کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

وقتی دنیا چشم خود را بر جنایات چچن و کریمه بست؛

بار دیگر به چشم‌های این مرد نگاه کنید!

8 اسفند 1400 ساعت 8:05


 دکتر علیرضا رئیس زاده

 سالها پیش از مجله آلمانی اشپیگل (Spiegel) متنی را با عنوان «آقای جورج بوش بار دیگر به چشم‌های این مرد (پوتین) نگاه کن» به فارسی برگرداندم که در روزنامه نسیم به چاپ رسید. پس ازنزدیک به  دو دهه که نگاه می‌کنم متن نامه اندیشمندان روسی را بسیار شگفت انگیز، هولناک و شوکه کننده می‌یابم، چرا که به درستی خطرناکی این مرد را گوشزد کردند اما جهان غفلت بسیار کرد. هنگامی که جورج بوش (بوش پسر) گفت :«من در چشم‌های این مرد نگریستم او را یکرنگ و قابل احترام یافتم» فورا بسیاری از شخصیت‌های روسی به ویژه بوریس برزوسکی، یلنا بوند، بیوه اندرید زاخایف و... در نامه‌ای با عنوان فوق الذکر به بوش هشدار دادند که در سخنان و روابطش با پوتین تجدید نظر اساسی کند.
 این دگر اندیشان می‌نویسند: پوتین«افسر سابق k. G. B» نه تنها قابل اعتماد نیست که برای روسیه و جهان بسیارخطرناک است؛ به همراه دوستانش بر کشور مستولی گشته، بنیان‌های دمکراسی را سیستماتیک تخریب کرده، پارلمان، دادگاه و رسانه‌ها را به کنترل خود در آورده ومخالفان را سرکوب و بیگانه ستیزی را پیشه خویش ساخته است، نهاد‌های نوپای حقوق بشر را یکی پس از دیگری به اضمحلال کشانده و روسیه را به همان ورطه‌ای می‌برد که کمونیست شوروی را برد. پوتین که از سال۱۹۹۹ قدرت را در دست گرفت تمام قوانین روسیه را به نفع خود عوض کرد تا مادام العمر رییس‌جمهورباشد.
او هیچ منطقی ندارد می‌گوید: بیایید با هم حرف بزنیم اما آنچه من می‌گویم، بیایید کنار هم زندگی کنیم اما بایداز من و کشورم بترسید.  در سال ۲۰۱۴ به دستور او ارتش «کریمه»  را اشغال و بر اساس قوانین جنگل آن را به روسیه ملحق کرد.
او گفت: مردم کریمه طی یک انتخابات آزاد رای به استقلال و الحاق به روسیه دادند اما آیا پوتین در مورد استفلال طلبی چچن، اوسیتیای شمالی، اینگوش و... هم همین نظر را دارد؟ هرگز! او وقیحانه دروغ می‌گوید. استقلال طلبی مردم چچن را به شدیدترین وجه ممکن سرکوب و در سال ۲۰۰1طی جنایتی ضد بشری «گروزنی» را با خاک یکسان کرد، حمام خون به راه انداخت و بیش از 4000 انسان را قتل عام کرد.
او در کشورهای همسایه از قزاقستان تا تاجیکستان از ارمنستان تا اوکراین دخالت می‌کند می‌خواهد با قلدری و‌ترس بر این کشورها چیره شود. بسیاری از کشور‌های جدا شده از شوروی،  جز تلخی از شوروی و روس‌ها خاطره‌ای ندارند.
نیروگاه و آزمایشگاه‌های خطرناک همیشه در یکی از جمهوری‌های شوروی خارج از روسیه برپا می‌شد، فاجعه اتمی «چرنوبیل» که بخش اعظمی از اوکراین را ویران کرد حاصل کارنامه هم پالان پوتین پلید است. آنها حاکمان روس را هیچگاه قابل اعتماد نیافتند، نمی خواهند دگر باره مورد سو استفاده قرار گیرند، خود را نه شریک که ابزاری در دست روس‌ها می‌پندارند و قربانی جاه طلبی‌های روس‌ها.
