گروه سیاسی: یک سیاستمدار اسبق بر این باور است که اقدامات دولت سیزدهم مورد اقبال اجتماعی قرار نگرفته و برای نمونه، استقبال کم مردم از طرح مسکن ابراهیم رئیسی را مثال میزند و تاکید میکند در چنین شرایط اجتماعی موجود، احتمال موفقیت کابینه سیزده برای مهار ابرچالشها و چالشهای ملی اندک است و حتی یکدست شدن قدرت هم نمیتواند ، مددکار آنان باشد.
محمد غرضی در آستانه ۸۰ سالگی است، روزگاری وزیر پست و تلگراف ایران بود که حالا دیگر از این وزارتخانه تنها نامی باقی مانده است. او سالهای بسیاری را در دولت و نهادهای دیگر مشغول به کار بوده و به صراحت سخن میان فعالان سیاسی معروف است. غرضی حالا نقدهایی به دولت ابراهیم رئیسی دارد و بزرگترین ضعف او و کابینه انتخابیاش را کم اطلاعی از چگونگی دولت مداری و ضعف تجربه کار اجرایی میداند. غرضی درباره عملکرد دولت سیزدهم را در مدت سپری شده،گفت:دولت ، هنوز در درس اول است و درسهای دوم و سوم مانده و نمیتوان از او املا گرفت. آقای رئیسی عضو دولت نبودند و تنها مشکلات دولت را شنیدهاند و در حال یادگیری مشکلات دولت هستند. بنابراین در مقطع بیش از ۱۰۰ روزی که از دولت رئیسی گذشته، زمان مناسبی برای قضاوت کردن نیست. مشکل اصلی آقای رئیسی این است که همکارانش و کابینه او هم اکثرا تجربه حضور در دولت و سابقه وزارت ندارند. بنابراین تا برنامههای شان به مرحله حل مشکلات مردم برسد ، طول میکشد زیرا دولتمردان ، ابتدا باید کار کردن در دولت را یاد بگیرند.
غرضی درباره برنامهها و اقدامات دولت سیزدهم در حوزه معیشتی،گفت:بنده سالهای سال در حوزه مسکن فعال بودم و سازمان نظام مهندسی را من تشکیل دادم. من از مطلعترین افراد در حوزه مسکن هستم. فکر میکنم عزیزانی که راجع به مسکن صحبت میکنند، مسائل مسکن را نمیشناسند.در هیچ کدام از پیشنهادهای دولت در زمینههای اجتماعی از طرف مردم استقبال نشده. در زمینه مسکن این عدم استقبال که روشن است و در موارد دیگر نیز به مرور زمان مشخص میشود که کارها و پیشنهادهای دولت کارشناسی نیست و از آنها استقبالی نخواهد شد.در دو دولت قبلی هم کار کارشناسی نشده بود. حالا هم ادامه شعارهای آقای احمدینژاد و آقای روحانی است و دیدید که هیچ کدام از آن طرحها به نتیجه نرسید. قیمت مسکن از تورم بالاتر رفته است چرا که در ۸ سال گذشته به جمعیت اضافه شده و این جمعیت به ازدواج نزدیک شدند در حالی که ساختمانی ساخته نشده است.
این فعال سیاسی در خصوص ریشه بی اعتمادی مردم به طرح و برنامههای دولت رئیسی،گفت:برای اینکه رئیس دولت و وزرا ، سابقه حضور در دولت را نداشتند. دولت یک واحد بزرگ اجتماعی باسابقه است و یک یا دومیلیون نفری که در دولت بودند و فعالیت داشتند، دائما مشغول حل مسائل دولت بودهاند اما از آنها استفادهای نشده است. دولتهای هشت ساله در دور دوم، از مردم فاصله زیادی گرفته اند زیرا به ویژه در دوره اول فعالیت خود،اهداف و برنامههایی را برجسته سازی و تبلیغ میکنند که پشت سد واقعیتهای اجرایی میمانند، حالا تکرار همین تجربه تاریخی را را در اوایل کار رئیسی شاهد هستیم.
وی درباره ساختار قدرت یکدست و در اختیار اصولگراها،گفت:این یکدستی قدرت ، کمکی به اصولگراها نمیکند. مانند زمان اصلاحطلبها. در زمان خاتمی همه نهادها در اختیار اصلاحطلبها بود و قوه قضاییه نیز با دولت آقای خاتمی همراهی میکرد اما نهایتا، روند به نفع دولت نشد. این که لقمه را بزرگ بگیریم، هضم آن را مشکلی میکند. این همه قدرت را در اختیار گرفتن ، نتیجه خوبی نخواهد داشت. باید با کار کارشناسی اقبال مردم را به دست آورد که امری غیر ممکن است.اصولگراها، وظیفه بسیار بسیار بزرگی بر دوش دارند و میبینیم که جریان اجتماعی هم خیلی از آنها استقبالی نمیکند. استدلال من این است که با معیار قرار دادن وضعیت اجتماعی و رویکرد مردم به دولت ، احتمال موفقیت دولت در حل ابرچالشها و چالشهای ملی ،تقریبا، غیرممکن است. دولت باید مدیریت کند نه این که چون کلید خزانه را در اختیار دارد، فکر کند صاحب منابع مالی بی پایانی است و میتواند ، بی حساب و کتاب ولحرجی کند. اگر چنین کند، اقبال عمومی را بیش از پیش از دست میدهد.