دستگاه اطلاعاتی روسیه ضعیفتر از حد تصور
1 فروردين 1401 ساعت 12:19
گروه بین الملل: کشورهای غربی همواره از نظر کیفیت عملکرد، دستگاه اطلاعاتی شوروی را در سطحی بالا تصور کرده اند. سرویسهای مخفی بریتانیا از جملهام آی سیکس (سازمان اطلاعات خارجی) وام آی فایو (سازمان اطلاعات داخلی) تمایل زیادی به اغراق در مورد موفقیتهای اطلاعاتی روسیه در طول جنگ سرد و حتی پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی داشتند. با این وجود، واقعیت در مورد سرویسهای مخفی روسیه قدری متفاوت است. همانطور که «ولادیمیر واینوویچ» طنزپرداز مشهور روسی و نویسنده کتاب دیستوپیایی «مسکو ۲۰۴۲» میگوید: «من از کا گ ب نمیترسم. زمانی که تصمیم میگیرند بیایند و من را بازداشت کنند یا ماشینشان خراب میشود و از کار میافتد یا در راه رسیدن به خانهام بنزین تمام میکنند یا آدرس خانهام را فراموش میکنند».
آیا وضعیت دستگاه اطلاعاتی روسیه و ارزیابیهای آن در سالهای پس از پایان جنگ سرد بهبود یافته است؟ تهاجم نادرست روسیه به اوکراین نشان میدهد که چنین نیست و همان رویه اشتباه قبلی وجود دارد. خرابکاری نظامی اخیر به دلیل نارسایی دستگاههای اطلاعاتی روسیه رخ داده و به طور خاص شخص رئیس جمهور پوتین در آن مقصر شناخته میشود. بار دیگر، این موضوع اثبات شد که جاسوسان روس آن چیزی نیستند که میخواهند باشند. گفته میشود دو ژنرال سرویس امنیت فدرال روسیه FSB)) که مسئول عملیات مخفی در اوکراین بودند تعلیق از خدمت شده و در بازداشت خانگی به سر میبرند. آنان همچنین متهم به دزدیدن صدها میلیون دلاری هستند که برای خرید خدمتگزاران و خبرچینهای مطیع پوتین در کی یف و نقاط دیگر اختصاص داده شده اند. بدون شک بازداشتها و اتهامات بیشتری را به زودی شاهد خواهیم بود.
گرفتن انگشت تقصیر و اتهام به سوی پوتین در مورد بحران اوکراین کار راحتی است. حمله به اوکراین به صلاحدید و با فرمان او انجام شد. با این وجود، این بدان معنا نیست که حمله روسیه به اوکراین یک شکست اطلاعاتی فاجعه بار نیست. فساد، رشوه خواری، دزدی و خوار و خفیف ساختن خود در برابر مافوق همواره بخشی از رفتار اجتماعی در روسیه بوده است. ارتش و سرویسهای مخفی روسیه نیز از این قاعده مستثنی نیستند و واضح است درباره اطلاعات ارائه شده سرویسهای امنیتی روسیه در مورد وضعیت روی میدانی در اوکراین و سطح مقاومتی که احتمالا نیروهای روس با آن مواجه میشوند اشتباهی را مرتکب شده اند. با این وجود، افسانه سرایی در مورد توان اطلاعاتی روسیه به قوت خود باقیست. در غرب از حلقههای جاسوسی کمبریج، آکسفورد و پورتلند و جاسوسان و مامورانی که تحت هویتهای جعلی فعالیت میکنند و وانمود میکنند افراد عادی هستند بسیار گفته شده است.
