گروه سیاسی:روزنامه شرق نوشت:«تخریب ۲۰۰ خانه تاریخی در شیراز برای توسعه شاهچراغ»؛ طرحی که در دولت قبل کنار گذاشته شده بود، اما با رویکارآمدن دولت ابراهیم رئیسی دوباره سر زبانها افتاده و نگرانی را به جان مردم و فعالان فرهنگی این شهر انداخته است. بر اساس این طرح، قسمت زیادی از بافت تاریخی شیراز که در آن 200 خانه تاریخی قرار دارد، تخریب میشود تا حرم شاهچراغ گسترش یابد.
این تخریبها از دهه 60 با ساخت خیابان غربی بارگاه آغاز شد که در آن چندین خانه تاریخی نابود شد. در نیمه دوم دهه 70 نیز تحت عنوان طرح «بینالحرمین» حدود هفت هکتار دیگر از بافت تاریخی جنوب حرم تخریب شد که بزرگترین ویرانی در تاریخ تخریبهای بافت تاریخی ایران در چهار دهه گذشته است.
سال 89 یعنی در دولت احمدینژاد، «طرح توسعه حرم شاهچراغ» که به طرح «۵۷ هکتاری» معروف است، در شورای عالی شهرسازی و معماری به تصویب رسید و خیلی سریع عملیاتی نیز شد. چهار سال طول کشید تا این طرح به دلیل مغایرتداشتن با طرح «جامع شهر شیراز» منتفی شود.
کار حتی به شکایت نیز کشید و دولت دوازدهم خواست قوه قضائیه به ماجرا ورود کند. سال 97 بود که «علیاصغر مونسان»، رئیس وقت سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و صنایع دستی، در پاسخ به خبرنگار خبرگزاری فارس درباره نتیجه این شکایت گفته بود: «ما اقدامات حقوقی را انجام دادیم و حکم قضائی در این خصوص صادر شد و امید دارم با اجرای حکم قضائی که قطعی هم شده است، کسی به خودش اجازه تخریب ندهد. متأسفانه مجری آنجا از ورود ضابطان ممانعت کرد، خواهش من از استاندار فارس این بود که یا خودش ورود کند یا از طریق شورای تأمین پیگیر موضوع شود. از دادستان کل کشور هم میخواهم به این ماجرا ورود کنند».
با روی کار آمدن دولت جدید، ورق برگشت و موافقان تخریب بافت تاریخی عزم خود را جزم کردند. در اوایل پاییز، دو ماه بعد از روی کار آمدن دولت ابراهیم رئیسی، امامجمعه شیراز از طولانیشدن روند طرح توسعه حرم مطهر که 11 سال طول کشیده گلایه کرد و شهردار جدید شیراز نیز اعلام کرد یکی از اولویتهای او «طرح ۵۷ هکتاری توسعه حرم» خواهد بود. این طرح با سفر ابراهیم رئیسی به شیراز سرعت نیز گرفته است؛ در این سفر موضوع طرح توسعه حرم شاهچراغ مطرح شد که بنا بر مصوبه هیئت دولت ۲۰۰ خانه تاریخی در اطراف حرم شاهچراغ، از فهرست میراث فرهنگی خارج شوند تا این طرح اجرائی شود. همچنین در سفر رئیس دولت به استان فارس مصوب شد یک هیئت سهنفره متشکل از نماینده وزارت میراث فرهنگی، نماینده شهرداری شیراز و نماینده استاندار فارس درباره این موضوع بررسیها را انجام دهند تا مشخص شود این خانهها جزء میراث فرهنگی هستند یا خیر. محمدهادی ایمانیه، استاندار فارس، در این خصوص مدعی شده که بسیاری از خانهها در این منطقه تاریخی نیست، اما با بهانه تاریخیبودن مانع هستند.
عزتالله ضرغامی، وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی نیز در این خصوص گفته: «ما مسائل مختلفی داریم که باید دور هم بنشینیم با کارشناسی آنها را حل کنیم. یکی میگوید این میخواهد فلانجا را خراب کند، از آن طرف، یک نفر دیگر میگوید اینجا تاریخی نیست و خانه معمولی است. ما حرفهای مختلفی داریم و باید بنشینیم در خانواده گردشگری با هم بحث کنیم و مسائلمان را حل کنیم. درباره بافت تاریخی شیراز هم فعلا بحثهای کارشناسی مطرح است».
