گروه حوادث: با کشف جسد دفن شده در یک باغ ویلای شخصی، راز شلیک به زن صیغه ای در مشهد فاش شد.
چند روز قبل مرد جوانی با مراجعه به پلیس آگاهی خراسان رضوی، ادعا کرد همسر صیغه ای اش از روز سه شنبه هفته قبل از منزل خارج شده و دیگر بازنگشته است. او با گزارش گم شدن همسر 30 ساله اش، از پلیس برای یافتن وی درخواست کمک کرد اما در همان بررسی های اولیه فنی کارآگاهان، ماجرا مشکوک شد چرا که همه تحقیقات غیرمحسوس و ردزنی های اطلاعاتی برای زنده بودن این زن 30 ساله به بن بست می رسید بنابراین پرونده مذکور آرام آرام رنگ جنایت به خود گرفت و به شعبه قضایی ویژه جنایی ارسال شد.
صبح روز گذشته قاضی محمود عارفی راد در حالی چشم به سطور اوراق این پرونده دوخت که حرکات و گفتار همراه با استرس مرد جوان (شوهر زن گم شده) را نیز زیر نظر گرفته بود. این موضوع مقام قضایی را بر آن داشت تا دستورات محرمانه ای را برای بازجویی های تخصصی و نامحسوس صادر کند چرا که همه استنادات و مدارک موجود از یک راز پنهان خبر می داد.
ساعتی بعد «محمدرضا» مقابل کارآگاهان ورزیده اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی نشست و در پاسخ به سوالات کارآگاهان باز هم ادعاهای گذشته خود را تکرار کرد و گفت: من متاهل هستم اما از مدتی قبل «الهام» را به عقد موقت خودم درآوردم و هفته ای دو روز نزد او می رفتم اما او سه شنبه هفته قبل از خانه خارج شده و دیگر بازنگشته است.
در این هنگام کارآگاهان حلقه سوالات را تنگ تر کردند و از او خواستند تا مکان های حضورش در روز گم شدن «الهام» را شرح دهد اما آن چه «محمدرضا» بر زبان می راند با حقیقت موضوع مطابقت نداشت!در این لحظه کارآگاهان اسنادی از خودروی او را هنگام حرکت در جاده توس و جاده چناران، مقابلش گذاشتند و از او توضیح خواستند. این گونه بود که جوان 35 ساله با دیدن شواهد و مدارک انکارناپذیر، چشم به سنگ فرش های اتاق بازجویی دوخت و به ناچار ماجرای وحشتناکی را فاش کرد.
او به کارآگاهان اداره جنایی گفت: آن روز (سه شنبه) به منزل همسر صیغه ای ام در بولوار امیریه در شهرک الهیه مشهد رفته بودم که مشغول تمیز کردن اسلحه کلت جنگی ام شدم. در این هنگام «الهام» نیز کنار من نشسته و در حال پوست کردن سیب زمینی بود. وقتی سلاح را تمیز می کردم ناگهان ماشه را فشردم تا از کارکرد آن مطمئن شوم ولی در یک لحظه گلوله شلیک شد و به سر زن صیغه ای ام اصابت کرد!
او کف اتاق افتاد و من که خیلی ترسیده بودم دست و پایم را گم کردم و نمی دانستم چه کار کنم که ناگهان نقشه ای به ذهنم رسید. جسد همسرم را درون ساکی گذاشتم و با خودروی سواری خودم آن را به باغ ویلای شخصی در جاده توس بردم.
کنار دیوار باغ زمین را حدود 2 متر حفر کردم و جسد را درون آن انداختم. بعد از آن برای این که آثار جرم را از بین ببرم، گوشی تلفن همراه همسرم را برداشتم و در حالی به طرف جاده چناران حرکت کردم که ساک را نیز درون خودرو گذاشته بودم. زمانی که به نقطه ای خلوت در حاشیه جاده مشهد – چناران رسیدم، گوشی تلفن، ساک و دیگر اسناد را به آتش کشیدم و سپس به پلیس آگاهی آمدم تا نقشه ام را تکمیل کنم !...
با اعترافات تکان دهنده این مرد 35 ساله، بلافاصله بررسی های عملیاتی با حضور قاضی «عارفی راد» برای پیدا کردن بقایای جسد در حالی آغاز شد که متهم با راهنمایی های مقام قضایی اسلحه جنگی خود را نیز تحویل پلیس داد و سپس گروه تخصصی کارآگاهان با نظارت و هدایت سرهنگ مهدی سلطانیان (رئیس اداره جنایی آگاهی) عازم باغ ویلای شخصی در جاده توس شدند.
محمدرضا (متهم) که دیگر همه ماجرا را لو رفته می دید، گوشه باغ را به قاضی ویژه قتل عمد نشان داد و گفت: «پیکر زن صیغه ای ام را در این جا دفن کرده ام!» این گونه بود که با دستور مقام قضایی، گروهی از امدادگران آتش نشانی نیز وارد باغ ویلا شدند و محل مورد اشاره متهم را حفر کردند. درحالی که د یگر هوا کاملا تاریک شده و نورافکن ها و چراغ گوشی تلفن های همراه روشن شده بود ناگهان بقایای جسد زن 30 ساله از عمق خاک بیرون کشیده شد.
با پیدا شدن جسد دیگر راز این جنایت هولناک فاش شد اما همچنان تحقیقات در دهلیزهای تاریک این پرونده جنایی برای روشن شدن ادعاهای متهم و چگونگی وقوع این ماجرای وحشتناک با راهنمایی های قضایی و توسط گروه ورزیده کارآگاهان به سرپرستی سرهنگ وحید حمید فر(افسر پرونده) ادامه دارد.