گروه اقتصادی: افت قیمت سهام در هفتهای که گذشت نیز ادامه پیدا کرد تا نماگر اصلی تالار شیشهای با عقبگرد حدود ۳ درصدی بار دیگر ابرکانال ۴/ ۱ میلیون واحد را از دست بدهد. در این میان ارزش دادوستد سهام نیز در سطوح نازلی قرار داشته و از رکود بازار سهام حکایت میکند. با این حال رصد آمار ورود و خروج سرمایهگذاران نوید چرخش احتمالی قیمتها در آیندهای نزدیک را میدهد.
بررسیها نشان میدهد حدود ۹۰ درصد از سرمایههای حقیقی وارد شده به گردونه معاملات سهام طی ۵ ماه نخست سال ۹۹، پس از آغاز تخلیه حباب تا مقطع کنونی از بازار خارج شده است. وضعیتی که بر اساس الگوهای مشابه در گذشته از نزدیک بودن قیمت سهام در بورس تهران به کف حکایت میکند.
اکنون سهامدارانی خارج شدهاند که به واسطه تجربه و تخصص ناکافی چه در دورههای صعودی و چه اصلاحی عموما معاملاتی هیجانی داشته و بدون توجه به مولفههای اثرگذار تحلیلی و بنیادی، با تبعیت از رفتارهای تودهوار، به دادوستد سهام میپرداختند.
بازار سهام در هفته گذشته، با داشتن یک روز کاری کمتر، کماکان در چنبره رکود گرفتار بود و افت سهدرصدی در سطح شاخصکل را تجربه کرد. ارزش معاملات روزانه در مجموع بورس و فرابورس نیز به نحو باثباتی زیر سطح ۵ هزار میلیارد تومان قرار گرفته که کمتر از نصف روزهای رونق نسبی در اواسط تابستان است.
گزارشهای ۶ماهه هم در مجموع کمک مشخصی به بازار نکرده و بهجز واکنش برخی تکسهمها که گزارشهای بهتری داشتند، در بقیه صنایع، باعث تحریک تقاضا نشده است، با این حال آمار ورود و خروج سرمایه گذاران حقیقی نشان میدهد که حدود۹۰درصد پول وارد شده توسط اشخاص از ابتدای سال گذشته تا اوج مردادماه، در بازه بعد از آغاز تخلیه حباب تا مقطع کنونی از بازار خارج شده است؛ وضعیتی که بر اساس الگوهای مشابه در گذشته از نزدیک به کفبودن قیمتهای سهام در بورس تهران حکایت میکند. از منظر نموداری نیز تحلیلگران به مجموعهای از حمایتها اشاره میکنند که همگی آنها در کانال ۳/ ۱ میلیون واحد قرار دارند و میتوانند مانع از تعمیق روند نزولی و تداوم افت میانگین قیمتهای سهام شوند.
بازگشت بازار از کجا آغاز میشود؟
مطالعه الگوهای رفتاری در بازارهای سهام در اکثر نقاط جهان نشان میدهد در ابتدای سیکل صعودی، سهام شرکتهای ریسک پذیر عملکرد بهتری دارند و معمولا از رقبای خود که شامل صنایع ارزشمدار و بزرگ هستند، سبقت میگیرند. با ادامه روند صعودی و ورود به فاز شیدایی، آهنگ رشد این گروه تندتر میشود تا جاییکه در مرحله پایانی شکل گیری حباب قیمتی، سهام ریسک پذیر و کوچک با شتاب چند برابری نسبت به میانگین چند سال اخیر خود در مدت کوتاهی رشد میکنند.
