گروه بین الملل: روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: هفته گذشته با گسترش دامنه جنگ در اوکراین، شاهد تغییر قابل توجهی در تاکتیکهای ارتش روسیه بودیم. تسلیحات پیشرفته به ویژه سیستمهای ضد تانک و موشکاندازهای شانهای و نیز سلاحهای سبک و مهمات به اوکراین سرازیر شده است. اینها تاثیر قابل توجهی در میدان نبرد گذاشته است؛ زیرا تانکها، خودروهای زرهی، کامیونهای تدارکاتی و هلیکوپترهای روسی بارها مورد هدف قرار گرفته و منهدم شدهاند. این حملات به کُندی پیشروی روسیه کمک کرده است؛ زیرا روسیه از سه جهت در داخل این کشور قصد پیشروی دارد - از شمال به سمت پایتخت آن کییف، از شرق با تمرکز بر محاصره خارکیف و ماریوپل و از جنوب، جایی که واحدهای روسی، با تصرف خرسون، از رودخانه دنیپر در دو نقطه عبور کرده و اکنون در امتداد دو طرف آن پیشروی میکنند و همچنین بر شهر میکولایف در نزدیکی شهر زاپوریژیا فشار میآورند. واحدهای روسی تسلط خود را بر ماریوپل مستحکم کرده و شهرهای اطراف را تصرف کرده و کریدوری را که کریمه را به دونتسک متصل میکند، گسترش دادهاند. تنها نوار کوچکی از خط ساحلی که در اطراف شهر بندری اودسا قرار دارد، اکنون تحت کنترل اوکراین است.
از سویی این فقط سلاح نیست که به اوکراین سرازیر میشود. داوطلبان برای مبارزه با هر وسیلهای که میتوانند وارد کشور میشوند. به گفته الکسی رزنیکوف، وزیر دفاع اوکراین بیش از ۶۰هزار اوکراینی از دیاسپورا به کشور بازگشتهاند و اکنون درگیر جنگ با روسیه هستند. جنگجویان خارجی همگی بهدلیل ایدئولوژیها و دلایل مختلف راه خود را به اوکراین باز کردهاند و کییف میگوید که ۲۰ هزار نفر برای پیوستن به لژیون بینالمللی ایجادشده در واکنش به تهاجم روسیه درخواست حضور در جنگ اوکراین دادهاند. روسیه اعلام کرده است که در تلاش برای تقویت نیروهای مسلح خود که تاکنون عملکرد ضعیفی داشتهاند، از جنگجویان خارجی، عمدتا سوریهایی با تجربه نبرد شهری، پذیرایی خواهد کرد. این یکی از شگفتیهای بزرگ جنگ تاکنون است: اینکه ارتش روسیه با ارتش حرفهای «جدید» خود به سختی توانسته تنها به اندکی از اهداف استراتژیک خود دست بیاید و از نظر قدرت رزمی کاربردی، لجستیک، فرماندهی و کنترل و روحیه و تمرکز عمومی، در کل عملکرد ضعیفی داشته است. ارتباطات نظامی به قدری بد بوده است که ژنرالهای روسی مجبور شدهاند برای اعمال کنترل بر وضعیت تاکتیکی بسیار به خط مقدم نزدیک شوند. تاکنون سه ژنرال در جنگ کشته شدهاند که این رقم در درگیریهای مدرن بیسابقه است. ارتباطات در برخی نقاط به شبکههای غیرنظامی عادی و رمزگذاری نشده متکی بوده و به ارتش و اطلاعات اوکراین اجازه میدهد تا ترافیک ارتباطات نظامی روسیه را رهگیری کنند.
روسیه هم در نهایت این واقعیت را که ورود گسترده تسلیحات و نیروی انسانی بر ارتش اوکراین تاثیر مثبت میگذارد، پی برده و اکنون گامهایی برای توقف این جریان برداشته است. پایگاههای هوایی اوکراین در ایوانو-فرانکیفسک و لوتسک در غرب این کشور در تلاش برای تنزل دادن تسلط نیروی هوایی اوکراین، مورد حمله قرار گرفتند و بهشدت آسیب دیدند؛ اقدامی که در ساعات آغازین تهاجم انتظار میرفت، اما تقریبا با سه هفته تاخیر انجام شد. یک پایگاه اوکراینی در یاووریف، در نزدیکی مرز لهستان که برای آموزش جنگجویان خارجی مورد استفاده قرار میگیرد، بر اثر حملات موشکی از بین رفت. حمله اخیر به این دلیل صورت گرفت تا روسیه بتواند تا حدی جریان ورود نیروهای خارجی به اوکراین را تحت تاثیر قرار دهد. روسیه حالا نگاه خود را از سمت شرق، به غرب اوکراین معطوف کرده است.
