به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۶ - ۱۴:۱۱
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۹/۱۶ ساعت ۱۷:۱۲
کد مطلب : ۳۰۹۵۲۶

بیگاری‌کشیدن به اسم کار دانشجویی

بیگاری‌کشیدن به اسم کار دانشجویی
گروه اقتصادی: «الو سلام، پت‌شاپ را گرفتم! ببخشید دانشجو هستم شرایط کاری‌تان را لطف کنید، بفرمایید؟» پشت خط، سگ و گربه‌ها زمین و زمان را گذاشته‌اند روی سرشان. صاحب پت‌شاپ (مرکز نگهداری حیوانات خانگی) خیلی آرام صحبت می‌کند. صدا به صدا نمی‌رسد. خانمی که خودش را کاووسی معرفی می‌کند، اول می‌پرسد: «بله درست است. رشته تحصیلی‌تان چیست؟ میانه‌تان با حیوانات چطور است؟»
 
 تصور نمی‌شد رشته تحصیلی یکی از سؤالات استخدامی در یک‌ پت‌شاپ باشد: «جامعه‌شناسی. جامعه‌شناسی می‌خوانم و حیوانات را دوست دارم.» دوباره غوغا می‌شود. خانم کاووسی می‌گوید: «یک لحظه گوشی» تلفن را رها می‌کند. می‌رود سراغ مشتری. گویا آن مرد یا آن زن، حیوان خانگی را برای مراقبت آورده که سایر حیوانات پت‌شاپ چندان با حضور آن موجود موافق نیستند و به همین‌خاطر غوغا و بلوا به‌پا کرده‌اند.
دوباره تلفن را برمی‌دارد: «ببخشید آقا. جامعه‌شناسی هم خوب است! یک هفته آزمایشی بیا. ۲ تا شیفت داریم. ۶صبح تا ۱۲ ظهر. ۱۲ ظهر تا ۶ عصر. جمعه‌ها هم تعطیل. ۲ شیفت ماهی ۵ میلیون یه شیفت  ۵/ ۲». یک سؤال اساسی بیخ گلویم مانده. می‌خواهد تلفن را قطع کند: «خانم ببخشید. لطفا به این سؤال جواب بدید. چرا آگهی کردید که فقط دانشجو؟» برای او انگار پرسش چندان عجیب و دور از ذهنی نیست: «دانشجوها درس‌خوانده و جوان هستند. یا یک کاری را قبول نمی‌کنند یا اگر قبول کردند دوز و کلک در کارشان نیست. ضمنا این افراد حیوان‌آزاری نمی‌کنند. همکار قبلی ما دانشجو بود یک آقا مثل خودتان. چند سال پیش ما کار کرد و بعدش فارغ‌التحصیل شد و رفت پی زندگی‌اش. خدا خیرش بدهد، خیلی از او راضی بودیم.»

زمانه عوض شده و جوری به‌سرعت در حال تغییر است که حتی گاهی فرصت ثبت پدیده‌های عجیب و غریب را نمی‌دهد. مثلا تا همین چند سال پیش «کار دانشجویی» فقط یک تعریف ثابت داشت برای خودش. اینکه دانشجو در همان محیط دانشگاه در کتابخانه‌ای یا جایی مثل مراکز تبلیغات دانشگاهی، کار فرهنگی انجام بدهد. اما حالا همه‌چیز تغییر پیدا کرده. راستش را بخواهید این اینترنت کاری کرده که هیچ‌چیز سر جای خودش نیست‌. یکی از شگفتی‌های اینترنت، آگهی‌های استخدام آن است. گاهی پدیده‌های محیرالعقولی در آن دیده می‌شود که هیچ‌گونه تحلیل منطقی ندارد. فقط وجود دارد و گاهی در اوج شگفتی به نتیجه هم می‌رسد.روز دانشجوست. مبارکتان باشد. به‌بهانه این روز سراغ آگهی‌های استخدام می‌رویم تا ببینیم این‌بار این آگهی‌ها چه خوابی برای دانشجویان دیده‌اند.

منشی دانشجو؛ نیم‌بها
منشی پاره‌وقت از مشاغل نام‌آشنایی است که اتفاقا غالبا پاره‌وقت نیست! شیفت کاری از ۹ صبح تا ۱۵ یا از ۱۵ تا ۲۲ که پاره‌وقت نشد، آن هم هر روز. حالا بگذریم که پاره‌وقت در جامعه ما خوب جا نیفتاده اما اغلب آگهی‌های استخدام که در آن نوشته‌اند دانشجویان عزیز در اولویت هستند همین منشی پاره‌وقت‌های تمام‌وقت است. مثلا یک دفتر مشاوره حقوقی واقع در جای خوب تهران، یکی از آن محله‌های بالای شهر پایتخت که آخرشان به «نیه» ختم می‌شود، مثل زعفرانیه، کامرانیه، فرمانیه و اینها آگهی کرده یک منشی پاره‌وقت دانشجو می‌خواهد که از ساعت ۱۴ تا ۲۲ برایش کار کند. نوشته حقوق ماهانه توافقی. زنگ که می‌زنی می‌گوید: «۳ میلیون تومان.»
البته یادتان باشد اگر آقا هستید شانستان برای منشی پاره‌وقت‌شدن، تقریبا صفر است. یک جمله دیگر هم سالاری به آن اضافه می‌کند؛ دختر جوان دانشجویی که جویای کار پاره‌وقت است و نیازش را در یک سایت آگهی کرده. سالاری می‌گوید: «خانم‌ها باید ظاهری آراسته داشته باشند. اینطور می‌نویسند اما منظورشان این است که مطابق میل آنها لباس بپوشیم. الان ۲ ماهی می‌شود که دنبال کار منشی‌گری هستم. اما هنوز جای مناسبی که مطمئن هم باشد پیدا نکردم.»

