گروه سیاسی: یک نماینده مجلس گفت: دولت سیزدهم کار سختی برای رفع مشکلات در پیش دارد و دولت روحانی در هیچ زمینهای کارنامه قابل قبولی از خود به جا نگذاشت.
حجت الاسلام حسن شجاعی با اشاره به عملکرد دولت تدبیر و امید، گفت: دولت روحانی اولین کاری که میخواست انجام دهد، رفع تحریمها از طریق توافق با غربیها بود که این اقدام را از ابتدای دولت و در سال ۹۲ آغاز کردند اما تا پایان کار دولت هم نتوانستند آن را به سرانجام برسانند.
وی بیان کرد: در واقع دولتمردان در اولین کار خود هم موفق نبودند و مابقی کارهای کشور را هم شخص رئیس جمهور و دیگر اعضای دولت کاملاً رها کردند و فقط توجهشان به مذاکرات و برجام بود که در این زمینه هم به جایی نرسیدند. رئیس کمیسیون اصل نود مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: هر بخشی از کشور را که نگاه میکنید، متوجه میشوید که وضع بهم ریختهای دارد و یکی از مصادیق آن قطع شدن مکرر برق و بی نظمی در آن است. این مشکلات ناشی از سوءمدیریت هشت ساله دولت است.
نماینده ابهر در مجلس شورای اسلامی تاکید کرد: این دولت نه تنها نتوانست بحث مذاکرات را به سرانجام برساند، بلکه از سایر کارهای کشور هم غافل شد و بر این اساس آنان نمیتوانند ادعا کنند که شرایط کشور عادی است. در همه جا نوعی ناکارآمدی و بههمریختگی وجود دارد.
شجاعی با بیان اینکه کار دولت آینده برای حل مشکلات کشور بسیار سخت است، متذکر شد: دولت مستقر، شرایط کشور را به وضعیت بسیار نامطلوبی رسانده است و دولت سیزدهم باید اقدامات اساسی و مهمی را برای حل مشکلات کشور انجام دهد.
رئیس کمیسیون اصل نود مجلس متذکر شد: ما یادمان نمیرود روحانی در زمانی که میخواست رئیس جمهور شود و در هشت سال پیش میگفت خزانه خالی است و دولت وی کشور را با وضعیت سختی تحویل گرفته است و مدام مشکلات را گردن دولت قبلی میانداخت، اما سید ابراهیم رئیسی چنین روحیهای ندارد. روحانی در اولین نشست خبری خود در سال ۹۲، اعتراض به عملکرد دولت سابق را به عنوان یک کلیدواژه در صحبتهای خود مطرح میکرد اما رئیسی تاکنون در اظهارات خود هیچ تعریضی به دولت مستقر نداشته است و این نگاه، نوید یک دولت کارآمد را میدهد. وی گفت: یکی از مصادیق ضعف دولت، بحث عدم ساماندهی بازار بورس است که ما با یک جیببری رسمی مواجه شدیم. همه این مصادیق به خوبی موید آن است که دولت سیزدهم کار سختی را در پیش دارد و دولت روحانی در هیچ زمینهای کارنامه قابل قبولی از خود به جا نگذاشت. حتماً نهادها و دستگاههای نظارتی باید با بانیان وضع موجود برخورد جدی کنند و اگر تخلف و یا ترک فعل جدی از سوی فرد و یا نهاد و دستگاهی وجود داشته است، حتماً باید مورد رسیدگی قرار گیرد.
آیا مشکلات خوزستان با غمگساری حل میشود؟
علی لاریجانی در یادداشتی درباره اعتراضات در خوزستان نوشت:
اولاً مشکل مردم عزیز خوزستان فقط کمبود آب نیست (و فقط) یکی از مشکلات آنان این امر است. توسعه خوزستان یک امر همهجانبه است اما از یک برنامه روشن برخوردار نیست. لذا مردم نمیتوانند زندگی امروز و فردای خود را پیشبینی کنند. استانهای دیگر هم از چنین فقدان نظام توسعهای رنج میبرند. دولتها علیرغم مصوبات متعدد مجلس شورای اسلامی در برنامههای ۵ ساله که موظف بودند طرح آمایش سرزمین را مدون و به اجرا درآورند، هیچیک (با تأکید بر هیچیک) از دولتها این کار را انجام ندادهاند. نتیجه این سهلانگاری همه دولتها عدم استفاده بهینه از ظرفیتهای استانی و گاه کجروی از توسعه استانها شده است. هر چه در این امر خطیر تأخیر شود به ضرر کلیت نظام توسعهای کشور است. امیدواریم دولت جدید همتی در این راه داشته باشد.
