گروه بین الملل: پایگاه خبری-تحلیلی "نشنال اینترست" در گزارشی، ضمن پرداختن به مذاکرات هستهای وین، برخلاف لفاظیهای مقامهای اسرائیلی، احیای برجام را بیش از هر مساله دیگری در راستای منافع این رژیم توصیف کرده و در این رابطه، استدلالهای خود را به طور خاص به مواضعِ متعدد مقامهای ارشد سیاسی و امنیتی سابقِ اسرائیلی و همچنین کارشناسان مسائل اسرائیل، استوار ساخته است.
نشنال اینترست در این رابطه مینویسد: «هنگامی که دونالد ترامپ رئیس جمهور سابق آمریکا، کشورش را به صورت یکجانبه از توافق برجام خارج کرد (در سال ۲۰۱۸)، وی یکی از بدترین تصمیمات سیاست خارجی آمریکا در طول تاریخ این کشور را گرفت. با این حال، باید توجه داشت که این تصمیم، تصمیمی نبود که ترامپ به تنهایی و یک شبه آن را گرفته باشد.
نخست وزیر سابق اسرائیل "بنیامین نتانیاهو" به نحو شدیدی با توافق برجام مخالف بود و کاملا بر تصمیم نهاییِ ترامپ جهت خروج از برجام تاثیرگذار بود. اکنون، مقامهای سابق امنیتی اسرائیل میگویند که خروج از برجام، بدترین تصمیمِ ممکن، هم برای آمریکا و هم اسرائیل بوده است.
در این راستا، اخیرا "جرمی بن عامی" رئیس سازمان موسوم به "جی استریت" که خود را حامی اسرائیل معرفی میکند، به تازگی در یک نشست رسانهای با حضور کارشناسان ارشد امنیتی اسرائیل شرکت کرده تا در مورد اینکه چطور اسرائیل و آمریکا وارد معادله پیچیده هستهای ایران شدند و آن را مشکلتر از قبل کردند، به بحث بپردازد.
توافق هستهای ایران (برجام) توافقی میان ایران و گروه پنج بعلاوه یک است. این توافق در ازای وضع برخی محدودیتها بر برنامه هستهای ایران، تحریم هایِ مرتبط با حوزه هستهای این کشور را به شکل قابل توجهی لغو میکرد. در ابتدای کار، تقریبا روندِ امور به خوبی پیش میرفت تا اینکه دولت ترامپ در سال ۲۰۱۸، در تصمیمی عجیب، آمریکا را از برجام خارج ساخت و تحریمهای گستردهای را علیه ایران وضع کرد.اکنون، ایران و طرفهای بین المللی برجام (بدون حضور مستقیم آمریکا)، در حال انجام مذاکرات فشرده در وین با هدف احیای توافق مذکور هستند. با این حال، از زمان خروج آمریکا از برجام (سال ۲۰۱۸)، اتفاقات زیادی افتاده و چیزهای زیادی نیز تغییر کرده است. ایالات متحده آمریکا، "کارزار فشار حداکثری" و اقداماتِ تحریک کننده زیادی را علیه ایران تحمیل کرده و برنامه هستهای ایران نیز به پیشرفتهای قابل ملاحظهای دست پیدا کرده است.
در این رابطه، جرمی بن عامی میگوید: "من فکر میکنم کاملا مهم است که درک کنیم، ما بدون شک در بحرانِ کنونی گرفتار نمیشدیم اگر بنیامین نتانیاهو، جمهوریخواهان و مخالفانِ رئیس جمهور ترامپ را تحت فشار قرار نمیدادند تا از برجام خارج شود. هنگامی که توافق برجام در سال ۲۰۱۵ منعقد شد، در عرصه داخلی و بین المللی، تحقق آن به آسانی اتفاق نیفتاد".
جرمی بن عامی میگوید: "یکی از دلایلی که توافق برجام از بررسیهای کنگره آمریکا در سال ۲۰۱۵ و بعد از آن، جان سالم به در برد، دیدگاههای خاص نهادهای امنیتی اسرائیلی بود. در سال ۲۰۱۵، بسیاری از کارشناسان اسرائیلی تا حد زیادی از انعقاد توافق برجام حمایت کردند و میگفتند که این مساله در نوع خود حامل مزایایی نیز برای اسرائیل است. اکنون نیز بسیاری از همان کارشناسان زنگ هشدار را به صدا درآورده اند که آمریکا باید هر چه سریعتر به توافق برجام بازگردد". البته که این مساله در نوع خود شگفتانگیز نیست. با این حال، درکِ چرایی این موضوع کاملا مهم است.
همانطور که "موشه یعلون" وزیر دفاع سابق اسرائیل میگوید: "با نگاهی به سیاستهای اسرائیل و آمریکا علیه ایران در دهه گذشته، این نکته کاملا روشن میگردد که مساله خروج آمریکا از برجام، یکی از اشتباهات بزرگ بوده است... این موضوع عملا به ایرانیها این امکان را داد تا بتوانند پیشرفتهای هستهای به مراتب بیشتری را کسب کنند (مخصوصا در حوزه غنی سازی هسته ای) ".
جرمی بن عامی میگوید که "تنها وزیر دفاع سابق اسرائیل یا مقامهای ارشد اسرائیلی نظیر روسای سابق موساد و دستگاههای اطلاعات نظامی اسرائیل نیستند که یکچنین دیدگاهی دارند. کارشناسان مهمی نیز که در حوزه مسائل ایران و اسرائیل کار میکنند هم دیدگاهی مشابه دارند. آنها پیشتر نیز مدام میگفتند که برجام توافق خوبی است... سعی نکنید که آن را نقض یا نابود کنید. این مساله عملا بدین معناست که آنهایی که توافق برجام را به خوبی میفهمند و میشناسند، مزایا و ارزشهای خاصی را برای آن قائلند. در عوض، پیامی که ترامپ و نتانیاهو با اقدامات خود ارسال کردند این بود که آنها صرفا به دنبال منافع سیاسیِ کوتاه مدت هستند و حتی حاضرند که امنیت رژیمهای سیاسی خود را نیز بر خلاف توصیههای تحلیلگران و کارشناسان، به خطر بیندازند".
جرمی بن عامی به طور خاص اشاره میکند که "فکر میکنم حقایق را باید از زبانِ آن دسته از مسوولان اسرائیلی و آمریکایی شنید که از قدرت خارج میشوند. زیرا آنهایی که در قدرت هستند، عملا تابع سیاست هایِ نه لزوما منطقیِ رهبران خود هستند. برخی رهبران سیاسی وقتی میبینند که بر خلاف میل و تمایل خود، نمیتوانند دستورکارهایشان را در برابر دیگران به پیش ببرند، از راه حلهای نظامی برای مسائل سیاسی صحبت میکنند. این چیزی بیش از آنکه نشان دهنده سرخوردگی آنها باشد نیست".
در این راستا، در عین حال که ما به مذاکرات وین چشم دوخته ایم تا شاید حامل نتایج سازندهای باشد، این نکته باید مورد تاکید قرار گیرد که دیپلماسی با ایران، تنها راه منطقی و عقلانی جهت مواجهه با این کشور است. هیچ راه حلی نظامی برای مساله هستهای ایران وجود ندارد.
جرمی بن عامی در نهایت میگوید: "رهبران اسرائیلی میتوانند ادعاهای مختلفی علیه ایران مطرح کنند و این کشور را با مسائل مختلف از جمله حمله نظامی تهدید کنند. با این حال، در نهایت، ایده حمله به ایران به هیچوجه در خدمت منافع اسرائیل نخواهد بود"».