بااینحال اجرائیشدن این طرح و تخریب بافت تاریخی شیراز چنان نگرانکننده است که تاکنون چندین نامه به رئیسجمهور نوشته شده؛ دیماه امسال «اتحادیه انجمنهای علمی دانشجویی معماری، مرمت و شهرسازی ایران» در نامهای به رئیسی نگرانی خود را از تخریبهای سازمانیافته در بافتهای تاریخی شیراز اعلام کرد. همچنین جمعی از استادان دانشگاه و سردبیران مجلات علمی- پژوهشی حوزه معماری و شهرسازی کشور در نامهای به رئیسجمهور از او خواستند تا نگذارد «فاجعهای تاریخی» در شیراز اتفاق بیفتد. در ادامه این نامهنگاریها، بیش از 180 نفر از استادان دانشگاه و حوزه و همچنین فعالان میراث فرهنگی در نامهای به ابراهیم رئیسی خواستار جلوگیری از تخریبها شدند.
در این نامه به اتفاقاتی که در مشهد و در طرح توسعه حرم رضوی پیش آمد، اشاره و خطاب به رئیسجمهور آمده است: «حضرتعالی بر این نکته استحضار داشته و واقفید که خطاهای تصمیمگیران و متولیان ملی و محلی در طول سه دهه گذشته چه بر سر بافت پیرامون حرم مطهر رضوی آورده بود و چگونه باعث شد جریان اصیل زیارت جای خود را به جریان سوداگری زمین و تراکمفروشی بدهد. همچنین در چند سال گذشته در جریان تلاشهای علمی و مجاهدتهای مدیریتی شکلگرفته به منظور تغییر رویکرد و تدوین طرح جدید بافت حریم رضوی هستید».
در ادامه آمده: «در شیراز ۱۴۰۰، از بافت پیرامونی حرم مطهر حضرت احمد بن موسی (علیهالسلام) و حضرت سیدعلاءالدین حسین (علیهالسلام)، همان صدایی برخاسته که از مشهد ۱۳۸۷ به گوش میرسید. طرحی در جریان است که عرصهای فراخ و وسیع در مرکز بافت مذهبی-تاریخی شهر را به بهانه ایجاد صحن و حیاط مرکزی هدف گرفته است. لیکن در واقع قرار است جلوخان مجتمعهای تجاری فاز اول طرحی باشد که در تمام این سالها به سبب تعارض با زمینه فرهنگی، نتوانستهاند رونقی بیابند و مایه سرشکستگی طرفداران توسعه بولدوزری و فرمایشی در شیراز بودهاند. واضح است که این طرح، به قیمت نفی حیات مردم و متضمن تخریب آثار فراوان و متعدد فرهنگی-تاریخی ثبتی ارزشمند بوده و میدانی گسترده را ایجاد میکند که داشتههای هویتی-میراثی و سنت سینه به سینه مجاورت در کنار آن مضاجع شریف را میتراشد و همچون فاز اول این اقدامات در دو دهه اخیر شیراز که جز تجاریسازی هدف دیگری نداشت، اکنون نیز حاصلی جز مخدوش و قربانینمودن امر زیارت و مجاورت در پی نخواهد داشت».
در پایان این نامه خطاب به رئیسجمهور آمده است: «ازاینرو جامعه تخصصی، دانشگاهی و دغدغهمندان این عرصه از جنابعالی تقاضا دارد تا با دستور توقف فوری این طرح، فرصت تأمل، چارهاندیشی و گفتوگو با همگی ذینفعان و ذینفوذان محلی و ملی و خصوصا متخصصان متعهد و دلسوز فراهم شود تا طرحی شایسته سنت زیارت و بایسته فرهنگ و هنر ایرانیان دوستدار اهل بیت علیهالسلام رقم خورده و مایه عزت و آبروی نظام اسلامی گردد. این مهم بههیچوجه نمیتواند در مجموعههای مدیریتی بسته محلی و پشت درهای بسته تعیین تکلیف شود. بافت مذهبی و تاریخی شهر شیراز، ارزشی ملی و بینالمللی داشته و تصمیمگیری و برنامهریزی درباره آن نیاز به مشارکت عموم دلسوزان و متخصصین با نظارت دستگاههای مسئول درسطح ملی دارد. یقین داریم که با اشراف جنابعالی نسبت به اهمیت موضوع دستور اکید و سریع صادر خواهید فرمود».
