گروه اقتصادی: اگر بعد از دو سال کشاکش واقعی، دوسال نامه نوشتن و به خیابان آمدن، دو سال عریضه و طومار امضا کردن، امسال متناسبسازی اجرایی نمیشد، یک بازنشسته کارگری که فرض بگیرید بیش از بیست سال در یک معدن کار کرده یا پای کورههای داغ ذوب فلز ایستاده، قرار بود چیزی کمتر از ۳ میلیون تومان حقوق بگیرد و این در حالیست که خط فقر با حداقلیترین معیارها امروز نزدیک به ۱۲ میلیون تومان است!
حالا هم البته مستمری بازنشستگان مبلغ چشمگیری نیست؛ یک بازنشسته حداقل بگیر با ۳۰ سال سابقه بعد از اجرای متناسبسازی دور دوم کمی بیشتر از ۴ میلیون تومان دریافتی دارد یعنی دقیقاً یک سوم سبد معیشت یا همان خط فقر؛ اما متاسفانه نمایندگان مجلس و حامیان دست راستی آنها همین حقوق حداقلی را برنمیتابند و اینک این ادعا را پیش کشیدهاند که؛ حقوق بازنشستگان تورم زاست و برای دولت تعهد بیجا فراهم میکند!
اظهارات نگرانکننده:حقوق بازنشستگان تورم زاست!
ابتدا در روزهای میانه تیرماه، الیاس نادران (نماینده مجلس) در یک گفتگوی زنده تلویزیونی که از یکی از شبکههای صداوسیمای ملی پخش شد!، ادعا کرد حقوق بازنشستگان تورم زاست و موجب افزایش بار تعهدات دولت است.
باید دقت داشته باشیم که این اظهارات دقیقاً در روزهایی مطرح می شود که بعد از مدتها انتظار، دولت حاضر شده لایحه دائمی شدن همسانسازی حقوق بازنشستگان را به مجلس ارائه کند و اتفاقا سهم بازنشستگان کارگری از این لایحه به حدی ناچیز است که صدای اعتراض بازنشستگان درآمده. در این لایحه دولت مکلف شده بدهی خود به تامین اجتماعی را ظرف مدت پنج سال تسویه کند و قرار است استمرار متناسبسازی از محل همین بدهیهای پرداخت شده تامین اعتبار شود. اما حال که نمایندگان مجلس قطارشان از پل گذشته و قبل از انتخابات به اندازه کافی دادِ حمایت از بازنشستگان سر دادهاند (به آن اندازه که کفایت کند و نشان بدهد که مثلاً عدالتخواه و حامی محرومان هستند!) میخواهند زیر میز بزنند و «همسانسازی» یا همان «متناسبسازی» را از اساس نابود کنند به این بهانه که برای دولت (یعنی دولت بعدی) تعهد ایجاد میکند.
غافل از اینکه همسانسازی از تکالیف روشن و سرراست برنامه ششم توسعه بوده و باید تا قبل از پایان سال جاری به درستی و دقت اجرایی شود و غافل از اینکه در سازمان تامین اجتماعی متناسبسازی قرار است از محل آوردههای خود سازمان و پرداخت بدهیهای دولت به آن انجام شود و تا اینجای کار دولت هیچ تعهدی در قبال ۶۵ درصد از بازنشستگان کشور برعهده نگرفته است و البته از همه مهمتر اینکه، دلیل محتاج شدن بازنشستگان به همسانسازی و متناسبسازی، عدم اجرای دقیق قانون در سنوات گذشته است که اگر ماده ۴۱ قانون کار و ماده ۹۶ قانون تامین اجتماعی به درستی اجرا میشد و هر سال حقوق بازنشسته به اندازه هزینههای زندگی افزایش مییافت، دیگر بازنشستگان نیازی به همسانسازی یا متناسبسازی نداشتند!
حسین غلامی (فعال صنفی مستقل بازنشستگان کارگری) در این رابطه میگوید: ما سالهاست که فریاد میزنیم اجرای قانون؛ چرا ماده ۹۶ قانون تامین اجتماعی و ماده ۴۱ قانون کار اجرا نمیشود؛ حال که قانون اجرا نشده اینها که به اصطلاح نمایندگان ملت هستند به جای تخطئه کردن دولتها برای عدم پایبندی به قانون، حقوق ناچیز بازنشستگان را نشانه گرفتهاند و میگویند این حقوقِ یک سوم زیر خط فقر، تورم زاست!
