گروه علمی:چند ماهی میشود که مطالعات بالینی گستردهای درباره استفاده از واکسن های غیرهمجنس در دو دوز یا برای دوز سوم نسبت به دو دوز اول آغاز شده است.در اروپا این مطالعات از آنجا آغاز شد که بهدلیل ترس مردم از واکسن آسترازنکا و امتناع آنها از دریافت این واکسن، مجوز مصرف آن در برخی کشورهای اتحادیه اروپا لغو و توصیه شد افرادی که دوز اول آسترازنکا را دریافت کردهاند از دو واکسن مدرنا و فایزر - بایونتک بهعنوان دوز دوم استفاده کنند و نتایج مطالعات کارآزماییهای بالینی روی این ترکیب جدید از افزایش ششبرابری میزان پادتن در بدن خبر داد.
اکنون با وجود شیوع واریانت جدید امیکرون که بهسرعت در سطح جهان پیشتاز شده است مطالعات اولیه از کاهش پادتنهای خنثیکننده همه واکسنها در برابر این سویه جدید خبر میدهند و بنابراین، توصیهها درباره دریافت واکسن متفاوت از دو دوز اول در دوز سوم افزایش یافته است.درباره تفاوتهای بررسی میزان اثربخشی واکسنهای غیرهمجنس در مطالعات بالینی و مطالعات دنیای واقعی و همچنین بیخطر بودن دوزهای ترکیبی با دکتر آندرهآ کوساریتزا (Dr. Andrea Cossarizza) رئیس انجمن بینالمللی پیشرفت سیتومتری بین سالهای ۱۳۹۷ تا ۱۳۹۹/ ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۰ و مدیر فعلی آزمایشگاه پاتولوژی و ایمونولوژی دانشگاه مودنا گفتوگو کردیم. گفتوگویی که حاشیهاش به نقل از خاطرات این ایمنیشناس ایتالیایی از سفرهایش به ایران و بازدید از شهرهای تاریخی کشورمان و قدمزدن در یکی از گرمترین نقاط زمین- دشت لوت - گذشت.
چند ماه قبل، روسیه مرحله کارآزمایی بالینی استفاده از آسترازنکا و اسپوتنیکوی را با نتایج خوبی انجام داد. ازآنجاکه هر دوی این واکسنها برپایه فناوری ناقل آدنوویروس هستند چنین نتایجی قابل پیشبینی بود. مدتی بعد پژوهشهای مشابهی در کرهجنوبی، آلمان و انگلستان نشان دادند تزریق یک واکسن مبتنی بر امآرانای مانند مدرنا و فایزر- بایونتک بعد از یک دوز آسترازنکا میتواند ششبرابر پادتن بیشتری نسبت به دو دوز واکسن امآرانای تولید کند. شما هم در این خصوص مطالعاتی داشتهاید؟
بله، نتایجی که در این خصوص بهدستآمده بسیار عالی است. هرچند هنوز این مطالعات ادامه دارند اما تاکنون همه نتایج مثبت بودهاند. در ایتالیا کارآزمایی بالینی درباره واکسنهای ترکیبی انجام نشده و مشغول انجام بررسیهایی فقط در سطح دنیای واقعی هستیم. من شخصا از ابتدا هیچ مشکلی با تزریق غیرهمجنس واکسنها نداشتم. زیرا مهم این است که دستگاه ایمنی بتواند پروتئین اسپایکویروس را که از طریق واکسنهای مختلف و به روشهای مختلف دریافت میکند خنثی کند اما ساختار یا ترکیب پروتئین موجود در سطح ویروس با آنچه که توسط واکسنها در سلولهای ما ساخته میشود متفاوت است. بنابراین درنهایت تفاوتهایی که آشکارا بین واکسنها وجود دارد ممکن است قابلتوجه نباشد. به عبارت دیگر، حتی اگر پروتئینی که از طریق واکسنهای مختلف در بدن ما ساخته میشود کمیبا پروتئین اصلی که ویروس آن را میسازد متفاوت باشد قادر است در فعالکردن پاسخ ایمنی محافظتی علیه پروتئین موجود روی ویروس بهخوبی عمل کند. در ایتالیا واکسنهای آسترازنکا و جانسوناندجانسون دیگر استفاده نمیشود از اینرو، برای افرادی که واکسن تکدوز جانسون و دوز اول آسترازنکا را دریافت کرده بودند از ابتدای تابستان مجوز تزریق واکسنهای فایزر و مدرنا بهعنوان دوز دوم صادر شد اما میدانیم که میزان پادتنها در افرادی که دو دوز مختلف دریافت کردهاند بیشتر بوده هرچند هنوز آمار آن از سوی وزارت بهداشت بهطور رسمی اعلام نشده است.