 آنها حق دارند گریزان باشند؛ یگانه مکتب پوتین منافع خودش است، ارزشی برای هیچ کشوری قایل نیست. هیتلر امروزی اروپا، آزادی مردم اوکراین را بر نمی‌تابد، بدون هیچ مجوزی و با زیر پا نهادن منشورسازمان ملل متحد، وارد خاک اوکراین شده دو ایالت آن را جدا کرده و به شکل طنز آمیزی آنها را دو کشور مستقل اعلام کرده و لابد در آینده در زیر پوتین‌های ارتش  روسیه طی انتخاباتی آزاد و مستقل به روسیه می‌پیوندند!
این‌ها جز توهین به جامعه جهانی، توحش و تجاوز به قلمرو یک کشور مستقل مفهوم دیگری ندارد.  به قول روزنانه «لوموند» او هنوز در دنیای «شوروی» زندگی می‌کند. گویا باور ندارد جنگ جهانی تمام شده، هیتلر خودکشی کرده و شوروی از هم پاشیده است. شوربختانه اشتباهش را با اشباهات بزرگتری می‌خواهد کتمان کند، متوهمانه با خودش می‌اندیشد چگونه با سلاح‌های اتمی و جنگ‌افزار‌های بی شمارش می‌تواند دوباره شوروی را بازیابی کند و جهان را کنترل. اگر جهان او مهار نکند اروپا و جهان باید همیشه در سایه‌ترس از  این خرس مسولیت ناپذیر که به هیچ قانونی پایبند نیست زندگی کنند. شوربختانه در حالیکه اروپا و آمریکا در رسانه‌ها تنها حرافی می‌کنند، پوتین دیکتاتور به کشور‌گشایی مشغول است. او شخصیتی بیمار گونه دارد، در ملاقات هایش بر خلاف عرف رایج با تاخیر ظاهر می‌شود و اصرار دارد که مهمانانش را تحقیر کند. مثلا با اوردغان در زیر قابی عکس می‌گیرد که تصویر شکست‌ترک‌ها از روسها را نشان می‌دهد، آنگلا مرکل را با سگش گنده اش (لورا) می‌ترساند، هنگام دیدار با رییس جمهور ایران ادامس می‌جود، پاپ را ساعت‌ها معطل می‌گذارد. به قول مرکل او و روسیه چیزی برای عرضه ندارد جز همین چیز ها! تنها افتخارش شمارش جنگ‌افزار‌های نظامی است.  نه دیوان دادگستری لاهه را قبول دارد و نه پیمان مینسک را باور دارد، تمام هنجار‌های جامعه جهانی را به سخره گرفته است. او نه تنها روسیه که اروپا و جامعه جهانی را به گروگان گرفته است. بدعت‌های بسیار هراس انگیزی را باب می‌کند و جهان را در مسیر خطرناکی قرار داده و  اقتصاد روسیه را با صرف اسلحه‌سازی و میلیتاریسم نابودمی کند.
در داخل مخالفان و دگر اندیشان روسی را سرکوب، مسموم و زندانی می‌کند و از یک انتخابات آزاد بسیار وحشت دارد چون نتیجه را می‌داند! هر روز به دنبال بهانه‌ای است برای هیاهو، این جزیی از تفریحات او شده است.  اوخوب یاد گرفته چطور اروپارا برای باج گیری بترساند.  اگر اقدام عاجلی انجام نگیرد جهان متمدن به هرج و مرج  كشیده می‌شود و قوانین بین الملل جز مشتی کاغذ باطله مفهوم دیگری نخواهند داشت. اگر اروپا و دنیای متمدن به جای رجز خوانی یا مماشات در برابر جدایی کریمه، سرکوب وحشیانه مردم داغستان و دیگر زور گویی‌های پوتین یکپارچه می‌ایستاد، امروز  شاهد چنین  فجایعی که هر لحظه جهان را تهدید می‌کند نبودیم.اگر سازمان حقوق بشرسازوکار کارآمدی داشت قطعا پوتین می‌بایست هم سلول «اسلویودان میلوشویچ» وپشت میله‌های زندان بود،  نه رییس‌جمهور روسیه! به باور نگارنده این تاوان سکوتی است دربرابر پوتین که جهان بایدبپردازد. جامعه بین الملل اگر می‌خواهد شاهد ظهور چنین شیاطین شریری نباشد باید جلوی این دیکتاتور جاه طلب دیوانه، محکم، شجاعانه و یکپارچه بایستد و او را به سختی تنبیه کند بی درنگ و بی بهانه!



 


کد مطلب: 323356

آدرس مطلب :
https://www.baharnews.ir/news/323356/بار-دیگر-چشم-های-این-مرد-نگاه-کنید

بهار نیوز
  https://www.baharnews.ir