گروه حوادث: همزمان با مرگ مرموز زن جوان در خانهاش تیم جنایی با توجه به اظهارات متناقض همسر و پسر این زن تحقیقات خود را برای حل این معمای عجیب آغاز کرد.ساعت ۱۱:۳۰ دقیقه شامگاه یکشنبه ۲۲ اسفند مأموران کلانتری ۱۴۶ حکیمیه در تماس با بازپرس کشیک قتل پایتخت از مرگ مشکوک زن جوانی در خانهاش خبر دادند.
با اعلام این خبر بازپرس محمد وهابی از شعبه دوم دادسرای امور جنایی پایتخت و تیم بررسی صحنه جرم راهی محل حادثه شدند. آنها با ورود به طبقه اول آپارتمان در اتاق نشیمن آن با جسد زن جوانی به نام سیمین در حالی مواجه شدند که امدادگران اورژانس نیز در محل حضور داشتند.
در تحقیقات اولیه، آثاری از ضرب و جرح یا کبودی روی گردن و بدن وی دیده نمیشد و با توجه به اینکه علت مرگ در صحنه مشخص نشد، به دستور بازپرس جنایی جسد به پزشکی قانونی منتقل شد.به غیر از مأموران اورژانس، دو پسر ۵ و ۱۷ ساله سیمین و همسرش نیز در خانه بودند. از آنجایی که پسر ۵ ساله زن جوان دچار شوک شدیدی شده بود، قادر به صحبت نبود، اما پسر ۱۷ ساله خانواده در تحقیقات به مأموران گفت: زمان حادثه من در حمام بودم که صدای جر و بحث پدر و مادرم را شنیدم با عجله بیرون آمدم تا ببینم چه اتفاقی رخ داده که ناگهان دیدم پدرم عصبانی شد و با رایانه دستی محکم به سر مادرم کوبید. ناگهان مادرم حالش بد شد و روی زمین افتاد. پدرم هم با اورژانس تماس گرفت، اما مادرم لحظاتی بعد فوت کرد.
همسایهها نیز در تحقیقات میدانی اعلام کردند که سیمین و همسرش اختلاف و درگیری با هم داشته و صدای درگیری آنها را مدام میشنیدند. شب حادثه نیز صدای دعوای آنها شنیده شده بود.با اظهارات پسر ۱۷ ساله سیمین و همسایهها، به دستور بازپرس جنایی همسر سیمین بازداشت شد. مرد ۵۳ ساله که آهنگر است، در تحقیقات اولیه گفت: من و سیمین سال ۸۲ با هم ازدواج کردیم و حاصل این ازدواج دو پسر است. با سیمین اختلاف خاصی نداشتیم و مشکلات و دعواهای ما، همان مشکلات معمول خانوادهها بود.
او ادامه داد: شب حادثه برای دیدن دوستم و خرید مرغ از خانه خارج شدم و ساعت حدود ۸ و نیم شب بود که به خانه برگشتم. وقتی وارد خانه شدم، همسرم را دیدم که بی حال روی زمین افتاده است، بلافاصله با اورژانس تماس گرفتم، اما زمانی که امدادگران همسرم را معاینه کردند، گفتند که او فوت کرده است.مرد میانسال گفت: همسرم مشکل عصبی داشت و خیلی زود ناراحت میشد. مدتی قبل من بر سر یک ملک با خواهرم اختلاف پیدا کردم گرچه این اختلاف حل شد، اما خواهرم و خانوادهاش مدام برای ما ایجاد مزاحمت کرده و ما را اذیت میکردند.
او گفت: همین مسأله باعث شده بود تا وضعیت روحی همسرم بدتر شود. دو سال قبل پسرم مریض شد و او را در بیمارستان بستری کردیم و همسرم هم برای مراقبت از او به بیمارستان رفت، اما در این میان با مادر بیماری که در تخت کناری پسرم بستری بود، دوست شد.
همسر مقتول گفت: این زن وقتی از وضعیت روحی همسرم باخبر شده بود، به او گفته بود، یک رمال خوب سراغ دارد که میتواند مشکل همسرم را برطرف کند. ۲۰ بار طی این دو سال همسرم نزد این رمال رفت تا اینکه از مدتی قبل دچار توهم شده و میگفت دو نفر را در خانه میبیند که او را اذیت میکنند.همسر سیمین گفت: این موضوع را نیز با رمال در میان گذاشته بود و رمال به او گفته بود که بچههای خواهرم برای او جادو گرفتهاند که او این افراد را میبیند. تصور میکنم افرادی که همسرم در خانه آنها را میدید، او را اذیت کرده و باعث مرگش شده باشند. پسرم نیز، چون در شوک و ناراحتی است به همین دلیل چنین اظهاراتی را بیان کرده است وگرنه من همسرم را نزدم.
به دنبال اظهارات مرد میانسال، دستور تحقیقات از همسایهها و خانواده سیمین صادر شد. همچنین مرد میانسال بازداشت شد و برای بررسی وضعیت روانیاش به پزشکی قانونی فرستاده شد.پزشکی قانونی نیز قرار است پس از مشخص کردن علت مرگ زن جوان اعلام کند که اگر با تبلت به سر زن جوان ضربه وارد شده آیا این ضربه کشنده بوده یا این که تا چه حد در مرگ او تأثیر داشته است.