در ایالات متحده، وجهه آنان توسط خائنانی مانند «آلدریچ ایمز» (افسر ضد اطلاعات در بخش اتحاد شوروی سیا بود که از سال ۱۹۸۵ میلادی برای روسها جاسوسی کرده بود. ایمز به همراه همسرش که وی را در فعالیتهای جاسوسی یاری میداد بازداشت شد و هر دوی آنان در دادگاه به جرمشان اعتراف کردند)، رابرت هانسن (مامور ارشد سابق اطلاعاتی اداره تحقیقات فدرال (FBI) بود که پس از سالها تحقیقات دامنه دار و مخفی سازمان ضد اطلاعات مرکز تحقیقات فدرال مشخص شد که دست کم به مدت ۱۵ سال برای اتحاد جماهیر شوروی و پس از آن برای دولت فدرال روسیه جاسوسی کرده بود) و اخیرا ادوارد اسنودن افشاگر تقویت شد. آنا چپمن (مامور اطلاعاتی کا گ ب، مدل و مجری تلویزیونی اهل روسیه است. او که از طریق ازدواج تابعیت انگلیسی دریافت کرده و از آن برای اقامت در آمریکا استفاده میکرد در سال ۲۰۱۰ میلادی در آمریکا به اتهام جاسوسی بازداشت شد. وی در جولای ۲۰۱۰ میلادی در جریان مبادله زندانیان روس - امریکایی به روسیه مسترد شد و با سلب تابعیت مواجه شده بود) جاسوس روس که در سال ۲۰۱۰ در ایالات متحده افشا شد نیز توجه گستردهای را در رسانههای جهان به دنبال داشت موردی مشابه زندانی شدن «آندریاس» و «هایدرون آنشلاگ» در آلمان پس از اینکه آن زوج به اتهام جاسوسی برای روسیه به مدت بیش از دو دهه مجرم شناخته شدند.
هم چنین، مسمومیت «سرگئی اسکریپال» جاسوس دوجانبه سابق و «یولیا» دخترش در سالزبری بریتانیا در سال ۲۰۱۸ میلادی و ترور «الکساندر لیتویننکو» افسر اطلاعاتی سابق سازمان اطلاعات خارجی روسیه و منتقد دولت پوتین با استفاده از عنصر رادیواکتیو پولونیوم - ۲۱۰ در لندن به عنوان دلیلی بر وجود بازوی بلند دستگاه اطلاعاتی روسیه و حضور پررنگ آن در کشورهای دیگر مطرح شده اند. با این وجود، کسانی که فکر میکنند این نمونهها دلیلی بر نبوغ دستگاه اطلاعاتی روسیه هستند کاملا اشتباه میکنند. روزنامه نگاران، مورخان حوزه اطلاعاتی و نویسندگانی که این ادعا را مطرح میکنند قادر به درک این واقعیت نیستند که این اقدامات نه پیروزی بلکه شکستهای اطلاعاتی غیرقابل بخششی هستند و عواملی که بازداشت شدند نیز نه قهرمان بلکه بازنده هستند.
حتی کسانی که کنترل آژانسهای اطلاعاتی روسیه را برعهده دارند نیز در دام این افسانه سراییها و اغراقهای صورت گرفته شده افتاده اند. از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، سرویس اطلاعات خارجی روسیه SVR جانشین اولین اداره کل کا گ و اداره اصلی ستاد کل لازم مسلح فدراسیون روسیه یا سازمان اطلاعات ارتش روسیه GU جانشین اطلاعات نظامی شوروی GRU به جشن گرفتن درباره دستاوردهای سرویسهای اطلاعاتی استالین ادامه دادهاند و خود را فرزندان و وارثان مستقیم آن نهادهای اطلاعاتی سابق قلمداد میکنند.
با این وجود، آنان فراموش میکنند که سه تن از روسای اطلاعاتی تحت امر استالین یعنی «جنریخ یاگودا»، «نیکولای یژوف» و «لاورنتی بریا» از مناصب خود برکنار و اعدام شدند. در زمان زمامداری پوتین، ژنرالها «ایگور سرگون» و «ایگور کروبوف» دو مدیر اطلاعات نظامی به طور ناگهانی و غیر منتظره یکی پس از دیگری فوت کردند. هم چنین، سرنوشت ژنرالها و روسای امنیتی روسیه که در هفتههای اخیر با پوتین مواجه شدهاند نیز تیره و تار به نظر میرسد.
