گروه حوادث: راز مرد دوزنه زمانی فاش شد که او به قتل رسید و خانوادهاش در پیگیری پرونده قتل متوجه شدند مقتول دو همسر داشته است.رسیدگی به این پرونده از سال 97 به دنبال وقوع درگیری خونین در پارکی در حوالی تهران آغاز شد. شواهد نشان میداد در درگیری دستهجمعی که رخ داده مردی ۳۵ساله به نام سیامک با ضربه چاقو کشته شده است.
پلیس در نخستین گام از بررسیها به بازجویی از شاهدان پرداخت و دریافت عامل درگیری خونین مرد ۳۰سالهای به نام نیما بوده که پس از درگیری در جشن عروسی دست به جنایت زده است. پلیس به ردیابی نیما پرداخت و با اطلاعاتی که از شرکتکنندگان در درگیری گرفته بود این متهم را بازداشت کرد. نیما در بازجوییها به درگیری خونین با مقتول اعتراف کرد و در ادامه تحقیقات به بازسازی صحنه جرم پرداخت. در ادامه با پیگیریهای خانواده سیامک معلوم شد این مرد دو همسر داشته و خانوادهاش از این ماجرا بیاطلاع بودهاند.
در نهایت برای متهم کیفرخواست صادر شد و او در دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه رفت. در ابتدای جلسه دادگاه اولیایدم درخواست قصاص متهم را مطرح کردند.ابتدا همسر اول مقتول در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: من و سیامک سالها بود با هم زندگی میکردیم اما فرزند نداشتیم. بعد از کشتهشدن او وقتی پیگیر پرونده شدم در دادسرا فهمیدم سیامک زن صیغهای داشته و بهتازگی صاحب یک فرزند شده بود که از شنیدن این ماجرا شوکه شدم.
همسر صیغهای مقتول نیز از طرف فرزند صغیرش درخواست قصاص را مطرح کرد و گفت: من از اینکه همسرم پیش از من ازدواج کرده بود خبر نداشتیم و بعد از قتل او متوجه شدم چه اتفاقی افتاده است. همسرم گفته بود من را در آینده به صورت دائمی هم عقد خواهد کرد بههمینخاطر به او مشکوک نبودم و چون میدانستم بیشتر شبها کار میکند، از اینکه به خانه نمیآمد تعجب نمیکردم. ما زمانیکه صحنه قتل بازسازی شد، متوجه شدیم همسرم به جز من یک زن دیگر هم داشته است.
قتل همسرم و مخفیکاریاش درباره زندگی خصوصیاش خیلی به من ضربه و فشار وارد کرده است. از طرفی حق فرزندم است که برای قاتل پدرش درخواست قصاص شود، چراکه او از نوزادی یتیم شد و بیپدر بزرگکردن او کار بسیار سختی است. سپس نیما بری دفاع از خودش در جایگاه متهم ایستاد و خطاب به قضات چنین گفت: سیامک ناخواسته در درگیری دنبالهدار کشته شد. متهم گفت شاهدانی دارد که دیدهاند سیامک دعوا را ادامه داد و چند بار به او حمله کرد تا اینکه آنها بعد از رویارویی دوباره در پارک باز هم با هم دعوا کردند و این بار نزاع رنگ خون گرفت. با این ادعا ادامه جلسه به بعد موکول شد تا ادعای مرد بررسی شود و از شاهدان پرونده تحقیقات کامل انجام شود.
در دومین جلسه رسیدگی به این پرونده وکیل اولیایدم بار دیگر درخواست قصاص را مطرح کرد. وقتی نیما در جایگاه ویژه ایستاد گفت: سیامک مشروب میفروخت و من برای خرید مشروب سراغ او رفتم. ابتدا ۵۰ هزار تومان از من پول خواست اما چند ساعت بعد گفت بابت فروش مشروب باید ۷۰ هزار تومان به او پول بدهم.
وقتی با پول برای گرفتن مشروب مقابل خانهاش رفته بودم حرفش را عوض کرد و ۸۰ هزار تومان پول خواست و همین موضوع باعث درگیری ابتدایی ما شد. متهم ادامه داد: همان شب وقتی در جشن عروسی یکی از همسایهها یکدیگر را دیدیم با هم درگیر شدیم؛ اما دعوا با میانجیگری دوستان من پایان یافت. البته اختلاف میان ما تمام نشده بود. نیمهشب بار دیگر در پارک یکدیگر را ملاقات کردیم که درگیری میان ما بالا گرفت. دوستان من و سیامک هم در آن درگیری حضور داشتند.
این متهم گفت: در درگیری که در پارک رخ داد سیامک با چاقو به سرم زد که زخمی شدم و دوستانم من را به بیمارستان رساندند اما وقتی بازگشتم او بار دیگر به سمت من حملهور شد. حتی چاقویی که به سمتم پرت کرده بود باعث شد زیر حنجرهام صدمه ببیند.من هم در دفاع از خودم چاقویی را که در جیب داشتم بیرون آوردم و به سمت او پرتاب کردم که چاقو ناخواسته به سینه او برخورد کرد و باعث مرگ او شد. من مدارکی را که دارم، به دادگاه ارائه دادهام. هیچکدام از درگیریهایی را که بین ما بود من آغاز نکردم. او خودش دعواها را شروع کرد و باعث بدبختی من شد. من آدمی هستم که در زندگیام خلاف کردم اما خلافکاری نبودم که بخواهم به کسی آسیب جدی وارد کنم. حالا هم از این اتفاق بسیار ناراحت هستم و از اینکه باعث مرگ مقتول شده و باعث شدهام فرزندش بیپدر بماند بسیار عذاب وجدان دارم.
متهم در بیان آخرین دفاع به قضات گفت: باز هم تأکید میکنم من قصد کشتن سیامک را نداشتم و درگیری میان ما طولانی بود. او خودش دستبردار نبود و دعوا را ادامه میداد. از هر دو همسر سیامک درخواست دارم من را ببخشند و گذشت کنند و از اینکه راز زندگی مقتول فاش و باعث ناراحتی آنها شد متأسف هستم.
سپس چهار متهم دیگر پرونده که شرکتکننده در دعوا بودند و همگی با قرار وثیقه آزاد بودند یکبهیک به دفاع از خود پرداختند. آنها همگی ادعا کردند برای میانجیگری وارد دعوا شده و ضربهای به قربانی نزده بودند و درگیری دنبالهدار قاتل و مقتول چند بار رخ داده بود.بنا بر این گزارش در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رأی خود را درباره این پرونده صادر کنند.