پس از تهدید کرملین مبنی بر هدف قرار دادن محمولههای تسلیحاتی غربی به اوکراین، ناتو هشدار داده بود که در صورت حمله به خارج از مرزهای اوکراین، از آنها دفاع خواهد شد. در حال حاضر این نقطه عطف بالقوهای است که می تواند ناتو را وارد یک درگیری گستردهتر کند؛ زیرا روسیه ناامیدانه در تلاش است تا مانع ورود تسلیحات از غرب به شرق اوکراین شود.یک جنگ عمومی در منطقه، شامل قدرتهای هستهای چیزی است که همه طرفها تلاش میکنند از آن اجتناب کنند؛ زیرا نتایج آن برای اوکراین، روسیه، اروپای شرقی و فراتر از آن فاجعهبار خواهد بود.
تاکتیکهای روسیه سختتر شده است؛ زیرا بیمارستانها و سایر زیرساختهای غیرنظامی بارها مورد اصابت حملات هوایی و گلولههای توپخانه قرار گرفتهاند. مختصات این بیمارستانها برای برنامهریزان نظامی روسیه شناخته شده است، ساختمانها بزرگ هستند و بهراحتی از هوا قابل شناسایی هستند.یک یا دو حمله ممکن است بر اساس اشتباه صورت گرفته باشد؛ اما یکی از واقعیتهای وحشتناک این جنگ، حکایت از این دارد که این حملات یک استراتژی عمدی بوده و از آنها برای غیرقابل تحمل کردن زندگی غیرنظامیان استفاده میکند. این تاکتیکها در ماریوپل، خارکیف دیده شدهاند و احتمالا در کییف و اودسا به کار روند؛ زیرا روسیه بر مرحله بعدی درگیری متمرکز است.
پایتخت اوکراین از ابتدای جنگ یک هدف استراتژیک روسیه بوده است. کاروان عظیمی متشکل از صدها وسیله نقلیه، تانک، توپخانه، نفربرهای زرهی و کامیونهای تدارکاتی به سمت کییف پیشروی کرده اما در فاصله ۲۵کیلومتری) شهر، در محدوده تیررس توپخانه اوکراینیها متوقف شدهاند. برای همین کاروان ۶۴ کیلومتری روسها در همان نقطه باقی ماندهاند و اکنون تعداد روزهای بیحرکتشان به ۱۱روز رسیده است. این یکی از رازهای بزرگ جنگ تاکنون است. چرا روسها اینقدر نزدیک شدند و سپس متوقف شدند؟ و چرا کاروان حداقل برای محافظت از خود کاری نکرده است؟ گزارشهایی وجود دارد مبنی بر اینکه نوک اصلی این کاروان مورد حمله قرار گرفته و پیشروی آن متوقف شده است. برخی دیگر هم میگویند سوخت روسها تمام شده یا احتمال دیگری هم داده شده که البته بعید است؛ اما میگویند، لاستیکهای ارزانقیمت چینی که روسها استفاده میکردند نمیتوانند جادههای ناهموار را تحمل کنند و میترکند. اما بخش دومی هم این معما دارد: چرا توپخانه دوربرد اوکراین حداقل بخشی از کاروان را نابود نکرده است؟
در آغاز جنگ، ارتش اوکراین دارای ۳۵۴ موشکانداز چندگانه (MRL) بود که شامل بیش از ۸۰ فروند موشک چندگانه با افزونه هدایت دقیق «آدلر» بود که از قضا این افزونه ساخت داخل اوکراین است که با برد ۷۰ کیلومتر، میتواند به راحتی کل کاروان را هدف قرار دهد. اینکه اوکراین به چنین هدف تقریبا ثابت آشکاری حمله نکرده است، ناظران خارجی را گیج کرده است؛ اما رایجترین توضیح در میان اوکراینیها این است که آنها نمیخواستند با تحمیل تعداد زیادی تلفات روسی، درگیری را تشدید کنند. البته هماینک فرصت تخریب کاروان از بین رفته، زیرا این کاروان متفرق شده و اکنون بخشی از تلاش روسیه برای تصرف شهر آغاز شده است. شهرهای اطراف بهشدت گلولهباران شدهاند و خود کییف چندین بار مورد هدف قرار گرفته است، دفعات حملات روز به روز افزایش مییابد و پایتخت خود را برای حمله زمینی سربازان و زرهپوشهای روسیه آماده میکند. ازآنجاکه روسیه بر محاصره شهرها تمرکز میکند، جبهه جنوبی جایی است که موفقتر بوده است. بیشتر خط ساحلی اکنون در دست روسیه است. شهر ماریوپل تنها مانعی است که روسیه بتواند شبهجزیره کریمه را به دونتسک متصل کند. برای همین این شهر شاهد برخی از بدترین نبردها بوده و به شکلی گسترده تخریب شده و کل محلهها توسط توپخانه و حملات هوایی روسیه با خاک یکسان شده است.
