گروه بین الملل: فرید زکریا؛ نظریه پرداز سیاسی، مفسر و برنامه ساز تلویزیونی در شبکه خبری "سی ان ان" و ستون نویس "واشنگتن پست" در تحلیلی نوشت: پرزیدنت بایدن نه تنها غرب، بلکه بیشتر جهان را گرد هم آورده است. او تحریمهایی را گستردهتر از تحریمهایی که تا به حال علیه یک اقتصاد بزرگ اعمال شده را اعلام کرده است. نتایج از قبل مشهود است. بازار سهام روسیه و روبل در حال فروپاشی هستند.
علیرغم تاثیرگذاری تحریم ها، واقعیت آن است که تحریمهای اقتصادی به ندرت توانسته اند یک کشور را مجبور به تغییر مسیر خود سازند چه برسد به آن که باعث تغییر رژیم سیاسی آن کشور شوند.در موارد معدودی که به نظر میرسد تحریمها تاثیرگذار بوده اند از جمله در مورد رژیم آپارتاید در آفریقای جنوبی یا غنی سازی هستهای ایران، تحریمها معمولا به طور گسترده و جامع اجرا شدهاند.از آنجایی که بعید به نظر میرسد کشورهای کلیدی از جمله چین، هند و کشورهای خلیج فارس روسیه را تحریم کنند ترسیم چشم انداز مشابه تحریم علیه آفریقای جنوبی و ایران برای روسیه در بلند مدت دور از انتظار به نظر میرسد.با این وجود، یک راه برای تغییر محاسبات "ولادیمیر پوتین" رئیس جمهور روسیه وجود دارد: تحریم صنعت نفت و گاز روسیه. این صنعت "غاز طلایی" پوتین و منبع ثروت دولت اوست.
پوتین با اتکا به این صنعت است که گمان میکند میتواند هر طوفانی را پشت سر بگذارد. تاکنون نه تنها این صنعت دست نخورده باقی مانده است بلکه تحریمهای مالی با دقت طراحی شده اند تا به روسیه اجازه دهند که به فروش انرژی به جهان ادامه میدهد.عقل متعارف حکم میکند که غرب نمیتواند انرژی روسیه را تحریم کند، زیرا باعث ایجاد بحرانی در عرصه انرژی مشابه بحران دهه ۱۹۷۰ میلادی میشود که باعث نارضایتی عمیق در داخل امریکا شد. با این وجود، وضعیت فعلی به هیچ وجه مشابه مخمصه ایجاد شده در دهه ۷۰ میلادی نیست. امروزه ایالات متحده بزرگترین تولید کننده نفت و گاز در جهان است.امریکا میتواند تولید و صادرات انرژی خود را افزایش دهد و به گشایش جهشها در کشورهای دیگر کمک کند. پرزیدنت بایدن نگران است که به وضعیتی مشابه "جیمی کارتر" رئیس جمهور اسبق امریکا دچار شود این در حالی است که موقعیت او در واقع بیشتر شبیه قدرت پادشاه عربستان سعودی است.
بایدن باید اعلام کند که با تسریع در تولید و صادرات هر چه بیشتر نفت آمریکا برای جایگزینی انرژی روسیه، به این چالش عظیم نظم بین المللی پاسخ خواهد داد. در مورد گاز طبیعی، بایدن باید از نهادهای نظارتی خود بخواهد که تولید را تسهیل کنند و در تامین مالی گاز طبیعی مایع بیشتر کمک نمایند تا انرژی به اروپا ارسال شود.او هم چنین باید کشورهایی مانند ژاپن و کره جنوبی را تشویق کند که میزان بیش تری از گاز طبیعی مایع خود را به سوی اروپا هدایت کنند (آنان منابع انرژی جایگزین را در اختیار دارند). برخی از این موارد زمان بر هستند، اما بازارها به سیگنالها و عرضههای جدید انرژی واکنش نشان میدهند و این موضوع باعث کاهش قیمتها در عرصه انرژی خواهد شد.با این وجود، این مورد کافی نخواهد بود. بایدن هم چنین باید به باز کردن دو منبع بزرگ نفتی که در حال حاضر به اندازه کافی سریع یا به مقدار کافی وارد بازار نمیشوند کمک کند.او باید تحریمهای "دونالد ترامپ" رئیس جمهور پیشین آمریکا علیه ونزوئلا و ایران را به حالت تعلیق در آورد. در صورت امکان، واشنگتن باید با ایران همکاری کند تا چند شکاف باقی مانده را برطرف ساخته و دوباره وارد توافق هستهای شود که منجر به بازگشت تمام نفت ایران به بازار شود.
