گروه اقتصادی: مدیر اسبق طرح جامع آب کشور گفت: حل بحرانهای محیط زیستی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و حتی امنیتی کشور، در صورت عدم خروج از انزوا و کاهش تحریمها و بدون تعامل با جهان، ممکن نیست
به گزارش ایلنا، مصطفی فداییفرد با اشاره به موضوع خشکسالیهای و تنش آبی در کشور اظهار داشت: اکنون خشکسالی طولانیمدت، تنش آبی، بحران فرسایش خاک، فرونشست بحرانی زمین، تشدید خسارات سیلاب و سایر بحرانهای محیط زیستی در کشور، با افزایش تورم، فقر، فلاکت، بیکاری، گرانی، طلاق، اعتیاد، فساد، دزدی، رانت، رشوه و سایر بحرانهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی همزمان شده است و دلیل آن این است که این موضوعها، همه با هم به شدت مرتبط، در هم تنیده و تاثیرگذار بر یکدیگر هستند. بر سر این که بحران محیط زیست مهمتر است یا بحران اقتصادی، دیدگاههای کاملا متفاوتی وجود دارد ولی واقعیت این است که سرنوشت این دو موضوع کاملا به یکدیگر وابسته است. ممکن نیست که بیتوجهی به بحرانهای محیط زیستی منجر به بحرانهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نشود و بالعکس.
وی با اشاره به تاثیر بیکاری بر بحرانهای محیط زیست، گفت: یکی از مهمترین دلایل برداشت بیرویه از منابع آب سطحی و زیرزمینی در چهار دهه گذشته، وجود بیکاری روزافزون و شدید در کشور بوده است که بهناچار آسانترین راه برای کسب درآمد، یعنی توسعه کشاورزی را در پی داشته است. توسعه بیرویه کشاورزی توسط مردم و همه دولتهای پس از انقلاب، منجر به نابودی منابع آب، خاک، آبخوانها و در نتیجه، فرونشست شدید زمین شده است، از طرفی دیگر، همین بیکاری شدید و کاهش درآمد و منابع مالی و اعتباری مردم و دولت، منجر به تجاوز گسترده به حریم و بستر رودخانهها، مسیلها، سیلابدشتها، تالابها، دریاچهها، دریاها، جنگلها، کوهها و سایر منابع طبیعی کشور توسط عامه مردم، مسئولین و حتی نهادها و سازمانهای حاکمیتی، دولتی و غیر دولتی شده است که باعث فرسایش شدید و بیرویه خاک و تشدید خسارات سیلاب شده است.
پژوهشگر حوزه آب و محیط زیست تصریح کرد: بزرگترین اشتباه راهبردیمان این بوده است که از همان ابتدا و با هدف رسیدن به خودکفایی، همه تخممرغهای خود را در سبد توسعه کشاورزی قرار دادهایم. با توجه به این که در این مسیر ناپایدار بطور کامل به اصول توسعه پایدار بیتوجه بودهایم، نه تنها به خودکفایی کشاورزی نرسیدهایم، بلکه به دلیل توسعه بیرویه کشاورزی، منابع آب و خاک خود را به نابودی کشانده و به مرور زمان، امکان کشاورزی حداقلی را نیز از دست داده و ضمن افزایش بیکاری، متاسفانه امنیت غذایی کشور را نیز به خطر انداختهایم. این در حالی است که ادعا میشود، میتوانیم هاب کشاورزی منطقه باشیم و با همکاری وزارت امور خارجه، صادرات محصولات کشاورزی به همسایگان را نیز افزایش دهیم.
وی با اشاره به تاثیر کاهش امنیت غذایی کشور بر افزایش بحرانهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و محیط زیست گفت: تورم و گرانی سرسامآور از یک سو و افزایش بیکاری و کاهش درآمد مردم از سوی دیگر، امنیت غذایی کشور را به شدت به خطر انداخته است به حدی که در طی نیم قرن گذشته، چنین فاجعه دردناکی سابقه نداشته است. آثار عجیب و غریب توسعه فقر و فلاکت و فساد موجود در کشور علیرغم این که در نوع خود بینظیر است، تاکنون فقط متاثر از سوءمدیریت در کشور بوده است و هنوز آثار و تبعات فقدان امنیت غذایی خودنمایی نکرده است. تداوم این وضعیت نابهسامان میتواند منجر به از بین رفتن کامل امنیت غذایی شده و علاوه بر تشدید بحرانهای اقتصادی و محیط زیستی، موجبات افزایش اختلاف طبقاتی را فراهم کرده و از جنبههای اجتماعی و فرهنگی نیز تبعات غیر قابل جبرانی را بر پیکر جامعه وارد کند که مهمترین آنها افزایش خودکشی، جرم و جنایت است. هرچند در صورت وقوع جنگ بین کشورها، عموما سربازها در معرض خطر قرار میگیرند و همچنین با افزایش گرانی و فقر و بیکاری و حتی به خطر افتادن هر چه بیشتر امنیت غذایی نیز مردم عادی آسیبهای اصلی را متحمل میشوند ولی تداوم این شرایط نابسامان میتواند منجر به فروپاشی جامعه و هرج و مرج شده و مخاطرات آن علاوه بر مردم، گریبان مسئولین را نیز بگیرد.
