گروه حوادث: به جرم سرقت خودرو دستگیر و به پلیس آگاهی تهران منتقل شده است، عاشق سرقت پراید است. خودش میگوید بخشی از سرقتها را به خاطر اعتیاد و برای تامین مواد مخدر انجام داده است. خودروها را برای رفتن به خرید یا جابهجایی سرقت میکند و به گفته خودش یک پیچ هم از روی خودروها برنداشته است.
*خودت را معرفی کن؟
-نیما ۴۰ ساله هستم.
*چقدر درس خوانده ای؟
-دیپلم اتومکانیک دارد.
*متاهلی؟
-مجرد هستم.
*شغلت چیست؟
-کار صافکاری و نقاشی را به صورت سیار انجام میدهم و درآمد خوبی دارم.
*چقدر در ماه درآمد داری؟
-ماهی ۳.۵ تا ۴ میلیون تومان.
*معتادی؟
-بله، هروئین و شیشه مصرف میکنم.
*چند سال است که معتادی؟
-از سال ۷۹ شروع به مصرف مواد مخدر کردم. اول تریاک میکشیدم و ۴ سال است که هروئین و شیشه مصرف میکنم.
*به چه جرمی دستگیر شدی؟
-سرقت خودرو. ساعت ۱۲ شب میخواستم مواد مخدر بگیرم، ولی چون ماشین نداشتم و پولم کم بود به سرم زد یک خودرو را در محله سرقت کنم و با آن برای خرید مواد بروم.
*سابقه داری؟
-سابقه سرقت ماشین دارم. سال ۹۲ یکبار به همین اتهام دستگیر شدم. من پراید سرقت میکنم.
*چرا پراید؟
-چون من که دنبال لخت کردن ماشین نیستم، بلکه میخواهم فقط برای رفت و آمدم ماشین سرقت کنم.
*چرا دست به سرقت میزدی؟
-بیماری روانی؛ برای اینکه کارم را انجام دهم دست به سرقت میزدم.
*در خانواده یا دوستانت کسی بود که تو را معتاد کند؟
-پدرم و دوستانم معتاد بودند و وقتی خانه مجردی گرفتم دوستانم پیش من میآمدند. از زمانی که یادم میآید پدرم معتاد بود و مواد مصرف میکرد. چهار ساله بودم که پدرم وافور و قلیان را میگذاشت دم دهانم و عکس میگرفت، چه چیزی باید یاد میگرفتم جز مصرف مواد؟
*فرد دیگری جز تو در خانواده معتاد شد؟
-دو برادر دیگرم هم معتاد هستند که از پدرم معتاد شدند. پدرم در کنار هر کدام از برادرانم که اعتیاد داشت مینشت و با آنها مواد مصرف میکرد.
*پدرت هزینه اعتیادش را از کجا میآورد؟
-قبلا کار میکرد، اما بعد از مدتی خانه ورثهای را فروخت و کارتن خواب شد.
*چرا او کارتن خواب شد؟
-مادرم با او نمیساخت و میگفت بچهها بزرگ شدهاند و زشت است. هر روز بحث و جدال داشتند تا اینکه مادرم زنگ زد پدرت گم شده و یک ماه است خانه نمیآید. به دنبالش رفتم و همه جا را زیر و رو کردم ولی ردی از او نبود. تا اینکه دو سال بعد برادر وسطی او را در پارکی میبیند و پدرم میگوید کارتن خوابی را انتخاب کرده و از زندگی در خیابان راضی است.
*فضای خانه آرام بود؟
-خانه ما همیشه جنگ و دعوا بود و پدرم، مادرم را کتک میزد. من از بچگی با این وحشت بزرگ شدم.
*از پدرت کتک خوردی؟
-پدرم همه را میزد، مادرم فرشته بود، اما روزگار خوشی را ندید.
*سرقت فقط برای رفتن با یک مسیر به نظرت عاقلانه است؟
-من فقط برای رفت و آمدم، خودرو سرقت میکردم و حتی یک پیچ از رویش جدا نمیکردم.
*چقدر خودرو در اختیارت بود؟
- ۲۴ ساعت.
*وقتی در اصفهان خودرو سرقت کردی، چه شد؟
-با خودرو تا عوارضی قم آمدم، اما آنجا گرفتار شدم. چند سال اصفهان ساکن بودم و میخواستم برای کاری به تهران بیایم.
*چرا صافکاری را رها کردی؟
-صاحبکار همه را برای خودش میخواست و هزینههای جانبی را از من میگرفت.
*برای سرقت اول چقدر زندان بودی؟
-یک سال و نیم.
*در زندان مواد میکشیدی؟
-خیر، پاک بودم، اما وقتی آزاد شدم دوباره شروع کردم.
*چرا دوباره دست به سرقت زدی؟
-خریت کردم.
*هنگام تعقیب و گریز برای دستگیریات با چه کسی بودی؟
-برادرم داخل خودرو بود، گشت پلیس ایست داد و من فرار کردم. پرسید چرا فرار میکنی که گفتم خودرو سرقتی است و تازه آن موقع بود که فهمید موضوع چیست. من را دعوا کرد، اما میخواستیم از آن معرکه دور شویم.
*آنها میدانستند سابقه داری؟
-بله.
*کجا دستگیر شدی؟
-بعد از ۱.۵ ساعت تعقیب و گریز، گشت را جا گذاشتیم و ماشین را در اتوبان یادگار امام رها کردیم و به آنسوی اتوبان آمدیم که خودرو بگیریم و فرار کنیم، اما گشت جلوی ما توقف کرد و دستگیر شدیم.
*هنگام دستگیری مواد همراهت بود؟
-۵ گرم هروئین و یک گرم شیشه همراهم بود.