راهنما به چپ، گردش به راست!
قبل از انتخابات، گروههای بسیار با سرمایهگذاری تبلیغی روی طبقات فرودست از جمله بازنشستگان، شعارهای عدالتطلبانه سر دادند؛ رسانههای همسو با این گروها هم جمیعاً آستینها را بالا زده بودند و در ستایش لزوم نجات بازنشستگان و حداقل بگیران از زیر خط فقر، چکامه سر میدادند و حماسه سرایی میکردند! اما امروز بعد از تمام شدن انتخابات، صفحه را کامل برگرداندهاند و شروع کردهاند به نوحهسرایی برای دولت بعدی و تعهداتی که قرار است بر دوش آن دولت تحمیل شود! کافیست به یادداشت منتشر شده در کیهان بعد از اظهارات تلویزیونی الیاس نادران توجه کنیم؛ در این یادداشت به نقد تعهدات گذاشته شده بر دوش دولت پرداخته شده و به طور مشخص، لایحه دائمی شدن همسانسازی به دلیل بار مالی زیاد! مورد شماتت و انتقاد قرار گرفته است! آیا این جریاناتِ همدست و همسو که بعد از انتخابات به همین زودی رنگ عوض کردهاند، میخواهند همسانسازی و لایحه دائمی شدن همسانسازی را به همین سادگی هوا کنند؟! آیا همین نمایندگانی که قبل از انتخابات با هدفِ «جلبِ قلوب» مدام نامه مینوشتند و امضا جمع میکردند که باید همسانسازی دائمی شود و دولت باید فوری لایحه را به مجلس تقدیم کند، حالا میخواهند دائمی شدن همسانسازی را با جریانسازی مدام از میان بردارند تا دولت بعدی بار مالی بر دوشش نیفتد؟!
نکته اینجاست که اگر همسانسازی بازنشستگان سایر صندوقها قرار است از بودجه دولت تامین شود، در ارتباط با بازنشستگان تامین اجتماعی قبل از هر چیز، پرداخت بدهی ۴۰۰ هزار میلیارد تومانی دولت به سازمان مطرح است که گویا نمایندگان مجلس یازدهم میخواهند راه فراری بجویند تا دولت بعدی این سهم مسلم بازنشستگان و کارگران فرودست را نپردازد!
اما چرا سراغ بازنشستگان رفتهاند و میگویند حقوق زیر خط فقر اینها تورم زاست؟! همین مثلا نمایندگان مجلس چشم خود را روی حقوقهای نجومی مدیران در دولت و شرکتهای خصولتی بستهاند؛ سالهاست قرار است ساماندهی حقوقهای نجومی انجام شود اما هیچ اتفاق مثبتی نمیافتد، نه تنها به حقوقهای نجومی رسیدگی نمیکنند بلکه همین مثلا نمایندگان مجلس یازدهم در ششم تیرماه اجازه میدهند مدیران نفتی و یقه سفیدان این وزارتخانه از سقف ۱۵ برابری حقوق قانون بودجه معاف شوند و تا ۲۱ برابر کف حقوق بگیرند! همین مثلا نمایندگان مجلس برای اجرای همسانسازی حقوق هیات علمیها، سر و دست میشکنند و مدام طرح و برنامه میدهند و از سوی دیگر، اجازه میدهند هیات علمیها، قضات و پزشکانِ نجومی بگیر از پرداخت مالیات معاف باشند! همین مثلا نمایندگان ساکت و بیتفاوت به کرسیهای خانه ملت تکیه دادهاند و اجازه میدهند افرادی به نام «مشاور» از چندین شرکت، حقوق نجومی بگیرند و بیتالمال را غارت کنند! حالا همینها میگویند حقوق بازنشستهای که سی سال خدمت صادقانه کرده تورم زاست! یعنی سهم یک بازنشسته از اینهمه ثروت، ماهی ۴ میلیون تومان هم نباید باشد؟!
اینها اگر واقعا «نماینده مردم» هستند جلوی حیف و میل اموال بیت المال را بگیرند
اگر میتوانستند همه ما را به دریا میریختند!