درحالحاضر بسیاری از مردم دنیا در آستانه دریافت دوز سوم هستند. این نتایج درمورد دوز سوم هم صادق است؟
بهحتم همینطور است. برای مثال، افرادی که دو نوبت واکسن آسترازنکا زدهاند میتوانند بهعنوان دوز سوم فایزر، مدرنا یا هر واکسن دیگری را که موجود است بزنند. مسألهای که اهمیت دارد تولید پادتن است. حالا واکسنی که این وظیفه را بهعهده میگیرد میتواند برپایه ویروس غیرفعال، ویروس کشتهشده، امآرانای، دیانای، پروتئین نوترکیب یا هر شیوه دیگری ساخته شده باشد. تمام این واکسنها باعث میشود دستگاه ایمنی فعال شود و بعضی از مولکولهای واکسن را شناسایی کند و پادتن یا لنفوسیتهای خاطره را تولید کند. اجازه بدهید مثالی ساده بزنم. فرض کنید از نقطهای در تهران بستنی زعفرانی میخرید و میخواهید این بستنی را با خودتان به خانه ببرید. تفاوتی نمیکند این بستنی را با دوچرخه، اتوبوس، مترو، خودروی شخصی، تاکسی یا با بالگرد ببرید، بستنی زعفرانی همان است. مهم این است که آن را به خانه برسانید. واکسنها مثل همان وسایل نقلیه هستند و دستگاه ایمنی شما باید آن بستنی را ببیند، نه دوچرخه یا آن بالگرد را. بنابراین نوع واکسن فرقی نمیکند.
پس چرا گفته میشود واکسیناسیون غیرهمجنس بهتر است؟ چون همانطورکه گفتید مهم این است که دستگاه ایمنی پادتن بسازد.
دقیقا. فرض کنید دفعه اول که بستنی زعفرانی میخرید آن را با دوچرخه به خانه میبرید و دفعه دوم با تاکسی. در اینجا هم تفاوتی نمیکند با چه وسیلهای بروید فقط ممکن است با وسیله دوم سریعتر به مقصد برسید. همهگیرشناسان باید برپایه آمارهای دنیای واقعی درباره میزان اثربخشی واکسنها صحبت کنند و این اثربخشی به احتمال واکنش متفاوت دستگاه ایمنی هر فرد به نوع خاصی از واکسن مربوط است که خودش را در گروههای آماری بزرگ نشان میدهد اما از نظر من بهعنوان ایمنیشناس، تبلیغ برای استفاده از واکسنهای غیرهمجنس بیشتر به ترس مردم برمیگردد تا میزان اثربخشی واکسنها. به عنوان مثال، مردم اروپا از جایی به بعد از تزریق واکسن آسترازنکا ترسیدند و این ترس به این دلیل بود که آسترازنکا کارهایی کرد که نباید میکرد و چیزهایی گفت که نباید میگفت و کارهای اشتباهی را در راستای خطمشی بازاریابی انجام داد. درواقع این واکسن بهخوبی کار میکند و جان انسانهای بسیاری را بهخصوص در انگلستان نجات داده اما سازندگان آن در بخش تبلیغات و بازاریابی اشتباه کردند و در مردم ترس به وجود آوردند و مردم تصمیم گرفتند دیگر از این واکسن استفاده نکنند. درمقابل، فایزر خطمشی تبلیغات و توزیع خودش را تغییر داد و نتایج محبوبیتش را دید. بسیاری از مردم کشورهای دیگر هم از ضعیف بودن واکسنهای دیگر نگران شدند، درصورتیکه آن واکسنها هم کارایی لازم را داشتند.
