تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۳/۲۵ ساعت ۰۹:۱۷
کد مطلب : ۲۷۷۹۳۰
رمزگشایی از مرگ اسرارآمیزِ مرد جواهرساز
گروه حوادث: تحقیقات برای رمزگشایی از راز مرگ مرد جواهرساز در حالی آغاز شده که پسرش مدعی است پس از مرگ، تمام جواهرات و شمش‌های طلای پدرش سرقت شده است.چند روز قبل که گزارش مرگ اسرارآمیز مردی 72ساله به بازپرس کشیک جنایی تهران اعلام شد، کارآگاهان جنایی تحقیقات خود را برای کشف راز مرگ او آغاز کردند. قربانی مردی ثروتمند، جواهرساز و طلاساز بود که به بیمارستانی در تهران منتقل شده اما در نهایت به کام مرگ رفته بود.
علت اصلی مرگ مشخص نبود و زمانی که مرد جواهرساز به بیمارستان انتقال یافته بود از هوش رفته و دقایقی بعد قلبش از تپش ایستاده بود. بازپرس جنایی دستور انتقال جسد را به پزشکی قانونی صادر کرد تا علت اصلی مرگ وی مشخص شود. از سوی دیگر پسر قربانی با حضور در شعبه سوم دادسرای جنایی تهران عنوان کرد که پدرش به قتل رسیده و از 4فرد آشنا به اتهام قتل شکایت کرد. او گفت که آنها در مرگ پدرشان مقصر هستند.
جواهرات میلیاردی
پسرجوان که مهندس و مقیم آمریکاست، دو‌ماه قبل برای دیدن پدرش و انجام کارهای او به ایران سفر کرد. حالا او می‌گوید که باور ندارد پدرش قربانی بیماری شده باشد؛ چرا که او در سلامت کامل بود و مشکلی نداشت.وی به بازپرس پرونده گفت: پدر و مادرم سال‌ها قبل از یکدیگر جدا شدند و پدرم مجددا ازدواج کرد. من دو خواهر ناتنی هم دارم اما چند وقت قبل متوجه شدم که پدرم و نامادری‌ام دچار اختلاف و از یکدیگر جدا شده‌اند.
پدرم می‌گفت که نامادری‌ام همیشه در فکر تصاحب اموال او بوده است. پدرم جواهرساز است و وضع مالی خیلی خوبی دارد. از سوی دیگر مباشر جوانی دارد که مدت‌هاست با پدرم کار می‌کند. درواقع او همه کارهای پدرم مانند کارهای اداری، بانکی و کارهای خانه را انجام می‌داد و پدرم به او خیلی اعتماد داشت.
وی ادامه داد: اسم مباشر پدرم مجید است و حتی کلید خانه پدرم را هم داشت. روز حادثه من برای انجام برخی کارهای اداری از خانه بیرون رفتم. درحالی‌که پدرم در خانه خواب بود و هیچ مشکلی نداشت. ساعتی بعد ناگهان مجید به من زنگ زد ودرحالی‌که سراسیمه بود گفت پدرم حالش بد شده و او اورژانس را خبر کرده است. خیلی ترسیده بودم، مجید می‌گفت با پدرم قرار کاری داشته اما هرچه زنگ زده او جواب نداده است. برای همین نگران شده و خود را به خانه پدرم رسانده و با کلیدی که در اختیار داشته وارد خانه و با پیکر نیمه جان پدرم روبه‌رو شده است. مجید گفت پدرم را به بیمارستان انتقال دادند و من فورا خودم را به آنجا رساندم.
لحظاتی بعد اما در اوج ناباوری خبر فوت پدرم را به من دادند. من شوکه شدم. او مشکلی نداشت و سالم بود. برای همین به ماجرا مشکوک شدم.مرد جوان گفت: بعد از آنکه به خانه پدری‌ام رفتم و متوجه شدم آنجا به هم ریخته است، یاد اموالش افتادم که در صندوق امانات بود. خودم را به آنجا رساندم و با کلید در صندوق را باز کردم اما خالی بود و تمام اموال ارزشمند پدرم به سرقت رفته بود. از داخل صندوق 16هزار دلار، 8کیلو طلا، مقدار زیادی جواهر و دو شمش طلا که وزن هر کدام از آنها یک و نیم کیلو بود، سرقت شده بود.
بعد از بررسی متوجه شدم که مباشر پدرم با کلید صندوق را باز کرده و اموال را برداشته است. علاوه بر این 4کارت بانکی پدرم در اختیار مجید بود که او فقط یکی از کارت‌ها را به من برگرداند و مدعی شد که مابقی پیش پدرم بوده است. 3کارت دیگر مربوط به حساب‌های مختلف پدرم همه خالی شده بود که مجید اظهار بی‌اطلاعی کرد. وقتی به او زنگ زدم تا درخصوص صندوق امانات بپرسم جوابم را نداد. شک ندارم که مجید در ماجرای مرگ پدرم نقش دارد و احتمالا نامادری و دو خواهر ناتنی‌ام نیز در جریان نقشه او بوده‌اند. من از این 4نفر شکایت دارم و مطمئنم مرگ پدرم عادی نبوده و او با انگیزه سرقت اموالش به قتل رسیده است.