درحالیکه اوکراینیها به مقاومت خود ادامه میدهند، تهیه مواد غذایی در حال تبدیل شدن به یک مساله است و وضعیت انسانی بدتر میشود. با وجود تلاشهای پی در پی برای باز کردن کریدورهای بشردوستانه برای خروج غیرنظامیان از شهر، با گسترش محاصره این شهر، عملا این امر رخ نخواهد داد. اودسا، بزرگترین بندر اوکراین هم خود را برای حمله روسیه آماده میکند. یک مقصد گردشگری سابق قبرای روسها که هماینک شاهد مینگذاری بهوسعت ۴۰ کیلومتر در خط ساحلی است. درحالیکه ارتش اوکراین و داوطلبان خود را برای نبرد شهری آماده میکنند، سنگرهای قوی در سراسر شهر ساخته شده است.
گزارشهایی وجود دارد که ناوگان بزرگ آبی-خاکی روسیه اکنون از شبهجزیره کریمه به اودسا در حال حرکت است و طبق شواهد به این شهر نزدیکتر شدهاند. روسها با احتیاط بندر را از راه دور محاصره کرده و تا کنون از حمله مستقیم به شهر اجتناب کردهاند. اگر اودسا به دست روسیه بیفتد، ضربهای جدی به تلاشهای جنگی اوکراین خواهد بود؛ زیرا این بندر دو سوم کل محمولههای وارد شده از طریق دریا را انجام میدهد.
واحدهای پیاده مکانیزه روسیه اکنون به آرامی در امتداد دو طرف رودخانه دنیپر به سمت شمال پیشروی میکنند. شهرهای استراتژیک زاپوریژیا و دنیپرو خود را به قلعههای مستحکمی تبدیل کردهاند. همزمان فراریان و پناهجویان نیز به این دو شهر هجوم میآورند و برای همین از لحاظ آذوقه بیشتر تحت فشار قرار دارند. تصرف رودخانه دنیپر که اوکراین را به شمال و جنوب تقسیم میکند، برای روسها بسیار حیاتی است و مسیر نیروهای روسی برای حرکت به شمال هموارتر میشود. درباره پیشروی آهسته روسیه بسیار گفته شده است؛ اما با وجود تلاشهای شدید اوکراین، آنها در حال پیشروی هستند. محاصره شهرهای غربی اوکراین همچنان ادامه دارد. کل منطقه اطراف خرسون اکنون تحت کنترل روسیه است و حمله موفقیتآمیز به اودسا اوکراین را از دریا دور میکند و آن را به یک کشور محصور در خشکی تبدیل میکند و راه اکثر واردات بسیار مورد نیاز این کشور را مسدود میکند. با وجود این همه خطر برای هر دو طرف، به نظر نمیرسد این درگیری به این زودیها پایان یابد.
تلفات بهشدت افزایش مییابد، همسایگان اوکراین در حال حاضر به نقطه اشباع نزدیک شدهاند؛ زیرا پناهجویان همچنان از مرز عبور میکنند. خطر تشدید تنش همیشه وجود دارد؛ زیرا روسیه تلاش میکند هم حمله نظامی خود در اوکراین را حفظ کند و هم برای کنترل افکار عمومی در داخل کشور تقلای فراوانی انجام میدهد. بقای سیاسی ولادیمیر پوتین بهطور فزایندهای با یک نتیجه موفقیتآمیز برای روسیه در این جنگ مرتبط است: افزایش تعداد کشتهها میتواند در داخل برای او هزینههای زیادی ایجاد کند.