گروه بین الملل: کارشناس ارشد شبه قاره، با اشاره به این موضوع که بحث افغانستان تحت تاثیر کشورها به تنهایی قرار نمیگیرد تاکید میکند: اما در مقولهی کارکردن و ارتباط داشتن با طالبان با دو گزینهی آسان و دشوار مواجه هستیم.
پیرمحمدملازهی،افزود: در افغانستان اکنون دو جبهه وجود دارد. یکی طالبان هستند که قدرت را در دست گرفتند و دیگری بقیه قومیتها و مذاهب دیگر هستند که دنبال شراکت در قدرت هستند. اما طالبان تا کنون هم انحصار طلبی قومی از خود نشان داده و هم در بخش صنفی و همین طور بخش مذهبی.مذهبی از این جهت که کسانی که حاکمیت را در اختیار دارند صرفا ملا و مولوی هستند و قومی هم از این زاویه که جز سه نفر که دو تا تاجیک و یکی ازبک است دیگر کسی را وارد جمع خود نکردند. بنابراین، این دو نگاه که در افغانستان وجود دارد به شکل طبیعی طرفداران یا هواخواهانی در خارج از افغانستان دارد. به این معنا که الان گروه طالبان با توجه به اینکه پاکستان به عنوان پشتیبان اصلی آنها مطرح است و چین محاسبات خاص خود را دارد ظاهراً اگر طالبان حاضر شوند یک معاهده انحصاری با چین ببندند در آن صورت چینیها آمادگی کامل دارند که وارد معامله جدی شوند و برای تثبیت قدرت طالبان کمک کنند. اما این به این معنا نیست که غرب به خصوص آمریکاییها اجازه دهند که چینیها افغانستان را به کمپ خود ببرند. آنها از نیروهای مقاومتی که انتظار میرود حالت انحصار طلبی در قدرت باعث بروز تنشها و جنگ داخلی شود از آنها حمایت میکنند و طبیعتا اجازه نمیدهند افغانستان به این سادگی به دست چین و روسیه بیافتد. حتی روسیه با چین هم در مسئله افغانستان رقابتهایی دارند درست است که عضو اصلی شانگهای هستند اما این طور نیست که صددرصد
هماهنگ باشند. لذا در ارتباط با افغانستان شانگهای نمیتواند یکپارچه باشد هم چنان که افغانستان یک پارچه شرقی نمیتواند باشد و غربیها قطعا نیروهای خود را تجهیز خواهند کرد و اجازه نمیدهند چین افغانستان را ببلعد.
پیرمحمدملازهی در ادامه با ذکر این نکته که: «اصل قضیه بین آمریکاییها و چینیها است» میگوید: چین میخواهد یک جاده کمربندی از همین منطقه عبور دهد. چین هدفش این است سه کشور ایران، افغانستان و پاکستان در یک پکیج گنجانده شوند و سرنوشت آنها با چین پیوند بخورد. این مسئلهای است که برای آمریکاییها قابل قبول نیست. آمریکاییها میخواهند در همین جغرافیای پشتون طرحهای آمریکا را پیگیری کرده و پیش برند. مثل جاده ابریشم و خط لوله که انرژی را از پاکستان و هند برد.ضمن اینکه بخشی از جاده زمینی که از اروپای شرقی وارد حوزه قفقاز میشد از طریق دریای خزر وارد ترکمنستان، افغانستان و تاجیکستان و بعد هم به افغانستان یعنی در واقع جاده ابریشم جدید آمریکایی در منطقه داریم و یک جاده ابریشم یا همان یک کمر بند یک جاده که چینیها دنبال آن هستند. رقابت در افغانستان رقابت فشردهای است. طالب تا به الان نشان داده با انحصار طلبی قدرت با غربیها نمیتواند کار کند اما با چین و پاکستان که آنها از این خصلت برخوردارند راحتتر میتواند کار کند اما معنی آن، این نیست که اوضاع تثبیت و بهنفع طالبان است.