زن جوان: شوهرم سندرم شکستن وسایل را دارد
روزنامه خراسان , 23 خرداد 1400 ساعت 8:43
گروه جامعه: دیگر تحمل این شرایط برایم بسیار دشوار شده است. شوهر بیکارم در خانه مینشیند و هر سه روز 20گیگ اینترنت مصرف می کند، در حالی که من باید بیرون از منزل کار کنم و هزینه های زندگی ام را بپردازم با وجود این ...
زن 28ساله ای که به اتهام کتک کاری و تخریب جهیزیه، از همسرش شکایت کرده بود، درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری سپاد مشهد گفت: به تازگی دیپلم گرفته بودم که پای سفره عقد نشستم و با «مهدی» ازدواج کردم اما هنوز چند ماه از ازدواجم نمی گذشت که فهمیدم همسرم اعتیاد دارد ولی دیگر کاری از دستم ساخته نبود چرا که مهدی را خودم انتخاب کرده بودم و به ازدواج با او اصرار داشتم.
سه سال بعد و در حالی که دخترم را باردار بودم، همسرم را به خاطر اعتیادش از محل کار اخراج کردند و او بیکار شد. اگرچه تلاش می کرد تا شغل دیگری پیدا کند اما هیچ فایده ای نداشت و اعتیاد او را به سوی تباهی می برد. از طرف دیگر من در بیرون از منزل کار می کردم تا حداقل بتوانم زندگی ام را اداره کنم ولی آن قدر سختی کشیدم که در نهایت بعد از هشت سال زندگی مشترک نتوانستم این وضعیت را تحمل کنم و از او طلاق گرفتم.
هنوز شش ماه بیشتر از جدایی من و مهدی نگذشته بود که روزی یکی از بستگان پدرم مرا برای پسرش خواستگاری کرد. ستاره که مرا به خاطر نسبت فامیلی کاملا می شناخت، آن قدر از اخلاق و رفتار خوب پسرش سخن گفت که اعتماد مرا جلب کرد. «فرزین» یک سال قبل همسرش را طلاق داده بود و هیچ فرزندی نداشت.
خلاصه با تعریف و تمجیدهای ستاره، ناخودآگاه به قضاوت نشستم و همسر فرزین را به دلیل جدایی از او گناهکار شناختم، بعد از آن هم به این ازدواج رضایت دادم؛ اما هنوز یک ماه بیشتر از نامزدی ما نمی گذشت که متوجه شدم فرزین در حالت عصبانیت لوازم منزل مادرش را می شکند. وقتی موضوع را با ستاره در میان گذاشتم، او گفت: در خانه خودش از این کارها نخواهد کرد.
بالاخره حدود 10ماه قبل در حالی زندگی مشترکمان را آغاز کردیم که فرزین بیکار و خانه نشین بود و سر هیچ کاری نمی رفت. او هر سه روز 20گیگ اینترنت مصرف می کرد و مدام با گوشی تلفنش سرگرم بود. او تماس های مشکوکی داشت و با زنان دیگری در ارتباط بود. حتی یک بار با زن مطلقه ای تماس گرفتم که شماره اش در گوشی همسرم ثبت شده بود! ولی برای حفظ زندگی ام همه این رفتارها را نادیده می گرفتم.
او همواره مشغول بازی های اینترنتی بود و به کار و زندگی هیچ اهمیتی نمی داد. در عین حال من در بیرون از خانه کار می کردم و حتی جرئت نداشتم با دخترم در خانه خودم دیدار کنم. از طرف دیگر با سرزنش های تحقیرآمیز ستاره مواجه بودم که ادعا می کرد: «زن برای پسرش زیاد است و من اگر نمی خواهم با این شرایط زندگی کنم، بهترین دختر را برای پسرش خواستگاری می کند!» فرزین هم که حمایت های مادرش را می دید، هر روز جری تر می شد تا جایی که به بهانه ای واهی مرا زیر مشت و لگد گرفت و با تخریب همه جهیزیه ام، مرا از خانه بیرون انداخت. من هم که دیگر چاره ای نداشتم با 110 تماس گرفتم و به پلیس پناه آوردم.
شایان ذکر است، پرونده این زن جوان در حالی برای انجام خدمات مشاوره ای به کارشناسان دایره مددکاری اجتماعی سپرده شد که با صدور دستوری ویژه از سوی سرگرد جعفر عامری (رئیس کلانتری سپاد) بررسی های پلیسی درباره اقدامات مجرمانه همسر این زن ادامه یافت.
کد مطلب: 277509