بایدن باید شخصا با "محمد بن سلمان" ولیعهد عربستان سعودی و "محمد بن زاید" حاکم ابوظبی از امارات متحده عربی (که هر دو این روزها بی مهری واشنگتن را احساس میکنند) ارتباط برقرار کند و روابط اش را با آنان اصلاح نماید و از آنان بخواهد که تولید را افزایش دهند. در کوتاه مدت کشورهای حوزه خلیج فارس با عرضه بیشتر انرژی میتوانند بهترین کار را انجام دهند.
بایدن باید آمادگی شنیدن انتقادات را از سوی جمهوری خواهان و دموکراتها داشته باشد. با این وجود، اجازه دهید به چند مورد اشاره کنم. بخش اعظم این نفت و گاز که به سادگی جایگزین انرژی (ممنوعه) روسیه خواهد شد حتی یک مزیت زیست محیطی نیز به همراه خواهد داشت.گاز ایالات متحده متان کمتری نسبت به گاز روسیه منتشر میسازد و تولید نفت ایالات متحده نیز نسبت به تولید روسیه ضرر کمتری برای محیط زیست دارد.در بسیاری از حوزه ها، افزایش گاز طبیعی میتواند به این معنا باشد که کشورهایی مانند آلمان میتوانند از زغال سنگ کمتری استفاده کنند سوختی که از هر جهت کثیفتر از سایر سوختها است.در واقع، بهترین راه برای کاهش انتشار کربن در کوتاه مدت با فناوریهای فعلی جایگزینی زغال سنگ با گاز طبیعی است. همه این اقدامات دارای جنبههای منفی نیز هستند برخی نمادین و برخی واقعی.
با این وجود، حکمرانی به معنای انتخاب است و حکمرانی در یک بحران مقوله انتخابهای سخت و دردناک است. کشوری که این موضوع را به بهترین شکل درک کرده آلمان است.
این کشور خط لوله گاز نورد استریم ۲ خود را به حالت تعلیق درآورده و اعلام کرده است که قصد دارد دو پایانه جدید برای دریافت گاز طبیعی مایع بسازد و اذعان کرده که ممکن است مجبور باشد از زغال سنگ بیشتری استفاده کند و عمر نیروگاههای هستهای خود را که قرار بود تعطیل شوند افزایش دهد.این سیاستها از سوی یک دولت ائتلافی اتخاذ میشود که دومین شریک مهم آن حزب سبز است که در طول تاریخ در پیگیری اهداف زیست محیطی خود سرسخت بوده است.دولت بایدن گفته است که نمیتوان سطح مخاطرات را افزایش داد. درست است، اما اگر تهاجم پوتین علیه اوکراین موفقیت آمیز باشد ما در آن صورت در دنیای دیگری زندگی خواهیم کرد. پس بیایید مطمئن شویم که او موفق نخواهد شد.هنگامی که "آدولف هیتلر" به اتحاد جماهیر شوروی حمله کرد، "وینستون چرچیل" که یک ضد کمونیست مادام العمر بود گفت که اگر هیتلر به جهنم حمله میکرد او (چرچیل) چیز خوبی برای گفتن در مورد شیطان پیدا میکرد.
تنها کاری که ما باید انجام دهیم این است که برای حمایت از تمام انرژیهای غیر روسی اقداماتی انجام دهیم و این تغییر سیاست تبدیل به سلاحی مرگبار خواهد شد که به پاشنه آشیل واقعی پوتین ضربه میزند.