با این وجود، این افراد نمیتوانند ادعا کنند که به آنان هشدار داده نشده بود. در جریان نشست اخیر شورای امنیت روسیه که چند روز پیش از حمله آن کشور علیه اوکراین از تلویزیون دولتی روسیه پخش شد به اعضای شرکت کننده در این نمایش به صراحت یادآوری شد که چه کسی صاحب خانه است. «سرگئی ناریشکین» رئیس دستگاه جاسوسی پوتین به طور علنی به دلیل سردرگمی لحظهای خود در مورد آن چه که باید میگفت و پوتین میخواست بشنود از سوی او تحقیر شد. او باید به پوتین پاسخ میداد و تصمیم میگرفت: حمله به اوکراین یا تلاش نهایی برای مذاکره برای حل مسالمت آمیز بحران با قدرت ها.
تمام اعضای دیگر این نمایش خیمه شب بازی بهتر از هر کس دیگری میدانستند که در مقابل مردی که دوست ندارد اخبار بد بشنوند صحبت میکنند. با این وجود، اکنون تمام روسها و اوکراینیها بهای امتناع از شنیدن ارزیابیهای واقع بینانه از این که جنگ در اوکراین چگونه خواهد بود را میپردازند.
در میان خودیهای کرملین، پوتین به عنوان مردی شناخته میشود که علاقه زیادی به تحقیر زیردستان و انتقادهای تند از آنان را دارد. او هم چنین به دلیل ساکت کردن منتقداناش مشهور است. از بین کسانی که بیشتر شناخته شدهاند «آنا پولیتکوفسکایا» (روزنامه نگار و فعال حقوق بشر منتقد دولت روسیه که در اکتبر ۲۰۰۶ میلادی به قتل رسید)، «الکساندر لیتویننکو»، «بوریس برزوفسکی» (سرمایه دار و سیاستمدار روس که پس از تبدیل شدن به مخالف پوتین به بریتانیا تبعید شد و در مارس ۲۰۱۳ میلادی جسدش در لندن پیدا شده بود) و «بوریس نمتسوف» (سیاستمدار و منتقد نقش روسیه در بحران اوکراین که در نزدیکی کاخ کرملین به ضرب گلوله کشته شد) همگی جانشان را از دست دادهاند و اکنون «الکسی ناوالنی» دشمن شماره سیاسی شماره یک پوتین با حکم حبس ابد مواجه شده است.
پوتین مردی است که هیچ مخالفتی را بر نمیتابد و نتیجه این است که او در محاصره پادوهایی با رفتار خوب مانند «سرگئی شویگو» وزیر دفاع و «ویکتور زولوتوف» فرمانده گارد ملی روسیه قرار گرفته است. زولوتوف که در روزهای اخیر اعتراف کرد که جنگ اوکراین آن طور که پوتین امیدوار بود پیش نمیرود محافظ سابق رئیس جمهور روسیه بوده است. در مورد شویگو پیش از آن که پوتین او را به عنوان وزیر دفاع منصوب کند او در سپاه نجات و وضعیت اضطراری روسیه خدمت میکرد. هر دوی آنان میدانند که موقعیت فعلیشان را مدیون پوتین هستند.
این مشکل روسیه تحت زمامداری پوتین است: در طول تاریخ روسیه، زمانی که اقتدارگرایان در راس امور قرار داشتهاند سرویسهای اطلاعاتی به دلیل این واقعیت که نتوانستهاند حقیقت را با قدرت بیان کنند به خطر افتاده اند. یک بار دیگر شاهد تاثیرات این بازی در اوکراین هستیم.
البته ذکر این نکته درست است که یک حوزه وجود دارد که در آن سازمانهای اطلاعاتی روسیه یک گام جلوتر از همتایان غربی خود هستند: عملیات مخفیانه با هدف انتشار اطلاعات نادرست.
زمانی که پوتین به قدرت رسید سازمان اطلاعات خارجی خود را ایجاد کرد که امروزه به عنوان سرویس پنجم شناخته میشود و معاون رئیس آن «آناتولی بولیوخ» نیز مسئول تولید و انتشار «اخبار جعلی» برای استفاده در روسیه و خارج از کشور است. در این مورد، آژانسهای غربی میتوانند نکات زیادی را از همتایان روس خود بیاموزند. با این وجود، در سطح کلان در بازی بزرگ جاسوسی میان قدرتها این تنها مزیت دستگاه اطلاعاتی روسیه در مقایسه با سرویسهای امنیتی کشورهای دیگر به نظر میرسد.
کد مطلب: 327472