بهاینترتیب، کارآزماییهای بالینی درباره واکسیناسیون غیرهمجنس برای ارزیابی اثربخشی است یا میزان ایمنی؟
هم در مرحله کارآزمایی بالینی و هم در دنیای واقعی برای بررسی اثربخشی است اما در مطالعات بالینی پژوهشگران بین تعداد محدودی از داوطلبان با مقایسه واکسنهای همجنس و غیرهمجنس بررسی میکنند که چند نفر بیمار شدهاند و چند نفر نشدهاند اما اثربخشی واقعی زمانی مشخص میشود که بین مردم انجام شود که درحالحاضر این کار بسیار دشوار است، زیرا گروههای جمعیتی لکههای زیادی دارند. جمعیت لکهدار به این معنی است که هنوز مردم بسیاری در جمعیتها هستند که هرگز واکسن نزدهاند. وقتی مردم دوز سوم را بر اساس واکسنهای همجنس یا غیرهمجنس دریافت کنند، میتوان آزمایشهای بالینی را در سطح گروههای بزرگتر جمعیت در دنیای واقعی برای بررسی اینکه واکسینههای غیرهمجنس یا واکسینههای همجنس میزان پادتن بیشتری تولید کردهاند، آغاز کرد و به اعداد و آمار مشخص رسید و بازهم تاکید میکنم کار بسیار دشواری خواهد بود اما تا این لحظه براساس کاهش تعداد مبتلایان حاد و تعداد فوتیها میدانیم خوشبختانه واکسنها از هر جنسی بسیار مؤثر بودهاند.
چرا در کشورهایی که ۸۳ درصد افراد بالای ۱۲سال واکسینه شدهاند این بیماری هنوز بومی نشده است؟
زیرا این درصد هنوز کافی نیست. اگر از یکمیلیون نفر بین ۵ تا ۱۰ درصد واکسن را دریافت نکنند واکسیناسیون خوب جواب نمیدهد. یعنی بین ۵۰هزار تا ۱۰۰هزار نفر واکسن دریافت نمیکنند و ازطرفی دیگر از بین افراد واکسینهشده با هر واکسن موجود، این واکسن بهدلایل ژنتیکی یا نقص دستگاه ایمنی ۲۰۰هزار تا ۳۰۰هزار نفر اصلاً عمل نمیکند. بهاینترتیب میتوان نتیجه گرفت درمجموع حدود نیمی از یکمیلیون نفر در برابر ویروس ایمن نیستند و میتوانند بیمار شوند. هرچند در کشورهای با واکسیناسیون بالای ۸۳درصد، نرخ افراد واکسینه شده قابلقبول بهنظر میرسد اما باید از این رقم بسیار بالاتر برود. مشکل اساسی این است که هنوز مردمی هستند که به واکسن اعتماد نمیکنند و صریح بگویم گویی میخواهند بمیرند.
دولت ایتالیا برای افراد مخالف واکسیناسیون چه تدابیری در نظر گرفته است؟
متاسفانه دولت هیچ کاری در این مورد نکردهاست و متاسفانه مخالفان واکسن، نهفقط زندگی خودشان که زندگی دیگران را هم بهخطر میاندازند. بهنظرم باید واکسیناسیون اجباری شود و من کاملا موافق این کار هستم. اما در کمال تأسف درحالحاضر هیچ اجباری در اینمورد وجود ندارد و مردم هرکاری میخواهند انجام میدهند و بسیاری از افراد واکسینهشده بهدلیل عدهای واکسینهنشده همچنان به ویروس آلوده میشوند. علاوهبر جانسوناندجانسون، اکنون بعضی از شرکتها درحال آزمایش واکسنهای جدید تکدوز هستند. این قبیل واکسنها که گفته میشود ممکن است از سال آینده عرضه شوند چه ویژگیهایی دارند؟ زیرا میدانیم که بعد از گذشت چند ماه از اثربخشی دو دوز واکسن کاسته میشود و نیاز به دریافت دوز سوم است.در این مورد کوچکترین ایدهای ندارم و واقعا نمیدانم واکسنهای تکدوز چگونهاند. تمام واکسنهای دنیا که تاکنون برای مقابله با هر نوع ویروسی ساخته شدهاند همگی دو دوز و حتی بیشتر دارند. زمانیکه جانسوناندجانسون، واکسن تکدوز را عرضه کرد صادقانه بگویم نفهمیدم چرا! میگفتند خوب عمل میکند زیرا داخل واکسن، ویروس و آنتیژن و مولکولهای بیشتری وجود دارد اما درواقع، هیچیک از اینها ربطی به عملکرد مناسب واکسن ندارد. از اینرو، نمیدانیم چرا این واکسن عرضه شدهاست. احتمالا به این دلیل که ایالاتمتحده نیاز داشت خیلی سریع و فوری پوششدهی وسیع داشته باشد اما میدانیم که این واکسیناسیون گسترده سریع چندان خوب عمل نکرد و بعدا گفته شد کسانی که واکسن جانسوناندجانسون را دریافت کردهاند از فایزر و مدرنا بهعنوان دوز دوم استفاده کنند. اکنون باید ببینیم وضعیت بقیه واکسنهای تکدوزی که گفته میشود ممکن است در آینده عرضه شود به چه شکل خواهد بود. هرچند من هرگز ایده واکسن تکدوز را نمیپسندم.
