دو عضو سابقه دار باند به نام های جمشید و فرامرز را می شناسم! و ...

به دنبال اعترافات این متهم، بی درنگ گروه دیگر عملیاتی وارد عمل شدند و با استخراج تصاویر متهمان از بانک اطلاعات محرمانه، تحقیقات ویژه خود را ادامه دادند تا این که مشخص شد فرامرز دارای سوابق متعدد جعل، سرقت و کلاهبرداری است و جمشید نیز سابقه جعل دارد بنابراین با همکاری دیگر عوامل و بخش های تخصصی آگاهی، سرانجام کارآگاهان در تاریخ 1400.2.26 مخفیگاه دو متهم را در بولوار لادن مشهد شناسایی کردند و با صدور دستوراتی محرمانه از سوی قاضی برفرازی (قاضی شعبه 218 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد) مورد بازرسی قرار دادند که در نتیجه دستگاه پرینتر رنگی، مشروبات الکلی، سه جلد انجیل، تعدادی مدارک و چک، دوربین حرفه ای، تعداد زیادی گوشی و سیم کارت، بی سیم، دستگاه پرس و ... کشف و ضبط شد.

صبح روز بعد نیز جمشید در منطقه تجریش لادن در حالی که قصد فرار داشت، به دام کارآگاهان افتاد و از مخفیگاه وی نیز مقادیر زیادی قولنامه، دستگاه های پرینتر، لپ تاپ، مموری و ... پیدا شد که در نهایت او نیز دو روز پس از انتقال به پلیس آگاهی به کلاهبرداری، جعل و فروش مال غیر اعتراف کرد.

اعضای این باند در بازجویی ها معترف شدند که با پول های فروش خودرو، سکه های طلا خریده و بین خودشان تقسیم کرده اند. آنان اظهار کردند مدارک سرقتی را نیز از افراد ناشناس در حاشیه شهر خریده اند و با محو کردن مشخصات اسناد سرقتی با تیغ جراحی و دیگر لوازم حرفه ای، مشخصاتی را که نیاز داشتند روی اسناد ثبت کرده اند. همچنین با اعترافات متهمان مشخص شد آن ها پلاک یک خودروی «وراکروز» را از بولوار سجاد مشهد سرقت و روی خودرویی که از شرکت های اجاره ای به امانت گرفته بودند، نصب کرده و آن را در بنگاه املاک فروخته اند.

بررسی های کارآگاهان که با راهنمایی و نظارت قاضی برفرازی صورت گرفت، بیانگر آن بود که اعضای باند طوری زیرکانه اسناد را جعل کردند که سامانه های موجود حتی از طریق اثر انگشت نیز نتواند هویت فرد را تشخیص دهد. همچنین ادامه تحقیقات نشان داد: یکی از سرکردگان این باند به خارج از کشور گریخته است و تاکنون چهار تن از مال باختگانی که منازل آنان مورد دستبرد سارقان قرار گرفته است نیز به پلیس آگاهی مراجعه کرده اند. بررسی های بیشتر در این باره ادامه دارد.

بهار نیوز