گروه جامعه: یک روانشناس، در ارتباط با نقش هوش مصنوعی در رشد اجتماعی کودکان، نکاتی را متذکر شد.
نصیره مقدم فر با تاکید بر امر تعلیم و تربیت در دوران کودکی که از اهمیّت ویژهای برخوردار است ، گفت: تجربیّات دوره کودکی پایه و اساس عاداتها، مهارتها، گرایشها و به طور کلی طرح رفتار فرد را در دورههای بعدی تشکیل میدهد.
وی افزود: بهبود روابط اجتماعی در سن کودکی از اهمیت به سزایی برخوردار است، چرا که هرچه کودکان برقراری ارتباط با دیگران را بهتر بیاموزند در جامعه با مشکلات کمتری برخورد خواهند داشت. معمولاً پس از خانواده، مهدکودک و پیش دبستانی اولین نهاد آموزشی است که کودکان در آن حضور مییابند و در آن میآموزند تا چگونه با دیگر همسالان و مربیان خود ارتباط برقرار کنند. بنابراین، رشد اجتماعی مهمترین جنبه وجود هر شخص است، زیرا کودکان بدون رشد اجتماعی و داشتن مهارتهای لازم قادر نیستند در تعامل اجتماعی با سایرین وظایف خود را انجام دهند.
این روانشناس حوزه کودک و نوجوان تاکید کرد: توجه به این نکته بسیار مهم است که نارسایی مهارتهای اجتماعی عامل تعیین کنندهای در افزایش مسائل روانی و ذهنی کودکان نیز هست، رشد اجتماعی محیط و نهادهای اطراف کودک را تحت تأثیر قرار میدهد. وجود شرایط مناسب محیطی، خانوادگی و اجتماعی در طی سالهای اولیه کودکان پیشدبستانی تأثیر به سزایی در جلوگیری از مشکلات جسمی و روانی دارد؛ به طوری که محققان به این امر مهم دست یافتهاند که سالهای اولیه در شکلگیری هوش موفق، شخصیت و رفتار اجتماعی سالهای حساسی هستند و آثار بیتوجهی اولیه میتواند اختلالاتی را بهجای بگذارد.
مقدم فر افزود: هوش موفق مجموعه یکپارچهای از تواناییهای مورد نیاز برای موفّقیت در زندگی است که فرد آن را درون بافت فرهنگی-اجتماعی خود تعریف میکند. افراد از طریق تشخیص نقاط قوت و پرورش آنها و نیز تشخیص همزمان نقاط ضعف و پیدا کردن راه اصلاح یا جبران آنها، به موفّقیت دست مییابند.
وی به مؤلفههای هوش موفق اشاره کرد و گفت: هوش تحلیلی، همان توانایی یادگیری و سازگاری با محیط است.
هوش خلاق، توانایی ارائه راهحل جدید برای حل مسائل. را دارد و هوش عملی، هوشی است که بتوان با استفاده از آن موقعیّتهایی را که در زندگی روزمره پیش میآید مدیریت کرد.
عضو سازمان نظام روانشناسی ایران افزود: افراد دارای هوش موفق، با استفاده از تعادلی که میان تواناییهای تفّکر تحلیلی، خلاق و عملی برقرار میکنند به انطباق با محیط، تغییر و انتخاب آن دست میزنند. در واقع هوش موفق ترکیبی از تواناییهای تحلیلی، خلاق و عملی است که به کودکان برای سازگاری، انتخاب و تغییر محیط به منظور رسیدن به اهداف خود در زندگی، با توجه به بافت فرهنگی-اجتماعی کمک میکند.
وی با عنوان این مطلب که موفّقیت تنها در بافت فرهنگی اجتماعی خود فرد تعریف میشود، گفت: در فرهنگ اجتماعی ما، با توجه به ارزشهای مورد پذیرش جامعه، موفّقیت نیز معنی و مفهوم خاص خود را مییابد. بدین معنی که موفّقیت با توجه به مجموعهای از ارزشها، ملاکها و یا انتظارهای خود فرد و دیگران شکل میگیرد. بافت فرهنگی اجتماعی جوامع شرقی به ویژه جامعه ما، به لحاظ جمع گرایی و تأکید بر ارزشهای خاص دینی، متفاوت از جوامع غربی است.
رشد اجتماعی از طریق هوش موفق میتواند قابل پیش بینی باشد زیرا کودکانی که به دلیل نداشتن هوش موفق دچار شکستهای پی در پی میشوند دچار درماندگی آموخته شده میگردند و به این باور میرسند که هیچ گاه انسان موفقی نخواهند بود و همین مسئله باعث کاهش رشد مهارتهای اجتماعی در آنان میشود.