علی دهقان کیا (رئیس کانون بازنشستگان کارگری تهران) در انتقاد از اظهارات الیاس نادران میگوید: متاسفم که یک نماینده مجلس این حرفها را میزند! عامل بدبختی ما بازنشستگان همین نمایندگان مجلس هستند که با عدم نظارت بر اجرای قوانین، کار را به اینجا رساندند؛ نظارت نکردند که چرا بدهی دولت به سازمان تامین اجتماعی پرداخت نمیشود؛ نظارت نکردند که چرا ماده ۴۱ قانون کار اجرا نمیشود و اجازه دادند ۲۶ قانون علیه سازمان تامین اجتماعی به تصویب برسد! اگر هر سال حقوق بازنشسته به اندازه سبد هزینههای خانوار زیاد میشد امروز اینهمه فاصله میان مستمری و خط فقر نبود؛ با همین متناسبسازی که آقایان منتقد آن هستند، حقوق بازنشسته بازهم یک سوم خط فقر است؛ آیا انتظار دارند متناسبسازی اجرا نمیشد و بازنشسته با ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان زندگی میکرد؟! اینها دست پیش را گرفتهاند تا اصطلاحاً پس نیفتند! اینها اگر واقعا «نماینده مردم» هستند جلوی حیف و میل اموال بیتالمال را بگیرند و بدهی انبوه کارگران را بپردازند، چرا یقهی حداقلبگیران را چسبیدهاند؛ وقتی بیش از ۶۰ درصد بازنشستگان و کارگران، حداقلبگیر هستند چطور چنین حرفهایی میزنند!
محمد علی براتی (بازنشسته کارگری قروه کردستان) نیز میگوید: اینها با مزدبگیران و حداقل بگیران دشمن هستند. آیا حق من بازنشسته است که با ۴ میلیون تومان زندگی کنم؛ آیا منی که سی سال حق بیمه دادهام و زحمت کشیدهام باید در تامین هزینههای یک درمان ساده ناتوان باشم؛ اگر میتوانستند همه ما را به دریا میریختند و از شرمان راحت میشدند! آیا همین آقای نادران میتواند با چهار میلیون تومان یک ماه زندگی کند؟!
گویا همین متناسبسازی بدون یال و دم و اشکم و همین حقوق ۴ میلیون تومانی، خاری در چشم نمایندگان مجلس است؛ چه بسا اگر بازنشستگان نبودند و میشد از شرشان راحت شد خیلی راحت برای همین پولها هم فکری میشد!
دهقان کیا با تاکید بر اینکه این متناسبسازی آش دهنسوزی نیست که منت سرمان بگذارند، میگوید: خود صداوسیما مدام زیرنویس میکند که در تیرماه ۱۴۰۰ به نسبت تیرماه۹۹ حداقل ۷۹درصد تورم داشتهایم. در بخش کالاهای ضروری خوراکی تورم ۱۵۰ درصد بوده است. مگر حقوق بازنشسته در همین بازه چند درصد زیاد شده؟! شما که با ایجاد تورم و عدم کنترل بازار، هرچه به ما داده بودید خیلی زود پس گرفتید! تورم همه حقوق بازنشسته را بلعیده حالا میگویید حقوق ما تورم زاست! یک بازنشسته، هم پول بیمه پایه میدهد، هم سی سال حق بیمه داده و هم پول برای بیمه تکمیلی میدهد بازهم باید ۵۰ درصد هزینههای درمان را از جیب بپردازد؛ آیا اینها را نمیبینید؟! همه رنج ما از عدم اجرای قانون توسط دولتمردان و عدم نظارت توسط نمایندگان مجلس است؛ لطفاً آدرس اشتباه ندهید و مغلطه نفرمایید!
همه تلاش برخی مثلا نمایندگان مجلس بر این است که به زعم خودشان دولت بعدی را از شر بازنشستگان نجات دهند؛ نه لایحه دائمی شدن همسانسازی را به تصویب برسانند و نه بدهی ۴۰۰ هزار میلیارد تومانی دولت را به تامین اجتماعی بپردازند؛ غافل از اینکه آنچه امروز بازنشستگان به عنوان حقوق میگیرند، خیلی خیلی کمتر از حقشان است و اگر یک بازنشسته حداقل بگیر ۸ میلیون تومان بیش از این حقوق بگیرد تازه به مرز خط فقر رسیده است.