در سیکل نزولی نیز سهام ریسک پذیر و کوچک سقوط به مراتب سریعتر و پردامنه تری را تجربه میکند در حالیکه نمادهای بزرگتر به نزول فرسایشی ادامه میدهند. جالب اینکه نشانه اولیه از تغییر روند بازار بازهم معمولا از همین سهام ریسک پذیر آغاز میشود. به این ترتیب، در فضاییکه سهام بزرگ و احتمالا شاخصهای وزنی کماکان کاهشی هستند، جوانههای رونق از سهام شرکتهای کوچکتر سر بر میآورد. در بازار ایران، شاخص سهام کوچک یا ریسک پذیر برخلاف بسیاری از نمونههای جهانی تعریف نشده است، از اینرو تنها ابزار رسمی موجود برای سنجش عملکرد شرکتهای کوچکتر عبارت است از؛ مطالعه روند شاخص هموزن در برابر شاخصکل.
در حالحاضر، شاخص هموزن نزدیک به محدودههای حمایتی قرار دارد که پیشتر دوبار در یک سال گذشته مانع از افت بیشتر آن شده است، از اینرو حفظ حمایت شاخص هموزن در محدوده ۳۷۰ هزار واحد از یکسو و رفتار آتی آن بهعنوان یک متغیر پیشنگر از امکان بازگشت به فاز رونق پایدار حائزاهمیت است.
آمارهای کلان اقتصادی زیر ذره بین
در روزهای گذشته دو آمار مهم از متغیرهای پولی و تورم منتشر شد که تحلیل آن برای سرمایهگذاران حائزاهمیت است. در بخش متغیرهای پولی، هرچند رشد نقدینگی در ماه شهریور کماکان در سطح هشداربرانگیز ۷/ ۳درصد محقق شد، اما رشد پایه پولی بهعنوان هسته نقدینگی بعد از افت ۴/ ۰درصدی مرداد، افزایش ملایم ۶/ ۰درصدی را در شهریور ثبت کرد.
محاسبات نشان میدهد در صورت ادامه افزایش شاخص تورم با شیب شهریورماه، نرخ تورم سالانه تا پایان سال بار دیگر از مرز ۵۰درصد عبور خواهد کرد. نکته مهم اینجاست که نهتنها بازارسهام، بلکه هیچیک از طبقات دارایی شامل ارز، طلا، مسکن و اوراق درآمد ثابت در یک سال گذشته قادر نبوده اند تا همپای تورم رشد کنند؛ روندی که با توجه به عقبماندگی تورم از جهش قیمت داراییها احتمالا در کوتاه مدت یعنی تا زمان تخلیه فشارهای ناشی از جهش ارزی در ارزش کالا و خدمات مصرفی پابرجا خواهد ماند. درصورتیکه رویکرد انقباضی فعلی دولت در زمینه عدماستقراض از بانک مرکزی جهت تامین کسریبودجه ادامه یابد، میتوان انتظار کاهش ارقام تورم ماهانه با یک فاز تاخیر از اواخر سالجاری را داشت.
سایه تورم اقتصاد جهانی بر بازارها
موسسه نظرسنجی معتبر گالوپ اخیرا گزارشی را منتشر کرده که بر اساس آن مدعی شده بزرگترین دغدغه جامعه آمریکا اکنون برای اولینبار از دهه ۸۰ میلادی بهجای موضوع اشتغال به تورم تغییر یافته است. این نتیجه، در صورت پایداری، یک تغییر بزرگ در پارادایم اقتصاد این کشور محسوب میشود. در همین راستا انتظارات تورمی کوتاهمدت در آمریکا برای یک و سه سال آینده به ترتیب به ۳/ ۵درصد و۲/ ۴درصد افزایش یافته که نهتنها یک رکورد بعد از بحران جهانی اقتصاد بهشمار میرود، بلکه فاصله قابلتوجهی با هدف تورمی سالانه ۲درصد تعیین شده توسط فدرالرزرو دارد.
در واکنش به دغدغههای مزبور، بانکهای مرکزی در غرب با شیب آهستهای در حال اقدام در جهت کاهش سیاستهای انبساط پولی هستند. نرخ بهره اوراق قرضه هم نشانههایی از افزایش را بروز داده هرچند هنوز واکنش ملایمی به دغدغههای تورمی موجود تلقی میشود.