فداییفرد بیان داشت: بسیاری از کارشناسان معتقدند وقوع جنگهای داخلی طولانی در کشور سوریه که از ۲۶ ژانویه ۲۰۱۱ آغاز شده است، در اثر تبعات توامان بحران آب، بیکاری و کاهش شدید امنیت غذایی و افزیش اختلاف طبقاتی به وقوع پیوسته است. همین وضعیت و البته به شکلی خفیفتر در برخی از دیگر کشورهای جهان و در چند سال اخیر حتی در ایالات متحده نیز به وقوع پیوسته است. علیرغم این که در حال حاضر شاهد وقوع همزمان بحرانهای محیط زیستی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شدید در کشور هستیم، متاسفانه در سطح مسئولین آرامش عجیبی حاکم است.
وی درباره تاثیر توسعه فقر و نبود امنیت غذایی بر افزایش بیماری خاطرنشان کرد: اولین تاثیر زیانبار فقدان امنیت غذایی در هر منطقهای، افزایش سوءتغذیه و سونامی انواع بیماریها و آثار بعدی آن گسترش دزدی، فساد، طلاق، خود کشی، خشونت، جرم و جنایت است. بسیاری از بیماریهای انسان از شرایط روحی و روانی سرچشمه میگیرد. فقر و فلاکت باعث افزایش بیماریهای روحی و روانی میشود و این تنش، ذهن و جسم انسانها را از کار میاندازد. برآورد کردهاند که 90 درصد از بیماریهای انسان، ناشی از فشار حاصل از فقر است.همچنین، فقر سبب میشود زندانها از دزدان و جنایتکاران و مفسدان و بیمارستانها از بیماران پُر شود. فقر، انسانها را به سوی اعتیاد، طلاق، دزدی، فحشا، زورگیری، جنایت و خود کشی سوق میدهد و از کودکان بیگناه و پاک و بااستعداد و باهوش، انسانهای مجرم و بزه کار میسازد. فقر باعث میشود که انسانها به کارهایی دست بزنند که اگر فقیر نبودند، انجام چنین کارهایی حتی به فکرشان هم خطور نمیکرد. عواقب مصیبتبار فقر بیانتهاست. جایی که فقر بیاید، ایمان و اعتقاد و دین و عشق و سلامتی و آرامش از بین خواهد رفت.
مدیر اسبق طرح جامع آب کشور با اشاره به تاثیر تغییرات اقلیمی بر شرایط موجود خاطرنشان کرد: مطابق با گزارش پانل بین دولتی تغییر آب و هوا ( IPCC) که در سال 2013 منتشر شد، اعلام شده است که کره زمین بدون شک در حال گرم شدن است. دانشمندان معمولا چنین کلماتی را بسادگی به کار نمیبرند مگر این که به اطمینان لازم رسیده باشند. دانشمندان معتبر بینالمللی در این گزارش میگویند که بسیاری از تغییراتی که از دهه 1950 تا کنون در آب و هوای کره زمین ثبت شده است، در صدها و حتی در هزار سال گذشته نیز سابقه نداشته است. جو کره زمین و آب اقیانوسها گرم شده است، میزان برف و یخ در جهان کاهش یافته، سطح آب دریاها بالا آمده و غلظت گازهای گلخانهای به میزان چشمگیری افزایش یافته است. بر این اساس منکر آثار خسارت بار و تبعات تغییر اقلیم نمیتوان شد اما با توجه به این که بسیاری از کشورهای دنیا که بسیار بیشتر از ایران تحتتاثیر تغییر اقلیم قرار گرفتهاند، ولی منابع آب و خاکشان تا به این حد در معرض نابودی قرار نگرفته است، بنابراین باید در پی عوامل تاثیرگذارتر باشیم که همانا سوءمدیریت و اجرای سیاستهای کلان حاکمیتی نابخردانه است.
وی با تاکید بر اینکه حل بحرانهای محیط زیستی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و حتی امنیتی کشور، در صورت عدم خروج از انزوا و کاهش تحریمها و بدون تعامل با جهان، ممکن نیست، گفت: البته هر چند که در حال حاضر برخی با عناوین دور زدن تحریمها از این وضعیت سود میبرند، ولی کاسبان تحریم غافل از این هستند که تداوم این وضعیت اسفبار، در آیندهای بسیار نزدیک نه تنها کاسبی آنها بلکه همچنین موجودیتشان را نیز به خطر خواهد انداخت. اصلاح سیاستهای کلان حاکمیتی و تعامل با جهان یگانه راهکار نجات مردم، کشور و حکومت است.