در آن سو، تخریب بافت قدیمی و توسعه حرم طرفدارانی نیز دارد. بعد از سفر رئیسجمهور به شیراز، هشت نفر از مقامات این شهر شامل «نماینده ولی فقیه و امام جمعه شیراز»، «تولیت آستان مقدس حضرت احمد بن موسی شاهچراغ (ع)، «تولیت آستان مقدس سید علاالدین حسین (ع)»، «استاندار فارس»، «نمایندگان شیراز و زرقان در مجلس»، «رئیس شورای اسلامی شهر شیراز» و «شهردار شیراز» در نامهای به ابراهیم رئیسی با تشکر از او برای تعیین تکلیف طرح پیرامون حرمهای شاهچراغ (ع) و حضرت سید علاالدین حسین (ع)، از وارونهجلوهدادن موضوع در نامه فعالان شهر شیراز گفتند. در این نامه هشت امضایی آمده است: «صدای تظلمی که از سوی دلسوزان و صاحبنظران و مسئولان محلی شیراز و فارس ١۴٠٠، پس از نظاره سالها بیعملی و بیبرنامگی مسئولان وقت دستگاههای مسئول مرکزی برخاسته است، نهتنها هیچ شباهتی به طرح اجراشده در مشهد مقدس ندارد؛ بلکه دقیقا در راستای احیای جریان اصلی زیارت و بازگرداندن زندگی مجاورین به آنان و اجرای طرحی درخور جایگاه رفیع سومین حرم اهل بیت (ع) در ایران اسلامی است».
همچنین آمده است: «توجه به مواردی که طی نامه شماره ٠٠/٢۵۶٩٠ مورخ 08/08/1400 (کپی پیوست) بهعنوان وزرای میراث فرهنگی و گردشگری، راه و شهرسازی و کشور ارسال شده است، بهخوبی این دیدگاهها را روشن میسازد که از جمله به موارد زیر اشاره میشود: پیشبینی ضوابط ساختوساز با رعایت محدودیت ارتفاع در محدوده طرح به نحوی که حرمهای مطهر را تحتالشعاع قرار ندهند. رعایت معماری اسلامی در احیای بافت محدوده ۵٧ هکتاری، حفظ، مرمت و احیای ساختمانهای ارزشمند تاریخی با کاربری مناسب فرهنگی و مذهبی در محدوده طرح تعریف کاربریهای متناسب با نیازهای مجاورین و زائرین و گردشگری مذهبی».
در این نامه چند سؤال نیز مطرح شده است: «آیا به کسانی که تصریح مینمایند در طرح باید محدودیت ارتفاع رعایت شود، میتوان تهمت سوداگری و تراکمفروشی زد؟ اگر اجرای مجتمع تجاری موجب سرشکستگی باشد، موجب سرشکستگی چه کسانی است؟ آنها که وظیفه داشتند و جلوگیری از اجرای آن را به عمل نیاوردند؟».
در انتهای این نامه نیز آمده است: «از آنجا که گمان میکنیم اغلب عزیزانی که از روی دلسوزی نامه خطاب به حضرتعالی را امضا نمودهاند، با آنچه مطالبه ما است آشنا نیستند و به معضلات اجتماعی ایجادشده پیرامون حرمهای مطهر واقف نمیباشند و چه بسا تعداد افرادی از ایشان که حتی برای یک بار فرصت قدمزدن در محدوده میان دو حرم را پیدا کرده باشند، از تعداد انگشتان دست فراتر نرود؛ بنابراین متواضعانه از ایشان دعوت مینماییم به میزبانی شهرداری شیراز با تقبل تمامی هزینههای رفت و برگشت و اقامت به قصد زیارت حرمین و آشنایی با دیدگاههای مسئولان و دلسوزان محلی و بازدید از محیط پیرامون حرمهای مطهر به شیراز سفر نمایند. اطمینان داریم با همت بلند جنابعالی به این بلاتکلیفی و نابسامانی چندینساله به صورتی منطقی و اصولی خاتمه داده خواهد شد».