با این شکایت، بازپرس جنایی تهران دستور احضار این 4مظنون و انجام تحقیقات از آنها را صادر کرده است. علاوه بر این دستور داده تا دوربین‌های مداربسته اطراف خانه قربانی و جایی که صندوق امانات قرار داشته مورد بازبینی قرار بگیرد تا مشخص شود که چه افرادی به آنجا رفت‌وآمد داشته‌اند. از سوی دیگر کارآگاهان جنایی با دستور قاضی مأمور شدند تا حساب‌های قربانی را بررسی کنند تا مشخص شود که چه افرادی حساب‌ها را خالی کرده اند و پزشکی قانونی نیز ماموریت یافته تا با بررسی تخصصی، علت اصلی مرگ متوفی را مشخص کند.
علت اصلی مرگ مشخص نبود و زمانی که مرد جواهرساز به بیمارستان انتقال یافته بود از هوش رفته و دقایقی بعد قلبش از تپش ایستاده بود. بازپرس جنایی دستور انتقال جسد را به پزشکی قانونی صادر کرد تا علت اصلی مرگ وی مشخص شود. از سوی دیگر پسر قربانی با حضور در شعبه سوم دادسرای جنایی تهران عنوان کرد که پدرش به قتل رسیده و از 4فرد آشنا به اتهام قتل شکایت کرد. او گفت که آنها در مرگ پدرشان مقصر هستند.
جواهرات میلیاردی
پسرجوان که مهندس و مقیم آمریکاست، دو‌ماه قبل برای دیدن پدرش و انجام کارهای او به ایران سفر کرد. حالا او می‌گوید که باور ندارد پدرش قربانی بیماری شده باشد؛ چرا که او در سلامت کامل بود و مشکلی نداشت.وی به بازپرس پرونده گفت: پدر و مادرم سال‌ها قبل از یکدیگر جدا شدند و پدرم مجددا ازدواج کرد. من دو خواهر ناتنی هم دارم اما چند وقت قبل متوجه شدم که پدرم و نامادری‌ام دچار اختلاف و از یکدیگر جدا شده‌اند.
پدرم می‌گفت که نامادری‌ام همیشه در فکر تصاحب اموال او بوده است. پدرم جواهرساز است و وضع مالی خیلی خوبی دارد. از سوی دیگر مباشر جوانی دارد که مدت‌هاست با پدرم کار می‌کند. درواقع او همه کارهای پدرم مانند کارهای اداری، بانکی و کارهای خانه را انجام می‌داد و پدرم به او خیلی اعتماد داشت.
وی ادامه داد: اسم مباشر پدرم مجید است و حتی کلید خانه پدرم را هم داشت. روز حادثه من برای انجام برخی کارهای اداری از خانه بیرون رفتم. درحالی‌که پدرم در خانه خواب بود و هیچ مشکلی نداشت. ساعتی بعد ناگهان مجید به من زنگ زد ودرحالی‌که سراسیمه بود گفت پدرم حالش بد شده و او اورژانس را خبر کرده است. خیلی ترسیده بودم، مجید می‌گفت با پدرم قرار کاری داشته اما هرچه زنگ زده او جواب نداده است. برای همین نگران شده و خود را به خانه پدرم رسانده و با کلیدی که در اختیار داشته وارد خانه و با پیکر نیمه جان پدرم روبه‌رو شده است. مجید گفت پدرم را به بیمارستان انتقال دادند و من فورا خودم را به آنجا رساندم.
لحظاتی بعد اما در اوج ناباوری خبر فوت پدرم را به من دادند. من شوکه شدم. او مشکلی نداشت و سالم بود. برای همین به ماجرا مشکوک شدم.مرد جوان گفت: بعد از آنکه به خانه پدری‌ام رفتم و متوجه شدم آنجا به هم ریخته است، یاد اموالش افتادم که در صندوق امانات بود. خودم را به آنجا رساندم و با کلید در صندوق را باز کردم اما خالی بود و تمام اموال ارزشمند پدرم به سرقت رفته بود. از داخل صندوق 16هزار دلار، 8کیلو طلا، مقدار زیادی جواهر و دو شمش طلا که وزن هر کدام از آنها یک و نیم کیلو بود، سرقت شده بود.
بعد از بررسی متوجه شدم که مباشر پدرم با کلید صندوق را باز کرده و اموال را برداشته است. علاوه بر این 4کارت بانکی پدرم در اختیار مجید بود که او فقط یکی از کارت‌ها را به من برگرداند و مدعی شد که مابقی پیش پدرم بوده است. 3کارت دیگر مربوط به حساب‌های مختلف پدرم همه خالی شده بود که مجید اظهار بی‌اطلاعی کرد. وقتی به او زنگ زدم تا درخصوص صندوق امانات بپرسم جوابم را نداد. شک ندارم که مجید در ماجرای مرگ پدرم نقش دارد و احتمالا نامادری و دو خواهر ناتنی‌ام نیز در جریان نقشه او بوده‌اند. من از این 4نفر شکایت دارم و مطمئنم مرگ پدرم عادی نبوده و او با انگیزه سرقت اموالش به قتل رسیده است.
با این شکایت، بازپرس جنایی تهران دستور احضار این 4مظنون و انجام تحقیقات از آنها را صادر کرده است. علاوه بر این دستور داده تا دوربین‌های مداربسته اطراف خانه قربانی و جایی که صندوق امانات قرار داشته مورد بازبینی قرار بگیرد تا مشخص شود که چه افرادی به آنجا رفت‌وآمد داشته‌اند. از سوی دیگر کارآگاهان جنایی با دستور قاضی مأمور شدند تا حساب‌های قربانی را بررسی کنند تا مشخص شود که چه افرادی حساب‌ها را خالی کرده اند و پزشکی قانونی نیز ماموریت یافته تا با بررسی تخصصی، علت اصلی مرگ متوفی را مشخص کند.
مرجع : روزنامه همشهری
پربينندهترين مطالب و خبرها
