نگاهی به برخی آداب و رسوم ایرانیان کهن در جشن سده؛
شب جشن سده را حرمت بسیار بود
11 بهمن 1400 ساعت 10:06
گروه فرهنگی: یکی از دلایل عظمت تمدنایران باستان وجود جشنهای بزرگ ملی است که نظیر آن را در میان ملتهای دیگر کمتر میتوان یافت. جشن، نتیجه آسایش و به عبارت دیگر حسن تدبیر در امور اجتماعی و فردی و در نتیجه نشانه بزرگ کمال تمدن یک قوم است، بنابراین اگر هیچ گونه دلیلی برای نمایانیدن کمال معنوی و مادی ایران باستان در میان نبود، همین یک دلیل میتوانست ما را به حقایق انکارناپذیری راهنمایی کند، زیرا بسیار واضح است که تا اندیشه آدمی از بند سختیهای زندگی نرهد و دل را خلوتگاه مهر و آسایش نیاید، هیچ گاه نوشخندی بر لب نتابد.
جشن سده در ازمنه تاریخ، بیگمان یکی از جشنهای مهم پس از نوروز و مهرگان، جشن سده است که ریشهای بسیار ژرف در میان آریاییها دارد. بر این اساس برخی منابع این جشن به پیدایش آتش باز میگردد در و اقع آتش به عنوان یک عنصر مهم در میان آریاییها و بعدها در آیین زرتشت ارزش والایی داشت.
بر اساس باورهای کهن ،تاریکی نشانی از عناصر اهریمنی است و نور و روشنایی از جایگاه ویژه ای برخوردار بود. از این رو آداب و رسوم جشن سده سابقهای پس طولاین دارد. به ویژه در پیش اسلام، این جشن، با مراسمی پرشکوه معمول بوده است و لااقل میتوان آتش افروزی سده را در زمان ساسانیان محقق دانست؛ از این گذشته فرودسی ،شاعر بزرگ ایرانیان هم بارها در شاهنامه یادآور این جشن گشته و از برخی تصانیف شعرهای او به خوبی برمیآید که جشن سده در عظمت و اهمیت، نظیر نوروز و مهرگان بوده و شاهان و مردم آن زمان جایگاهی ویژه و باشکوه که غالبا در پیرامون آتشکده نیز بوده برای آن ترتیب میدادند.
تاریخچه سده
ابوریحان بیرونی در آثار الباقیه و حکیم عمر خیام در نوروز نامه آوردهاند که « و همان روز که ضحاک را بگرفتند و ملک بر روی «یعنی فریدون» راست گشت، سده بنهاد و مردمان از جور و ستم ضحاک برسته بودند، پسندیدند و از جهت فال نیک، آن روز را جشن کردندی و هر سال تا امروز، آیین آن پادشاهان نیک عهد در ایران و توران به جای آوردند.سده جشن ملوک نامدار است/ ز افریدون و از جسم یادگار است ».
در متون کهن ادب فارسی اسطورهها و داستانهایی که درباره جشن سده آمده، تنها یکی از آنها به شیوه پیدایش آتش پرداخت. از آن جمله شاهنامه فردوسی که زنده کننده و زنده دارنده تاریخ و فرهنگ اساطیری است . آورده است که هوشنگ پادشاه پیشدادی. روزی در دامنه کوه ماری «سیه رنگ و تیرهتن و تیزتاز» دید سنگی برگرفت و به سوی مار انداخت. مار فرار کرد و سنگ بر سنگ خورد، جرقهای زد و آتش پدید آمد:
« فروغی پدید آمد از هر دو سنگ/ دل سنگ گشت از فروغ آذرنگ/ نشد مار کشته ولیکن ز راز/ از این طبع سنگ آتش آمد فراز / یکی جشن کرد آن شب و باده خورد/ «سده» نام آن جشن فرخنده کرد »
از دیگر متون کهن که درباره سده سخن رفته است میتوان از کتاب التفهیم ابوریحان بیرونی کتاب زین الاخبار گردیزدی – تاریخ بیهقی – کیمیای سعادت امام محمد غزالی – نوروزنامه حکیم عمر خیام – مجمل التواریخ و القصص – عجایب المخلوقات قزوینی و .... اشاره کرد.
گرد آمدن خانوادهها در صفه باغ
معمولا هر جشن و آیینی یا مهمانی دادن، غذا خوردن، و گاه با غذایی ویژه همراه است. روز سده، زنان زرتشتی در مطبخ «آشپزخانه» بزرگ باغ بداق آباد، آتش و سیرو «به لهجه یزدی نوعی نان است» میپزند گرد آمدن خانوادهها در صفه باغ و خوردن آش و آجیل بخشی از مراسم این روز است.
جشن سده از بُعد برگزاری نیز ویژگیها دارد. در کرمان سده را روز دهم بهمن ماه نزدیک غروب آفتاب میسوزانند ولی تدارک برگزاری، چندین روز پیش از آن آغاز میشود. سالهای پیش که هنوز شیوه کشاورزی سنتی و استفاده از الاغ در حمل بار و هیزم مرسوم بود. از اول بهمن ماه باغداران و مالکان زمینهای کشاورزی محل - که بیشتر زرتشتی بودند – به تدریج، هر یک به قدر همت و ثروت چند بار هیزم «هیمه» و به اصطلاح محل «رُمون» که از بیابان و کوهستانهای کوهپایه جمع آوری میشد، میدادند. جشن سده در نواحی مختلف با نامهای گوناگونی شناخته میشود. در نواحی اراک «جشن چوپانان» در خمین «گردِه» در دلیجان «هَله هَله» و در بدخشان تاجیکستان به نام «خرِ پَچار» می گویند.
جشن سده در شعر و ادب پارسی
از آداب جشن سده، چون نوروز و مهرگان، ساختن قصیده و اشعاری بود که در نشستن و بار عام شاهان و بزرگان به وسیله شاعران در مدح آنان و توصیف و بزرگداشت جشن سروده و انشا میشد. در شاهنامه فردوسی جشن سده در رابطه با مذاهب و تقدس آتش است.جشن سده آنچنان گستردگی در ادبیات پارسی پیدا کرده که میتوان گفت تقریبا تمامی شاعران کهن سرودهای در رابطه با جشن سده در اشعارشان نمایان است. از جمله:
بگفتا فروغیست آن ایزدی
پرستیده باید اگر بخردی
شب آمد برافروخته آتش چوکوه
همان شاه در گرد آن با گروه
یکی جشن کرد آن شب و باده خورد
«سده» نام آن جشن فرخنده کرد
زهوشنگ ماند این سده یادگار
بسی باد چون او دگر شهریار
(فردوسی)
سده جشن ملوک نامدار است
زافریدن و از جسم یادگار است
(عنصری)
آمد ای سید احرار شب جشن سده
شب جشن سده را حرمت، بسیار بود
(منوچهری)
کد مطلب: 318651