تخریب این حجم از بافت تاریخی شیراز چنان سنگین بود که سه نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه علم و صنعت ایران در بهمن ماه سال 94 در نامهای خطاب به آیتالله العظمی مکارمشیرازی از مراجع تقلید قم، نظر ایشان را در این خصوص جویا شده بودند. در این نامه که مهندس عبدالحمید نقرهکار، دکتر غلامحسین معماریان و دکتر علیاصغر مرادی خطاب به این مرجع تقلید نوشتهاند آمده است: «مستحضرید که در بسیاری از شهرهای تاریخی و سنتی، ابنیه سنتی و بافتهای تاریخی شهری که نشانگر فرهنگ و نظام ارزشهای متعالیه و سبک زندگی اسلامی - ایرانی هستند، دچار شرایط ناگوار و پرخطر اجتماعی شدهاند و همین مسئله بهانهای به دست شهرداریها برای تخریب این بافتها و بناهای ارزشمند داده است. هیچکجای دنیا در جوامع متمدن چنین برخوردی با بافتهای تاریخی صورت نمیگیرد؛ بلکه از این مجموعهها بهعنوان سند ارزشهای فرهنگی اجتماعی حفاظت میشود، به وسیله آنها سعی میشود از گسست نسل جدید از عموم عینی ارزشهای فرهنگی-اجتماعی حاکم بر جامعه جلوگیری شود».در ادامه آمده است: «از زمان پهلوی اول تاکنون بخش زیادی از این بافتها و ابنیه تخریب شده یا در شرایط مقدمه تخریب قرار دارند و تلاش استادان دانشگاه و خبرگان این حوزه در مقابل منافع مادی که برای شهرداری و برخی سودجویان دارد، راه به جایی نبرده است؛ به همین جهت با استعانت از حضرتعالی استدعا داریم حکم الهی را در زمینه بعد حقوقی و مالکیتی این مسئله روشن فرمایید که آیا این ابنیه و بافتها، صرفا مالکیت شخصی دارند و باید تنها زیر نظر مدیریت عمومی شهرداری برای بهبود فضاهای شهری اداره شوند یا از بعد سبک اسلامی زندگی و هویت سنتی با حکم حاکم اسلامی و اظهار نظر میدانی کارشناسان و متخصصان خبره دانشگاهی میتوان نسبت به حفظ و نگهداری آنها اقدام کرد؟ این مسئله و بهویژه از بعد احکام ثانوی با توجه به خطر نابودی کامل بافتهای تاریخی در برخی شهرها مثل قم، شیراز، تهران و اصفهان و تبریز و... اهمیت ویژه پیدا میکند».
در انتهای این نامه نیز آمده: «در برخی از مصادیق فوقالذکر با هدف تجدید بناهای مذهبی چه توسط شهرداری و با سلیقههای موردی هیئت امنا به تخریب کامل بناهای تاریخی دست زده شده که هرگز توسط خبرگان و متخصصان دانشگاهی تأیید نمیشود و مظاهر آن تنها در همان سنتستیزان بیفایده آلسعود دیده میشود که هیچ ارزشی برای ابنیه و بافتهای تاریخی همجوار بناهای قدسی قائل نیستند و به راحتی مسجدالحرام و بسیاری از بافتهای تاریخی و قدسی محلات مدینه و مکه را با اهداف پنهان اقتصادی و بهظاهر به نام خدمت به مردم تخریب کردهاند. بیان صریح و روشن حکم الهی در این زمینه مطابق فقه و سنت اهلالبیت و تشیع برای دقت در تصمیمگیریهای آتی بسیار راهگشاست».
