محمود به درگیری خونین با مقتول اعتراف کرد و به بازسازی صحنه جرم پرداخت و با پیگیریهای خانواده قربانی روشن شد مقتول دو همسر داشته و همسرانش از وجود همدیگر مطلع نبودند.در نهایت متهم در شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد. در ابتدای جلسه اولیای دم درخواست قصاص را مطرح کردند.
ابتدا همسر اول مقتول در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: من و فرید سالها بود با هم زندگی میکردیم اما فرزند نداشتیم. بعد از کشتهشدن او وقتی پیگیر پرونده شدم در دادسرا فهمیدم فرید زن صیغهای داشته و بهتازگی صاحب یک فرزند شده بود که از شنیدن این ماجرا شوکه شدم. با اینکه این مسئله بهشدت من را تحت تأثیر قرار داد اما من برای خونخواهی شوهرم درخواست مجازات متهم را دارم.
همسر صیغهای مقتول نیز از طرف فرزند صغیرش درخواست قصاص متهم را مطرح کرد. او نیز گفت من از اینکه همسرم زن دیگری دارد اطلاع نداشتم با این حال از طرف فرزندم درخواست قصاص دارم.سپس محمود در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: اتهام قتل عمدی را قبول ندارم. چون این قتل ناخواسته اتفاق افتاد. مقتول چند بار به من حمله کرد و میخواست مرا بکشد. شاهدانی دارم که تأیید میکنند قتل چطور اتفاق افتاد و من شروعکننده دعوا نبودم و فقط میخواستم از خودم دفاع کنم. اگر نمیزدم حتما کشته میشدم.
با این ادعا ادامه جلسه محاکمه به بعد موکول شد. در دومین جلسه رسیدگی به این پرونده قضات دوباره از اولیایدم خواستند تا اگر تصمیمشان عوض شده است، بگویند اما وکیل اولیای دم درخواست قصاص را تکرار کرد و گفت در تصمیم اولیای دم چیزی تغییر نکرده است.
سپس شاهدان پرونده در جایگاه قرار گرفتند و آنچه را دیده بودند، توضیح دادند. در ادامه یکبار دیگر متهم در جایگاه حاضر شد و گفت: فرید مشروب میفروخت و من برای خرید مشروب سراغ او رفتم. ابتدا ۵۰ هزار تومان از من پول خواست اما چند ساعت بعد گفت بابت فروش مشروب باید ۷۰ هزار تومان به او پول بدهم. وقتی با پول برای گرفتن مشروب مقابل خانهاش رفته بودم، حرفش را عوض کرد و ۸۰ هزار تومان پول خواست و همین موضوع باعث درگیری ابتدایی ما شد.
متهم ادامه داد: همان شب وقتی در جشن عروسی یکی از همسایهها یکدیگر را دیدیم، با هم درگیر شدیم. من ضربهای به صورت او زدم که پیشانیاش شکافته شد و به بیمارستان رفت؛ اما بعد از اینکه پیشانیاش را بخیه کرد به جشن برگشت و با وساطت چند دوست مشترک که داشتیم، اعلام رضایت کرد. نیمهشب بار دیگر در پارک یکدیگر را ملاقات کردیم که درگیری میان ما بالا گرفت. دوستان من و فرید هم در آن درگیری حضور داشتند. او به سمت من حملهور شد. حتی چاقویی که به سمتم پرت کرده بود باعث شد زیر حنجرهام صدمه ببیند. من هم در دفاع از خودم چاقویی را که در جیب داشتم، بیرون آوردم و به سمت او پرتاب کردم که چاقو ناخواسته به سینه او برخورد کرد و موجب مرگش شد.
متهم در حالی که سرش را پایین انداخته بود به قضات گفت: باور کنید من قصد کشتن فرید را نداشتم و درگیری میان ما طولانی بود. او خودش دستبردار نبود و دعوا را ادامه میداد. من از قتل فرید پشیمان هستم.سپس چهار متهم شرکتکننده در دعوا که همگی با قرار وثیقه آزاد بودند یکبهیک به دفاع پرداختند. آنها همگی ادعا کردند برای میانجیگری وارد دعوا شدند و ضربهای به قربانی نزدند و درگیری دنبالهدار قاتل و مقتول چندبار رخ داده بود. سپس وکیل اولیای دم به دفاع پرداخت و ادعای متهم مبنیبر دفاع مشروع را رد کرد. او گفت: شواهد نشان میدهد مقتول ضربهای به متهم نزده بود که شرایط دفاع مشروع برای او پیش بیاید.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به مدرکهای موجود در پرونده، ادعای متهم مبنیبر دفاع مشروع را نپذیرفتند و او را به قصاص محکوم کردند. سایر شرکتکنندگان در دعوا نیز هر کدام به سه سال زندان محکوم شدند.