البته با یک بررسی سطحی در آگهی‌های استخدام منشی برای دانشجویان مشخص می‌شود که چرا برخی فقط دانشجو می‌پذیرند. مقایسه این آگهی‌ها با آگهی‌های مشابه نشان می‌دهد حقوق یک منشی دانشجو ۳۰ تا ۵۰ درصد کمتر از یک منشی غیردانشجو است! علت مشخص نیست. شاید پیش خودشان فکر می‌کنند لابد برای یک دانشجو کافی است. اینها خرجی ندارند و از سر تنوع کار می‌کنند. خانم کامور یکی از دانشجویان جویای کار در این‌باره می‌گوید: «تا متوجه می‌شوند دانشجو هستیم طوری رفتار می‌کنند که انگار خرج و مخارج نداریم. واقعا دستمزدهای خیلی کمی پیشنهاد می‌دهند. در تصور آنها، دانشجو کسی است که وقت دارد درس بخواند و کسی که درس می‌خواند، حتما مخارجش تامین است و در ناز و نعمت زندگی می‌کند. واقعا اینطور نیست. در این وضعیت سخت اقتصادی ما کار می‌کنیم به امید اینکه بتوانیم باری از دوش خانواده‌مان برداریم. کارکردن یک دانشجو از سر خوشی و سرگرمی نیست. دانشجویی که کار می‌کند، حتما نیاز دارد وگرنه تمام وقتش را صرف تحصیل می‌کرد با خیال راحت.»

نان و آب‌دارها
به‌هرحال نتیجه یک تحقیق و تفحص را باید منتشر کرد. آن طورها هم نیست که آگهی استخدام دانشجو فقط مربوط به مشاغل غیرمرتبط باشد. خیلی از آگهی‌ها پژوهشگر می‌خواهند و کارآموز و ... اما حقیقتا نان و آبی ندارد. یک مؤسسه تحقیقاتی به‌صورت پروژه‌ای دانشجو استخدام می‌کند. شرایط کار چنین است: «مسلط به نرم‌افزار spss، word، Excel و ... مسلط به زبان انگلیسی و توان ترجمه متون، سابقه کار پژوهشگری مرتبط، توان پژوهش در هر رشته و سبک و سیاق، مهارت در فتوشاپ، مسلط به تحلیل آماری داده‌ها و ...» البته اینها بخش کوچکی از مهارت‌ها هستند که گنجاندن همه آنها از حوصله این صفحه خارج است. آقای بهزادی می‌گوید دانشجوی سال سوم دانشگاه تهران است و پروژه تحقیقاتی انجام می‌دهد: «یک‌ ماه روزی ۸ ساعت حداقل سرم در لپ‌تاپ است و کار می‌کنم. درآمد ماهانه‌ام به زحمت به ۳ میلیون تومان می‌رسد. شرایط برای انجام کارهای مرتبط و دانشگاهی بسیار سخت است. کسی برای تولید علم و دانش پول نمی‌دهد.»

یک آرایشگر آگهی کرده که دانشجو استخدام می‌کند برای کاشت ناخن و کشیدن سوهان! خودش می‌گوید بالای ۱۰ میلیون تومان درآمد کسی است که اینجا استخدام شود. البته تضمین نمی‌کند. می‌گوید که باید حضوری بیاید و آزمایشی کار کند آن وقت خودش متوجه می‌شود.

یک جای دیگر آگهی کرده‌اند که به نگهبان نیاز دارند. نگهبان شب. در آگهی آمده دانشجو هم می‌پذیریم. آگهی‌دهنده می‌گوید: «ساعت کار از ۶ عصر است تا ۶ صبح. یک شب در میان. حقوق ماهانه ۵ میلیون تومان.»
رستورانی هم هست که چلوکباب می‌دهد با جای خواب. از کله سحر تا ۲۱ باید در خدمت باشی. نوشته دانشجو هم می‌پذیرد. پاره‌وقت. صاحب رستوران می‌گوید: «دانشجو فقط گارسونی. اگر خوشتیپ هستی و سر زبان داری بیا. شیفت ظهر از ۱۱ تا ۱۶، شیفت شب از ۷ تا ۲۱. هر کدام که راحت‌تری. چلوکباب هم می‌دهیم مجانی. ماهانه ۴ میلیون تومان.»

چند مشاور املاک هم خواهان استخدام مشاور خانم و آقای دانشجو هستند. نوشته‌اند با درآمد بالای ۱۰ میلیون تومان. یکی از مشاوران املاک می‌گوید: «مبتدی هم باشند، اشکال ندارد. به آنها آموزش می‌دهیم.» با این حال هیچ‌کدام از مشاوران املاک درآمد قطعی را تضمین نمی‌کنند.

آقای موسوی دانشجوی جویای کار می‌گوید درآمد کار غیرمرتبط بیشتر است. حداقل آن چیزی که در آگهی‌ها وجود دارد این را تأیید می‌کند. او نیز مانند دیگر دانشجویان از تبعیض میان دانشجو و دیگران هنگام استخدام، شاکی است: «در هر شغل و پیشه‌ای به دانشجویان حقوق کمتری می‌دهند.»

برخی از دانشجویان که یا جویای کار هستند یا شاغل، به شوخی از پدیده تازه‌ای به‌نام «دانشجویان کار» صحبت و خودشان را دانشجوی کار معرفی می‌کنند؛ عنوانی که برگرفته از کودکان کار است و در برخی موارد انگار پربی‌راه هم نیست.
مرجع : روزنامه همشهری
برچسب ها: کار دانشجویی
پربيننده‎ترين مطالب و خبرها