آیتالله العظمی مکارمشیرازی نیز در دوازدهم اسفند سال 94 در پاسخ به این نامه اینگونه مرقوم کردهاند:
بسمه تعالی
سزاوار است آثار تاریخی که هویت هر ملتی را تشکیل میدهد، تا آنجا که ممکن است محفوظ بماند و از ضایعکردن آن پرهیز شود. همیشه موفق باشید. کارزاری برای نجات خانههای تاریخی
نگرانی از اجراشدن این طرح باعث شد جمعی از مردم کارزاری تشکیل داده و در نامهای خطاب به وزیر میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری نسبت به این موضوع ابراز نگرانی کنند. در این نامه که تاکنون بیش از 21 هزار نفر آن را امضا کردهاند، خطاب به عزتالله ضرغامی آمده: «خانههای تاریخی ایران، بازماندگان معماری اصیل ایرانی و اسلامیاند. متأسفانه اخیرا مطلبی در ارتباط با خروج ۲۰۰ خانه تاریخی شیراز از فهرست میراث فرهنگی و تخریب آنها بهمنظور توسعه حرم حضرت شاهچراغ (ع) منتشر شده است. در سالهای پیش نیز تعداد بسیاری از این خانههای تاریخی برای اجرای طرح فوق تخریبشدهاند که این موضوع تاریخ شیراز را با خطر جدی مواجه کرده است. ما مردم فرهنگدوست ایران، از شما تقاضا داریم بهعنوان متولی این حوزه، از خروج این خانههای تاریخی از فهرست میراث فرهنگی جلوگیری کرده و احیای آنها را در اولویت اقدام قرار دهید».
همچنین در هفته گذشته سامانه کارزار در کلابهاوس نشستی با حضور تعدادی از کارشناسان حوزه معماری و احیای بناهای تاریخی برگزار کرد و به موضوع تخریب خانههای تاریخی شیراز پرداخت.
غلامحسین معماریان، استاد دانشگاه، در این نشست گفت: «اصل تخریب 200 خانه در بافت تاریخ شیراز انحرافی است بلکه داستان یک محله است که میخواهند تخریب شود و مشخص نیست دراینبین چه تعداد خانه باارزش تخریب میشود. بارها گفتهایم طرح 57 هکتاری غلط بوده است، همانطورکه بینالحرمین اشتباه بود که سال 1374 اجرا شد. همانطورکه در خیابان شهید دستغیب در دهه 60 و خیابان 9 دی اتفاق افتاد. اینها در یک پروسه مقطعی اتفاق افتاد و همه از مبنا اشتباه بوده است».
او با بیان اینکه تاکنون 9 خانه ثبتی در این طرح تخریب شده است، ادامه داد: «با اجرای این طرح حدود 90 درصد محله اسحاقبیگ در شرق شاهچراغ تخریب میشود و درنهایت به موزهای میماند که در صورت نبود مسافر به متروکهای تبدیل میشود. هدف از اجرای این طرح برجستهکردن محله سنگسیاه و تخریب بقیه بافتهای تاریخی شیراز است، اگر به این محله خوب میرسند به خاطر این است که اتفاقات بدی در بقیه محلات میافتد. طرح 57 هکتاری ذاتا غلط است و درنهایت آنچه ما از دست میدهیم تاریخمان است».
حامد بیدی، مدیرعامل کارزار هم با اشاره به فشارهای وارده گفت: «پس از انتخاب این موضوع افراد زیادی ما را از پیگیری این موضوع بر حذر داشتند، گفت: این امر از آن اتفاقاتی است که بهصورت کلاسیک بارها شاهد آن هستیم. اتفاقی که میافتد این است که بخشی از ذینفعان جایگاه و اعتبار دینی و مذهبی دارند و برخی افراد ذینفع از بابت موضوعاتی که به نظر میرسد جنبه تجاری و ورای فضای دینی دارد، حمایت میکنند و درنهایت فریاد کنشگران شنیده نمیشود».
او افزود: «به بهانه بازسازی بنای مقدس انبوهی از تخریبهای محیطزیستی و میراث فرهنگی رخ میدهد و سپس راهسازی و ویلاسازی و اتفاقات اینچنین پدیدار میشود که همه این عوامل مستلزم این است که بدون نادیدهگیری نقش اماکن مذهبی در میان مردم به مقاصد پنهان پشت این موضوعات پرداخته شود».
