گروه فیلم: یکی از شرکتکنندگان مسابقه «جوکر ۵» که این روزها در مرکز توجهات قرار گرفته، سیروس میمنت است. او نیز مانند غلامرضا نیکخواه، عباس جمشیدیفر و یوسف صیادی موفق شده روی جدیدی از توانایی خود را در زمینه کمدی نشان بدهد و توجه مخاطبان را جلب کند.
این بازیگر همزمان با «جوکر»، سریال «راز بقا» اثر سعید آقاخانی را نیز در حال انتشار در نمایش خانگی دارد. به بهانه موفقیت میمنت در «جوکر» و همکاری تازهاش با آقاخانی پس از «نون خ»، گفتوگویی با این بازیگر داشتیم که در ادامه میخوانید.
چه چیزی باعث شد شرکت در مسابقه «جوکر» را بپذیرید؟
آقای علیخانی از دوستان قدیمی من هستند، سالها پیش زمانی که تازه کارشان را شروع کرده بودند با یکدیگر کار کردیم. وقتی ایشان برای حضور در مسابقه با من تماس گرفتند، مشتاقانه پذیرفتم.
علاوه بر این سابقه دوستی و همکاری، «جوکر» برایتان چه جذابیتهایی داشت؟
من بخشهایی از فصل اول مسابقه را دیده بودم و چون برنامه جدیدی بود آن را دوست داشتم. درست است که نمونه خارجی داشت اما در ایران جدید بود و جای چنین مسابقهای خالی بود. علاوه بر این، ما در این مسابقه خود واقعی شرکتکنندگان و هنرمندان را بدون رنگ و لعاب میبینیم و این برای بینندگان جالب است.
با توجه به سابقه همکاریتان با احسان علیخانی، این تجربه چطور است؟
آقای علیخانی شخص دانا، هوشیار و فعالی هستند و هر قدر از این نوع نیروها داشته باشیم کم است. واقعا هم نمونه ایشان را کم داریم، کارهایشان بسیار خاص و متفاوت است و همیشه برنامههایشان پربیننده بوده. احسان علیخانی آدم خوشفکری است و من خیلی دوست دارم چه در تلویزیون و سینما و چه در مجموعههای این چنینی، با این طور آدمها کار کنم.
در مسابقه «جوکر»، خودتان طراحی میکنید که چه کارهایی انجام بدهید یا با اتاق فکر برنامه مشورت میکنید؟
یک اتاق فکر وجود دارد و چند نویسنده آن جا هستند که کلیت کار با آنها چک میشود، اما این که مثلا نوشتهای وجود داشته باشد، نه این طور نیست. هر شرکتکننده به تنهایی (نه همه با هم) با نویسندگان هماهنگ است و آنها به نوعی کار را کنترل میکنند که مسابقه به چه سمتی برود، اما باز هنگام ضبط فرمان در دست شرکتکنندگان است. مثلا ما درباره خیلی از کارهایی که میخواستیم انجام بدهیم با نویسندگان صحبت کردیم، اما اصلا فرصت نشد.
پس این طور نیست که دقیقا مطرح کنید چه ایدههایی دارید و میخواهید چه کارهایی بکنید.
نه اصلا. هیچ چیزی از قبل طراحی شده و پیشبینی شده نیست و اصلا این طور نیست که با هم هماهنگ کنیم آقای فلانی تو این را بگو تا من این جواب را بدهم یا فلان حرکت را انجام بده! خود واقعی آدمها آن جا هستند، منتها هرکسی از قبل برنامهای در ذهن دارد و با نویسندهها چک کرده، چون به هرحال آنها طراحی کل کار را در نظر دارند. مثلا من شاید یکی، دو مورد از کارهایی را که با نویسندگان چک کرده بودم توانستم انجام بدهم، بقیه اتفاقات مانند درگیری من با علی مشهدی ناخودآگاه پیش میآمد. حضور آدمها در مسابقه خودش به تو موضوع میدهد و آقای علیخانی هم دقیقا همین را میخواهد، آن نقطه طلایی که به وجود میآید، در «مسابقه» اتفاق بیفتد نه این که از قبل طراحی شود.
سریال «راز بقا» را هم در حال انتشار دارید، فیلم نامه سریال یا نقش چه جذابیتهایی برایتان داشت؟
«راز بقا» هم کار نویی است. نقشی که به من پیشنهاد دادند، بسیار شیرین و خوب بود. این آدم برایم جذاب و خاص بود، چون یکی از ملاکهای من برای انتخاب نقش این است که کار جدیدم با کار گذشتهام حتما تفاوت داشته باشد، اگر کارنامه من را مرور کنید دو نقش یکسان نداشتم و همه متفاوت بودند.
نقش شما منفی نیست، اما وجوه منفی دارد و در عین حال کمدی و بامزه است، حتما این موضوع هم برای شما چالش جالبی بوده.
بله، این آدم اولین واردکننده واکسن فایزر به ایران است و قاچاق فایزر میکند. شخصیت ویژه و خاصی است، مثلا واکسن را به جایی که نباید تزریق میکند! شخصیت شیرینی است و نمیتواند منفی باشد. میگوید ما از آنهایی نیستیم که جنسی را ندیده نشناخته و امتحان نکرده دست مردم بدهیم! تفکرات خاص خودش را دارد، او را منفی نمیبینم. شخصیت بسیار به روزی است و در ادامه بیشتر با او آشنا میشوید.
سریال مورد استقبال گرفته، به نظرتان دلایل موفقیت کار چیست؟
مردم بسیار هوشیار و مشکلپسند هستند و کارهایی را که قابلیت تماشا دارند به خوبی میپذیرند. «راز بقا» هم جزو همین آثار است و نگاهی نو به قصهگویی و زندگی آدمها دارد. مردم و ذائقه آنها تغییر میکند، الان دیگر به موضوعات 20 سال قبل نمیخندند و کارهای جدید و خوب میخواهند. یکی از خصوصیات آقای آقاخانی این است که خیلی به روز و دنبال کارهای جدید هستند. دیگر دوره این که مثلا به فیزیک فرد بخندیم گذشته، الان دوره طنز موقعیت است.
نظرتان درباره بازی آقای بهرام افشاری چیست؟
آقای افشاری جوان بسیار مستعد، خوب، زحمتکش و لایقی است، او از راه زحمت به این جایگاه رسیده و تشنه پیشرفت است. از آن دسته آدمهایی نیست که شب خوابیده باشد و صبح تاج پادشاهی روی سرش باشد! جای این طور آدمها در سینمای ما خالی است. بهرام افشاری سالها تئاتر کار کرده، از طرفی کارگری میکرد و از طرفی تئاتر کار میکرد، چنین آدمهایی باید ترقی کنند و به جایگاههای بالایی برسند.