ثانیاً مسئله کمبود آب به یک معضل بزرگ جهانی مربوط است. آن موضوع تغییر اقلیم است. سالهاست این موضوع در سطح بینالمللی بهعنوان بحران آتی دنیا مطرح است. اول باید مسئولان کشور و مردم این معضل را باور کنند تا راهکار آن فراهم شود. ما هنوز در گام نخست آن گیرداریم. یعنی مسئولان کشور به یک فهم مشترک در این بحران آبوهوا و تأثیرات آن در کشور نرسیدهاند و مردم هم بهتبع عدم تصمیم مسئولان و عدم اهتمام رسانهها توجه کافی به این امر نمیکنند. اما باکمال تأسف باید گفت اینیک واقعیت است. روند بارش در ۲۰ سال اخیر هم نشان میدهد که پیشبینیهای علمی درست بوده است. برای فرار از این امر علمی نباید با مربوط نمودن همه امور به اراده الهی، سهلاندیشی نمود. اراده تامه الهی در جای خود درست است اما خداوند عقل به بشر داده است که با تفکر عقلی و علمی زندگی خود را سامان دهد و در عالم هم نظام علی و معلولی حاکم است. اگر این کار صورت گرفت خداوند نیز به بندگان عنایت خواهد نمود. وقتی همگان همرأی شدند که جهان در یک تغییر اقلیم مهم قرار دارد باید دید وضع ما چه میشود. متأسفانه در کل، کشور ما در متن کمبود نزولات و خشکی قرار دارد، یعنی برخی استانها بهخصوص استانهای مرکزی ما دچار خشکی ممتد خواهند شد.
پس بهجای اصرار به روشهای گذشته کشاورزی در این استانها، باید نوع زیست مردم بهسوی امور غیر کشاورزی و یا کشاورزی مدرن سوق پیدا کند و البته وظیفه دولت است که زمینه این تحول و تغییر سبک زندگی را فراهم کند. البته استان خوزستان در بخشهای با ساختار کشاورزی، میتواند ادامه حیات بدهد بهشرطی که نوع کشت و نحوه آبیاری و نحوه دامداری آن بهکلی تغییر کند. میتوان موقتاً خروجی آب سدها را افزایش داد و مشکل فعلی را حل کرد ولی استان خوزستان به دلیل کشت چهار فصل آن در پاییز و زمستان مشکل آبیاری پیدا میکند، یعنی حجم آب در طول سال در دامنه مشخصی قرار دارد، اگر در بخشی از سال به هر دلیلی از آن بیشتر استفاده شد در ماههای بعد باید کمتر از آن بهره گیرند. پس این نحوه علاج مشکل، صرفاً به تأخیر انداختن معضل است نه حل آن. البته در سالهای گذشته تا آنجا که به خاطر دارم در سال ۹۷ یا ۹۸ در بودجه مصوب کشور، مجلس با عنایت رهبری معظم ردیفی در حدود ۵۰ میلیون یورو از صندوق توسعه ملی را برای حل مشکل تنش آبی شهرها در نظر گرفت و نمیدانم بعد، این امر ادامه یافت یا خیر.
البته اگر آن برنامه بهطور کامل اجراشده بود امروز مشکل آب شرب در این استانها وجود نداشت، ولی در موردبحث آب کشاورزی و حقآبه محیط زیست کشور نیاز به برنامه مدون و اجرایی بلندمدت و همراهی مردم دارد. برای بحث کشاورزی راهکار اصولی تغییر نوع کشت و سیستمهای آبیاری نوین است که در بودجه سالانه هم مبالغی به این امر اختصاص یافت و باید هر دو موضوع در کنار توسعه تولید آبشیرین از دریا را جدیتر دنبال کرد. البته رویکرد صنعتی شدن استان خوزستان یکی از مؤلفههای اصلی آتی توسعه این استان باید باشد. باز تکرار میکنم اصل مسئله ایجاد تمرکز ذهنی و یک باور عمومی در تغییرات اقلیم و تأثیر آن در ایران است. باید اول درد را پذیرفت تا درمان صورت گیرد. البته کمبود آب شرب موضوع حیاتی است که در همه شرایط باید تأمین آن اولویت کار دولت باشد آنطور که رسانهها منعکس کردند توجه بیشتر به این امر شده است.