پادتن هم نباشد سلول های خاطره هستند
از زمان شیوع عالمگیری کووید ــ ۱۹ تاکنون مطالعات زیادی انجام شده که همگی بر این نکته تاکید میکنند که علاوهبر تولید پادتنهای خنثیکننده واریانتهای مختلف ویروس سارس ــ کوو ــ ۲ حافظه ایمونولوژیکی مبتنیبر سازوکارهای خاص ظرفیت فعالسازی مجدد لنفوسیتهای B و لنفوسیتهای T را دارند.
بهطوریکه، این سلولهای خاطره حتی برای مدت طولانی در دستگاه گردش خون و اندامهای لنفاوی ثانویه باقی میمانند و در صورت مواجهه جدید با عامل بیماریزا دوباره فعال میشوند و خیلی سریع شروع به تکثیر میکنند و مقدار زیادی لنفوسیت B یا T تولید میکنند. اما سلول های خاطره یا حافظه چه هستند؟ آندرهآ کوساریتزا درخصوص این سلولها به جامجم میگوید: «لنفوسیتهای B سلولهایی هستند که به پلاسمای سلولی تبدیل میشوند و پادتنها را میسازند. لنفوسیتهای T هرچند وظایف دیگری دارند اما به لنفوسیتهای B کمک میکنند پادتنها را بسازند و اگر سلولهای T وجود نداشته باشند دستگاه ایمنی بهدرستی عمل نمیکند. این دو گروه لنفوسیتها وقتی بالغ میشوند به سلولهای خاطره تبدیل میشوند و درواقع این دو گروه سلولها دو بازوی مهم دستگاه ایمنی بدن هستند.»
بهنظر میرسد که با گسترش سریع واریانت جدید امیکرون و کاهش اثربخشی واکسنها از هر نوع، نگرانیها درباره تولید پادتنهای خنثیکننده این واریانت جدید شدت گرفته است و از اینرو، بسیاری از کشورها روند تزریق دوز سوم را سرعت بخشیدهاند. نتایج مطالعهای که شورای پژوهشهای پزشکی آفریقای جنوبی در دنیای واقعی انجام داده نشان میدهد که بین ۲۴ آبان و ۱۶ آذر ۱۴۰۰، نرخ بسترینشدن افرادی که دو دوز واکسن فایزر ــ بایونتک دریافت کرده بودند، ۷۰درصد بود که این میزان در طول موج قبلی عفونتهای دلتا تا ۹۳درصد میرسید. همچنین مطالعات اخیری که واحد هیومبز بایومد در سوئیس با همکاری دانشگاه واشنگتن روی اثربخشی دو دوز واکسنهای فایزر، مدرنا، آسترازنکا، جانسوناندجانسون، سینوفارم و اسپوتنیک وی در گروه کوچکی از افراد واکسینهشده انجام داد، نشان میدهد از میزان پادتنهای خنثیکننده واکسنهای مدرنا، فایزر و آسترازنکا تا حد قابلتوجهی کاسته شدهاست و واکسنهای جانسوناندجانسون، سینوفارم و اسپوتنیک وی یا هیچ پادتن خنثیکنندهای در برابر امیکرون تولید نکردهاند یا اگر تولید کردهاند درصد بسیار پایین بودهاست. از اینرو، توصیه به دریافت دوز سوم بهخصوص از نوع واکسنهای غیرهمجنس برای افزایش احتمال پادتنسازی افزایش یافته است. با وجود این، پژوهشگران این مطالعه همانند مطالعات قبلی همچنان معتقدند عوامل دیگری ازجمله سلولهای T که در اثر دریافت انواع مختلف واکسنها یا ابتلاهای قبلی تولید شدهاند حتی در غیاب پادتنهای خنثیکننده میتوانند نقش مهمی در محافظت از ما در برابر عوامل بیماریزا ایفا کنند و بنابراین، دریافت واکسنها هنوز اثربخش است.