گروه حوادث: سه پسر جوان که به خاطر نصیحتهای مردی او را به قتل رسانده بودند، پای میز محاکمه میروند.
این سه متهم جوان یک شب قبل از حادثه مورد نصیحت مقتول قرار گرفته بودند و فردای آن روز او را به کام مرگ کشاندند.
مهرماه سال 99 به دنبال کشتهشدن مردی ۳۹ساله به نام محمد در خیابان استخر مأموران تحقیقات خود را آغاز کردند. شواهد نشان میداد محمد که عضو بسیج بود، پس از درگیری با چند پسر جوان به کام مرگ رفته است.
مأموران پلیس به بررسی پرداختند و متوجه شدند دوربین مداربسته یکی از بانکها که در اطراف محل حادثه است، با توجه به زاویهای که دارد، احتمالا درگیری را ضبط کرده است. دراینمیان برادر مقتول نیز مورد بازجویی قرار گرفت و به مأموران گفت: برادرم به سه پسر جوان که هممحلهای ما بودند، تذکر داده و آنها را امر به معروف کرده بود؛ اما آنها احتمالا کینه برادرم را به دل گرفتند و در درگیری او را کشتند.
شب حادثه وقتی برادرم به خانه برگشت، گفت که در دفاع از یک زن تنها این کار را کرده است. سه جوان زنی را کتک زده بودند که برادرم برای کمک به آن زن وارد درگیری با آنها شده و زن را نجات داده بود. گفتههای برادر مقتول با آنچه مأموران از دوربین مداربسته به دست آورده بودند، همخوانی داشت. مأموران پلیس در فیلم دوربین مداربسته دیدند که سه پسر جوان به محمد حمله کردند؛ اما هویت سه پسر مشخص نبود و در نهایت با توجه به اطلاعاتی که برادر مقتول داد، هویت آنها نیز مشخص شد.
با اطلاعاتی که پلیس به دست آورده بود، در کمتر از یک شبانهروز سه پسر ۲۴، ۲۶ و ۲۹ساله در منطقه خاک سفید تهران ردیابی و بازداشت شدند و به درگیری با مرد جوان اعتراف کردند. همچنین فیلم دوربین مداربسته نیز بار دیگر مورد بررسی قرار گرفت. در بررسیها مشخص شد یکی از متهمان به نام احسان ضربههای مرگباری را به سینه و پهلوی جوان بسیجی زده است؛ اما دو متهم دیگر نیز در آن درگیری حضور داشتند.
احسان در بازجوییها گفت: من بهعنوان پیک موتوری در یک آشپزخانه کار میکنم و دو برادر مالک آنجا هستند. یکی از آنها که آرمان نام دارد، چند روز قبل از درگیری در حال بردن غذا با پژو 405 مقابل خانه یکی از مشتریها بود که اتفاقی آینه خودرواش با دست یک زن برخورد کرد و همین موضوع باعث درگیری او و زن جوان و سپس مداخله کسبه محل شده بود. او همان موقع با من و برادرش تماس گرفت و ما برای کمک رفتیم. مرد بسیجی وارد دعوا شد و گاز اشکآورش را بیرون آورد و به صورت من و دوستانم زد.
متهم ادامه داد: من از این کارش خیلی عصبانی شده بودم و کینه به دل گرفته بودم. فردای آن روز وقتی او را دیدم، با دوستم برای تلافی به سمتش رفتیم که دوباره درگیری آغاز شد و اینبار من با چاقویی که داشتم، به او ضربهای زدم؛ البته فقط من چاقو نداشتم و دو برادر هم چاقو داشتند.
دو برادر نیز اعتراف کردند چون محمد به آنها تذکر داده و آنها را امر به معروف کرده بود، کینه او را به دل گرفتند و با او درگیر شدند. با توجه به ادعای متهم ردیف اول درباره اینکه دو نفر دیگر هم چاقو داشتند، پلیس یک بار دیگر فیلم دوربین مداربسته را مورد بررسی قرار داد و از روی حرکت دستها و سایر اتفاقاتی که در آن فیلم ضبط شده بود، مطمئن شدند ضرباتی را که منجر به مرگ محمد شده است، احسان وارد کرده است. البته ضربات دیگری نیز بر پیکر مقتول زده شده بود که دو متهم دیگر آن را وارد کرده بودند.
این در حالی بود که خانواده محمد از متهمان شکایت کردند و خواستار مجازات آنها شدند. خانواده محمد گفتند: محمد فرزند داشت و آنها به پدر نیاز دارند. مرگ محمد همه اعضای خانواده را تحت تأثیر قرار داده است و ما خواستار مجازات عاملان قتل هستیم و درخواست قصاص داریم و گذشت نمیکنیم. در نهایت برای احسان به اتهام مباشرت در قتل و برای دو متهم دیگر به اتهام معاونت در قتل و واردکردن ضربات بر پیکر مقتول پیش از مرگ، کیفرخواست صادر و پروندهشان به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. قرار است آنها بهزودی محاکمه شوند.