همچنین محسن اکبرزاده، معمار و شهرساز، در این نشست به توقف اجرای طرح تاش در مشهد اشاره کرد و گفت: «این طرح چندماهی است به لحاظ قانونی کنار رفته اما به لحاظ واقعی به دلیل حضور همان مدیران قبلی در شهرداری کارشکنی میشود و هر واکنش رسانهای نسبت به طرح تاش و نسبت به جریان تخریب و نوسازی انجام میشد با چابکی بسیار زیادی این صدا را خفه میکردند».او ادامه داد: «اما آنچه در مشهد اتفاق افتاد، استفاده از ظرفیتهای محلی و جریانات مختلف در مشهد به طرق مختلف بود که سعی کرد نگاه حفاظتی، فرهنگی، زیستی و سکونتی را که وجود داشت، زیاد کند. آنچه از مشهد میتوان آموخت این است که مهم نیست طرف مقابل چه میکند اما مهم ایجاد موازنه منفی است تا وزن آدمهای درگیر در موضوع افزایش پیدا کند. اینکه چطور میشود جریان قدرتمندتری در مقابل تخریب ساخت».
امین طباطبایی، کنشگر میراث فرهنگی در شیراز نیز در این نشست گفت: «متأسفانه نهاد متولی حوزه بناهای مذهبی در کشور رویکردی را در پی گرفته و به آن دامن زده که بر اساس آن هرچه بنای مذهبی ارزشمندتر بوده بحث توسعه و نوسازی آن بیشتر مطرح شده است. بهطوریکه سازمان اوقاف و امور خیریه حتی به بعضی از مساجد جامع و امامزادهها هم به نام بازسازی آسیب رسانده است».او ادامه داد: «در این طرح یک صحن 9هکتاری پیشبینیشده که عملا تحت عنوان 57 هکتار شناخته شده است که با توجه به بافت 370 هکتاری تاریخی شیراز یکششم در این پروژه و با توجه به تخریبهای قبلی یکپنجم بافت تاریخی شیراز تحت عنوان توسعه اطراف شاهچراغ از بین خواهد رفت».
طباطبایی، گفت: «تا امروز بدون نگاه به قانون بناهای ارزشمند سطحی و غیرسطحی چندین خانه تخریب و چندین شکایت از مجریان این طرحها مطرحشده است که آخرین مورد دو خانه ارزشمند سلیمی و منتصری است که در اسفندماه سال 1396 تخریب شد و شورای تأمین شیراز حکم به بازسازی داد اما این اتفاق نیفتاد و امروز با دستوری که برای بررسی ارزشمندبودن 200 خانه صادر شد، عملا میخواهند مشکل قانونی تخریب بنای ثبتی حل شود و این منازل ابتدا از ثبت خارج و شکایات را بلاموضوع کنند که اگر این اتفاق بیفتد، امکاناتی که برای اعتراض به این پروژه است، از لحاظ قانونی کمتر میشود». او اتفاقات بافت تاریخی شیراز در تاریخ حقوقی، قضائی و امنیتی را بینظیر خواند و افزود: «این طرح برای بررسی به شورای امنیت ملی و کمیسیون اصل 90 مجلس رسید اما درنهایت بیاثر بود. هیچیک از شکایتهای میراث فرهنگی بهجز یک مورد که قرار یکمیلیاردی صادر شد، منجر به صدور هیچ حکم معناداری نشده است. گزارشی دقیق نوشته و مقرر شد در کمیسیون اصل 90 قرائت شود اما اجازه آن صادر نشد و درنهایت کسانی که در این فضا کار کردند، بهآرامی به حاشیه برده شدند».
شاهرخ کلانتری، پژوهشگر مرمت و احیای بناها و بافتهای تاریخی نیز به روند تخریب حمام خسروآقا اصفهان اشاره کرد و گفت: «این حمام مکانی برای جولان معتادان شد و سالها روی آن کار شد که به خانه فساد تبدیل شود و درنهایت با استفتای یکی از روحانیون اصفهان مبنی بر لزوم تخریب این خانه فساد این مکان ویران شد. این روش در شیراز هم در حال اجراست بهطوریکه برخی املاک در طول 30 سال خریداری و رها و به یک منطقه بسیار ناامن در شیراز تبدیل شده است و غیر از بحث معتادین مأمن «خلوییها» یعنی خلافهای شیراز در این بافت است و انگار تعمدی در این است تا بهانهای باشد برای اینکه امنیت در این بافت فراهم شود، چون عدهای امنیت را در حذف کالبد تاریخی میدانند و این موضوع کاملا سازمانیافته است».